درگیری زنان با احکام فقهی
تنها حکومتی که زنان را دربند پوشش اسلامی خودخواسته [نه آنچه در قرآن آمده است] با زور و کنشهای هراسانگیزی چون کتکزدن و کشاندن به خودرو گشت ارشاد یا در بند کردن و حتی کشتن؛ کرده است دو کشور ایران شیعی و افغانستان سنی واپسگرا هستند. بسیاری از احکامی که امروز این دو کشور واپسگرا بر آن پای میفشارند مورد اعتراض مسلمانان جهان است که درجهان امروز اجرای آنها را به این شیوه ددمنشانه نهتنها ناروا که بهگونهای کیفر پذیر برای اجرا کنندگانش میدانند؛ زندانی کردن زنان بیدار امروز با دست آویز کردن احکام اللهی که در همان زمان پیدایش اسلام به واپس کشیدن حقوق زنان دوره ساسانی در ایران که زن دارای حق ولایت بوده و تکیه بر تخت پادشاهی میتوانسته بزنند بوده است که همچنان در درازای سدهها دنبال و زندگی زنان را تا امروز به تباهی کشانیده است. چرا زنان نباید در پستهای کلیدی گمارده شوند؟ این پرسش زنان هشیار امروز است از جامعه روحانیت که بیداری را در پشت درهای بسته آیهها جا گذاشتهاند. چرا امروز زن ایرانی با همه درایت و کفایتی که دارد نمیتواند به ریاستجمهوری برگزیده شود؟ آیا آقایانی که در این پست آمدند و رفتند توانستند با برنامهریزی درست شاخ غول تورم را بشکنند؟
اجرای احکام نا انسانی در مورد زنان را دیگر جهان امروز برنمیتابد جز شماری اندک از مردان مسندنشین و زنانشان که از شناختن حقوق انسانی ناتواناند. آیا جامعه روحانیت هرگز از خود پرسیده که چرا زنان ایران امروز هیچگونه زور را برنمیتابند و از همان نخستین ماههای انقلاب تاکنون از پیکار پا نکشیده همچنان خواستار حقوق انسانیشان هستند؟
فریاد زنان بیدار مغز گوشهایتان را خراشیده و هرروزه بر خراش آن نیز میافزاید؛ امروز مردان بیدار مغز نیز همدوش زنان در صحنه پیکارند تا به جماعت آخوند و پیروانشان بگویند ما دیگر خود را دربند اندیشه شما گرفتار نمیسازیم؛ اگر قرار است در آتش دوزخ آن جهان بسوزیم آن را به جان میخریم تا بتوانیم این جهانمان را بهشت سازیم. آن جهان از آن شما و این جهان از آنِ ما؛ شما به مزگتها باز گردید و تنها به رازونیاز بپردازید و این جهان را به دست ما بسپرید .
بیگمان زنان ایران با داشتن پشتوانه تاریخی و همه زنان باخرد ذاتی خود بسیار توانمندند این را خانمهایی که در بالاترین هرم نشستند و فرمان راندند ثابت کردهاند.
در این زمان دیگر نمیتوان برخی احکام را به زنان مسلمان آن هم بهزور حُقنه کرد؟ برخی از بیاخلاقیها در چهره قانون در ایران متبلور شدهاند؛ مانند عقد تمتع یا به گویش مردم صیغه که از همان نخستین ماههای انقلاب به مردان زن و بچهدار هم سفارش میشد تا در بنیان خانواده زلزله بیندازند و جامعه را به فساد کشند که امروز تبدیل به خانههای عفاف گردیده است (در جمهوری اسلامی معنای واژگان را هم وارونه کردهاند) به هرزگی مردان در اینگونه خانهها عفاف میگویند؛ و به زنان هرزه بهشت را پیشکش .
در سنیها آیین عقد تمتع یا صیغه پس از فتوای خلیفه دوم عمر ور افتاد؛ ولی در شیعه با استناد به این سخن که آنچه پیامبر قرار داده است خلیفه نمیتواند براندازد همچنان صیغه را که در زندگی امامانشان هم بهوفور دیده میشود جایی ویژه داشته است. به بینید چگونه هرزگیها را نامگذاری و شرعی کردهاند. هر مرد میتواند تا چهار زن عقدی داشته باشد؛ افزون بر آن شمار صیغهها از یک تا هزاران میتواند باشد و البته چون اسلام بندگی و بردگی را پذیرفته ازاینروی هر مردی میتواند با کنیزانش نیز همبستر شود. نمیدانیم مردان آن روزگار چه میخوردند و میآشامیدهاند که میتوانستهاند از عهده این همه زن برآیند؟ نه قرص وایاگرا بوده و نه اینهمه معجونهای جور و واجور امروز؟
در ذهن روحانیت شیعه؛ زنان تنها برای بهرهبردن جنسی مردان آفریده شدهاند که از تولد تا مرگ باید به هر شماری در چنبره مرد قرار داشته باشند .
از نگاه احکام فقه زنان پس از رسیدن به سن بلوغ شرعی که ۹ سالگی در مذهب شیعه است باید دارای سرپرست ذکور باشند وضع اسفبار زنان در احکام دینهای ابراهیمی چنان آشکار است که نیازی به برشمردن ندارد .
کتابهای گوناگونی در مورد شبستانهای پیامبران بنیاسرائیل و نیز شاهان خاوری نوشته شده است .
در کمتر سوره ایست که آیههایش به شرح بهشت با حوریانی که روی تختهای پوشیده از پرنیان در کنار جویها و درختان سرسبز میوهدار که چشم براه مؤمنان هستند نیامده باشد .
مردان آزمند جنسی شیعی چنان بهشتی در این جهان و آن جهان برای خویش ساختهاند که در درازای تاریخ بیمانند است؛ مردان زیرک چون آن جهان را نویدی بی دسترس پنداشتهاند با ساختن عقد تمتع که از نامش پیداست چه ماهیتی دارد در سایهسارش به خوابی خوش رفتهاند بیخبر از این که:
خواب نوشین بامداد رحیل
باز دارد پیاده را ز سبیل
گیتی پورفاضل