پراکنده‌گویی‌های پایان‌هفته ۱۵۲

۱- یادمان باشد که هر چه را که از طریق جنگ، بحران‌آفرینی، ارعاب، زور، قلدری،… کسب کنیم برای نگهداشتن‌اش هم چاره‌ای نیست مگر به همین شیوه‌ها متوسل شویم.

۲- اگر تحت حکومتی غرق در فساد، ناکارآمد، ماجراجو، تنش‌آفرین، ویرانگر،… قرار گرفته‌ایم نقش رسانه‌های حکومتی و غیر مستقل، و همچنین رسانه‌های غیر حکومتی مغرض و بیمار و غیر متعهد را نادیده نگیریم که در بقای چنین حکومتی ایفا می‌کنند. این رسانه‌ها به حکومت امکان می‌دهند که تمام اشتباهات، تصمیمات غلط، عملکرد منفی، جنایات، سرکوب،… را نتیجه تهدیدات بیگانه جلوه دهند، و با شستشوی مغزی مردم بی‌کفایتی‌های خود را پنهان کنند.

۳- نقاب‌ها برای پنهان کردن واقعیت‌ها بکار گرفته می‌شوند اما تاثیر آنها یکسان نیست. یکی از خطرناک‌ترین این نقاب‌ها، نقاب تقواست که برای پنهان کردن ریاکاری شخص نقابدار استفاده می‌شود. به عبارت دیگر، فرد در واقع ریاکاری ماهر و ورزیده است که با نقاب تقوا در جامعه ظاهر می‌شود و بسیاری از ما را می‌فریبد.

۴- همکاری با افراد سازنده، آینده‌نگر، نیک‌آندیش، خیرخواه دیگران، منصف، آزادی‌خواه،… یک رسالت انسانی و یک وظیقه اخلاقی است و دوری از افراد شرور، ریاکار، جنایتکار، شیاد، ستمگر، ناقض حقوق بشر، … هم یک رسالت انسانی و مبارزه با آنها یک وظیفه اخلاقی است.

۵- آنانی که تماشاگران صحنه‌های جنایت هستند و سکوت اختیار می‌کنند از جنایتکاران برای جامعه خطرناک‌ترند.

۶- جامعه‌ای که توسط دشمنان داخلی و سوداگران بیگانه برای چند دهه و یا حتی طولانی‌تر به گروگان گرفته می‌شود در فرجام کار با تجربیاتی که در طی این دوره کسب می‌کند نه تنها خود را از چنگ گروگانگیرهای خودی و بیگانه می‌رهاند بلکه جامعه‌ای می‌آفریند که مایه افتخار هر انسان آزاده، مبارز و دادگری است.

۷- اگر هدف اصلی خود را بر شناخت خود قرار دهیم و  هر لحظه از زندگی را بیش از پیش در رفع نارسایی‌های خود بر اساس شناخت خود از خود متمرکز کنیم بی‌تردید در مسیر پیروزی گام می‌گذاریم.

۸- یکی از واقعیت‌های ماندگار و انکارناپذیر هستی تغییر است. آنانی که تلاش می‌کنند که در برابر تغییرات سد ایجاد کنند سر انجام خود با سدی بس مستحکم‌تر برخورد خواهند کرد که هرگز توان گذر از آن سد را نخواهند داشت.

۹- بسیاری از ما تصور می‌کنیم اگر امور بر اساس برنامه‌ریزی ما پیش نرود و به نقطه دلخواه ما نرسد پایان همه چیز است و باید شکست را پذیرفت و از صحنه مبارزه خارج شد، چنین تصوری کاملا باطل و مردود است. بعکس، این شکست نیست بلکه آغاز پیروزی است. در پیچ و خم های زندگی همه چیز بر اساس نقشه ما قرار نیست پیش رود، بعکس این ماییم که باید از این پیچ و خم ها بزرگترین درس‌ها را یاد بگیریم، و با ذهنی باز، پذیرش واقعیت‌ها، امید به پیروزی، با انرژی و  مقاومت به راه خود ادامه دهیم.

۱۰- نمی‌توانیم خود را پیرو مرام انسانیت بدانیم مگر اینکه به کمک کسی بشتابیم که بدانیم هرگز تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند کمک مان را جبران بکند. انسانیت در ا‌ولویت قراردادن تامین نیازهای انسان‌ها برخواسته‌های نابجای شخصی است.

۱۱- یکی از دلایل عمده ظهور و رشد خودکامگان، عوام فریبان، و روانپریشان نبود اندیشه‌های سیاسی معتبر و علمی و کمرنگ بودن نقش نخبگان و فرزانگان جامعه در  هدایت افکار عمومی است.

۱۲- ملتی  می‌تواند به تمدن گذشته‌اش، فرهنگ و دستاوردهای گذشته‌اش، و آیین‌ها و سنت‌هایش ببالد که امروز و فردایش را فدای گذشته‌اش نکند. ملتی که به گذشته‌اش بیش از آینده‌اش فکر کند و اهمیت دهد محکوم به نابودی است.

۱۳- اندیشیدن بی‌تردید مهمترین و ارزشمندترین کاری است که یک انسان انجام می‌دهد ولی اندیشیدن به موارد بی‌ارزش قاتل خلاقیت و اتلاف وقت است.

۱۴- یکی از کارهایی که یک انسان باید برای رشد و پیروزی در زندگی انجام دهد ترک باورهای محدود کننده است.

۱۵-زمانی معنای خوشبختی و شادی در زندگی را درک و حس خواهیم کرد که بر اساس خواسته‌های خود و نه دیگران بیندیشیم، برنامه‌ریزی کنیم، بگوییم، بخوانیم، بنویسیم، رفتار کنیم، رابطه برقرار کنیم، …و تصمیم بگیریم.

۱۶- مطالعه تاریخ برای عبرت گرفتن و آموختن است و نه برای تکرار تاریخ! سازندگان از تاریخ می‌آموزند در حالی که درماندگان تاریخ را تکرار می‌کنند.

۱۷- بعضی کارها به قدری با ارزش هستند که حتی انجام آنها تا واپسین لحظات زندگی هم از ارزش آنها نمی‌کاهد در حالی که بعضی کارهای دیگر بقدری بی‌ارزش هستند که یا نباید هرگز انجام داد و یا زمانی که به بی‌ارزش بودن شان پی بردیم باید بیدرنگ متوقف کنیم.

۱۸- اگر بیاموزیم سطح انتظارات خود از دیگران را به صفر برسانیم نه تنها فردی موفق ، انسانی آفریننده، شهروندی سازنده خواهیم شد بلکه جامعه‌ای مسقل را شکل خواهیم بخشید.

۱۹- نقطه شروع تغییر دیگران و جامعه تغییر خود است. کسی که نتواند خود را تغییر دهد هرگز نمی‌تواند تغییری در جامعه و دیگران ایجاد کند. از قضا مشکل بزرگ ایران امروز هم همین است چون همه می‌خواهند دیگران را تغییر دهند، نه حکومت و نه هواداران و نه مخالفانش نمی‌خواهند خودشان را تغییر دهند.

۲۰- زندگی زمانی ارزشمند می‌شود که از بد به بدتر نرویم بلکه از بد، خوب بسازیم و از خوب، خوب‌تر، و از خوب‌تر، به سوی خوب ترین پیش رویم. مهم این مسیری است که در آن پیش می‌رویم و مسیری درست است، این مسیر درست را ادامه دهیم و توقف نکنیم چون شرط پیروزی و رسیدن به مقصد در ادامه دادن مسیر درست است.

برتراند راسل

«بزرگترین دشمن سعادت و آزادی انسان‌ها دفاع کورکورانه از عقاید و باورهای غلط است.»

هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط