برگی دیگر در کارنامه ایران

در واپسین روز سال خورشیدی هستیم وچشم به راه آمدن بهاری دیگر دست در دست نوروز که ما ایرانیان آن را یادگار جم می‌دانیم که چهره‌ای چنان زیبا و دل چسب داشته که شید را به نامش افزوده و جمشید شاه‌اش خوانده ایم. نوروز از دیرباز در دَرَندشت ( فلات) ایران جش گرفته شده و می‌شود ؛ از آشوبه ۵۷ که ایرانیان از لایه‌های با دانش و فرهیخته به کشورهای دیگر کوچ کردند و در درازای جنگ افغانستان نیز بسیاری از مردم‌اش برای نبودن زیر یوغ اندیشه‌های طالبانی مانند ایرانیان به کشورهای دیگر رفتند و ماندگار شدند؛ نوروز در آن کشورها جشن گرفته شد و هفت سین ایرانی به کاخ سپید هم راه یافت و نوروز در یونسکو نیز به ثبت رسید. زیباترین جشنی که با نخستین روز بهار آغاز می‌گردد؛ هنگامه روییدن و  شکفتن و رُستن.

ایرانیان از چند هفته مانده به فروردین که به چَم آمدن فرورها به زمین و دیدارشان از خانواده‌هایشان است خانه را پاکیزه کرده می‌آرایند تا مبادا فروهر به دیدار آمده از پاکیزه نبودن خانه دلگیر شود و باز گردد.

امروز ما می‌دانیم که ایرانیان چگونه در گذر زمان و سال‌های تاریک یورش تازیان از جشن‌هایشان پاسداری کرده‌اند البته برخی از این جشن‌ها یا از یاد رفته و یا کمرنگ شده‌اند که امروز با آنکه کوشیده می‌شود فرهنگ و باورهای نیاکان از سوی فرمانروایان انیرانی نادیده گرفته شود ولی ایرانیان فرهیخته جدای از برخی از توده ناآگاه کمر خم کرده در برابر باورهای انیرانی با گام‌های استوار و بر و بالایی برافراشته به باز آفرینی این جشن‌ها گرچه در تنگنای جای در خانه‌ها گرد هم می‌آیند و جشنی در خور به پا می‌کنند. زنده کردن این جشن‌ها ؛ به چَم  تازه گردانیدن زندگی ایرانی و فرهنگ شاد زیستن است که نیاکان فرهیخه ما به ما می‌آموزانند تا شیشه غم را برسنگ زده و از هفتاد رنگ شدن هفت رنگش جلوگیری کنیم .

هرکسی می‌تواند با هر توانمندی که دارد شادی را بگستراند و کمر غم را بشکند .

می‌دانیم که سال گذشته شمار بی‌شماری از هم‌میهنان ما بدست اوباشان فرمانده بی‌سلام در راه به دست آوردن آزادی کشته شدند و فروهرهایشان به نور جاویدانی که کیهان را می‌چرخواند پیوست (در اندیشه زردشتی هر که از مادر زاده می‌شود فروهرش که پرتوی از نور بی‌پایان جهان مینویست با او زاده و تا واپسین دَم زندگی با اوست و چون روان از پیکرش گریخت آن فروهر به همان نور جاویدان باز میگرد که از آن جدا شده است) گرچه اینگونه اندیشه‌ها با دانش کنونی سازگاری ندارد ولی هزاران سال ایرانیان با چنین اندیشه‌ای زیسته و زندگی را رنگ‌و بویی دیگر بخشیده‌اند .

شاید هم در گذر زندگی پر فراز و نشیب‌شان همین اندیشه‌ها که زیبایی ویژه‌ای هم دارد توانسته پایدار و استوار گام نگهدارد تا در برابر دشمن از خود و کشور نگهبانی کنند و نام‌اش را در میان نام‌ها زنده نگهدارند.

امروز باید خشنود باشیم که همین باورها و نیز افسانه‌های کهن به ما توانایی پیکار با هرچه انیرانی است داده و با بانگ بلند چشم جهانیان را به سوی خود کشیده و آفرینشان را برانگیخته‌ایم. با بانگ زن ، زندگی ،  آزادی به جنگ همه باورهای اهریمنی در مورد زن رفته و هم‌چنان تا روز پیروزی در این نبرد از پای نخواهیم نشست. نوروز امسال به گمان من برگی دیگر در کارنامه ایران خواهد افزود و آن جدا شدن و دور ریختن همه باورهای زن ستیزانه‌ای‌است که در گذر زمان به زنان بار شده و جوانان تازه نفس همه آنها را به  زباله دانی سپرده و می‌سپارند .

بیایید همه با هم در این سال نو فروهر همه زنان و مردان نیک اندیش و نیک گفتار و کردار را بستاییم تا هردو درکنار و دوشادوش هم با پراکندن مهر و دوستی  ایرانی نوین سازیم تا نوازشگر چشمان جهانیان باشیم . نوروزتان پیروز باد

گیتی پورفاضل

۱۴۰۱/۱۲/۲۹

مطالب مرتبط