پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۱۲۰

تقدیم به آینده‌سازان و همه کسانی‌ که در بهمن ۱۳۵۷ در سمت درست تاریخ موضع گرفتند.

۱- کارشناسان علوم اجتماعی و انسانی احترام به علم و تجربه را از ویژگی‌های انسان توسعه یافته می‌دانند. کسی که بدون تجربه مدیریت و دانش لازم مسئولیت یک بیمارستان، دانشگاه، استان، کارخانه عظیم، شرکت بزرگ،… را به‌ عهده می گیرد انسانی توسعه نیافته است. اگر کسی خودش بداند توسعه نیافته است، و صلاحیت لازم را ندارد باید از پذیرش مسئولیت خودداری کند چون چنین شخصی تاثیر منفی بر عملکرد و موفقیت نهاد و یا قلمرو تحت سرپرستی و مدیریت خود می‌گذارد. چنین فردی اگر مسئولیت بپذیرد به خود نیز آسیب خواهد رساند. تصور کنید فردی به رهبری کشوری از سوی عده ای افراد توسعه نیافته انتصاب شود و رهبر منصوب هم با بیان فصیح به عدم صلاحیت خود اعتراف کند ولی سرانجام رهبری را بپذیرد. آیا از چنین فردی چه انتظاری می‌رود؟ آیا انتظاری غیر از نابودی دارید؟ هیچ جامعه‌ای بدون اعضای توسعه یافته و توسعه آفرین توسعه نخواهد یافت.

۲- پرسشگر باشید و پرسش‌های اساسی و روشنگرانه به پرسید که هم نشانه درک و فهم عالی شماست و هم ضریب دریافت پاسخ مناسب و مطلوب بالاست. پرسش‌های احمقانه نه تنها به نمایش گذاشتن حماقت خود است بلکه باید انتظار دریافت پاسخ‌های احمقانه را هم داشت. کوتاه آنکه در پرسشگری در پی روشنگری باشیم وگرنه اتلاف وقت خود و پرسش شونده است.

۳- در گفت‌وگو و برخورد با افراد سخت و انعطاف‌ناپذیر  به موقع اقدام کنیم زیرا که اقدام به هنگام ضریب موفقیت را در چنین شرایطی افزایش می‌دهد. همچنین در برخورد با این افراد بهترین هدف را مد نظر قرار دهیم و دقیقا بدانیم دنبال چه هستیم. در گیر افکار منفی هم باشیم چون افراد انعطاف‌ناپذیر و سخت هر لحظه ممکن است ما را با مشکلی تازه و متفاوت روبرو کنند که بهتراست از پیش پاسخی ولو کوتاه برای هر وضعیت منفی و دشوار داشته باشیم. راه حل غلبه بر افکار و تصورات منفی برنامه عمل مثبت است.

۴- بیشتر با افرادی در رابطه باشیم و وقت صرف کنیم که خواهان پیشرفت هستند، افراد شایسته ای که مسئولانه، مشتاقانه و صادقانه در پیشرفت خود، دیگران و جامعه نقش دارند. هر ایده ای که ارایه می‌دهند، هر سخنی که بر زبان می‌آورند و هر عملی که انجام می‌دهند همه در راستای پیشرفت و به سوی تعالی است.

۵- تغییر کردن سخت است و ما آنرا سخت‌تر می‌کنیم. هر چیزی که تغییر را سخت و دشوار می‌کند باید حذف شود حتی خود ما. برای تغییر باید خود دیگری از خود بسازیم که با خود تغییرناپذیر متفاوت باشد. انجام کارهای مشابه و تکراری چیزی را تغییر نمی‌دهد. اهداف مبهم و غیر شفاف در روند تغییر تاثیر منفی دارد. اعتماد بنفس بیش از حد می‌تواند مانع تغییر باشد. اگر عنان تفکر  خود را به دیگران بسپریم تغییر نمی‌کنیم. تغییرات را بهتر است در سطح کوچک‌تر با درنظر گرفتن امکانات آغاز کنیم. از تغییرات سریع خودداری کنیم چون خواهان تغییر سریع چیزی باشیم ولی اتفاق نیفتد ناامید می شویم. تغییر را با شیوه تغییر اندیشیدن، حرف زدن با خود و دیگران آغاز کنیم، و بدانیم تغییر در ارتباط با دیگران رخ می‌دهد و نه در انزوا.

۶- موفقیت چشمگیر  بدون کمک دیگران بعید است. اگر نگاهی به اطراف و اکناف جهان بیندازیم می‌بینیم بهترین‌های جهان در هر رشته و حرفه و کاری خود را با بهترین‌های آن حوزه احاطه کرده اند. این سروده سعدی تاییدی است بر این ادعا؛

همنشین تو از تو به باید تا ترا عقل و دین بیفزاید.

۷- کم نیستند اندیشمندان و نوابغی که پیش از ۴۰ سالگی آثاری ماندگار برای نسل‌های آینده به یادگار گذاشته اند و رفتند، آثاری با تاثیرات مثبت اما هر چه بیشتر به کارنامه ۴۵ ساله رژیم اسلامی حاکم بر ایران تمرکز می‌کنیم از خود می‌پرسیم که چگونه این رژیم ۴۵ سال فرصت داشت تا نسل‌های آینده یک زندگی توام با آرامش و صلح و رفاه و به دور از بحران و جنایات و خشونت و فقر داشته باشند ولی نه تنها چنین نکرد بلکه تمام توان و سرمایه ایران را در جهت مخالف بکار گرفت تا نه تنها آینده ای تیره و تار ی برای نسل‌های آینده رقم بخورد بلکه برای نسل حاضر هم ارمغانی جز سیه‌روزی و فلاکت نداشت.

۸- زنده بودن و زندگی کردن در مبارزه است. مادام که مبارزه می‌کنیم زنده هستیم. اگر فرد و یا افرادی ما را از مبارزه دلسرد می‌کنند بی تردید یا نااگاهند، یا مغرضند، یا منافع‌شان را تهدید می‌کنیم، یا مزدورند و یا…ولی مادام که زنده‌ایم به مبارزه کردن ادامه دهیم و رمز پیروزی و نیل به هدف در ادامه مبارزه است. تنها کساتی‌ که از مبارزه ما رنج می‌برند و زجر می‌کشند انسان ستیزان هستند.

۹- افرادی که برای آینده هدف و برنامه‌ای ندارند در آینده به گذشته فکر می‌کنند و چاره‌ای جز افسوس خوردن ندارند که البته کاملا بی‌فایده است.

۱۰- ایران هرگز به آزادی دست نخواهد یافت مگر اینکه مساجد به کتابخانه‌ها، حوزه‌های علمیه به مدارس غیر مذهبی تبدیل شوند، روحانیون به کاری غیر از تحمیق مردم و تزریق خرافات مشغول شوند، مقابر امام زاده‌ها پناهگاهی برای بی خانمان‌ها شوند، مردم زمانی که صرف نمازخواندن می‌کنند به اندیشیدن و کتابخوانی اختصاص دهند، دین به دخالت در سیاست پایان دهد، سفر به مکه برای انجام مراسم حج متوقف شود، و در ذهن مردم قدرت سرنوشت‌ساز اراده جایگزین قسمت گردد.

۱۱- کسانی که در برابر اعدام‌ها، کشتار و ترور و سرکوب و قتل و خشونت از سوی نیروها و مزدوران دولتی روش بی تفاوتی و سکوت را به صلاح خود می‌بینند بدانند که تاوان بسیار سنگینی برای چنین بی‌تفاوتی و سکوت پرداخت خواهند کرد. پایان بی‌تفاوتی و سکوت راهی است به پایان بن‌بست تاریخی در ایران، و نقش بسیار مهمی که اعضای بی‌تفاوت و خاموش جامعه می‌توانند در تغییر شرایط و آغاز دوره نوینی‌بازی کنند، غیر قابل انکار است.

۱۲- بزرگ‌ترین اشتباهی که هر ملتی در جهان می‌تواند مرتکب شود انتخاب کسانی برای رهبری و تصمیم‌گیری است که  از درایت بی‌بهره و فاقد لیاقت هستند و با جهان اندیشه و علم مدرن بیگانه.

۱۳- اگر با کسی روبرو می‌شوید که بر مذهب، نژاد، ایل، قبیله، طایفه، نیاکان، زبان،  گذشته‌اش،…تاکید می‌کند و نه بر توانایی، آگاهی، دانایی، مهارت‌ها و تخصص، بینش، نگرش، دانش، درایت،… مطمئن باشید طرف گفت وگوی شما یک ابله است که ادامه گفت‌وگو با او اگر خطرناک نباشد بی تردید اتلاف وقت است و استرس زا.

۱۴- جامعه‌ای که فاقد زنان آزاده و مبارز باشد نسل مردان بزرگ غایب خواهد بود. حمایت از حقوق زن یک رسالت ملی و مسئولیت انسانی، اخلاقی، و وجدانی هر عضو یک جامعه است، و نباید تحت هیچ شرایطی تبعیض علیه زنان را پذیرفت و یا در برابر آن سکوت کرد بلکه باید به مبارزه برای احقاق حقوق زنان و البته دیگر اقشار جامعه بر اساس اصل برابری حقوق شهروندان در برابر هر سیاست، نهاد، شخص، و قانونی ادامه داد.

۱۵- خیزش علیه خودکامگی، جنبش علیه بیدادگری، پویش برای سازندگی و زایش هر طرح نوینی را در سرلوحه مسئولیت ها و وظایف خود قرار دهیم.

۱۶- شماری از ایرانیان را می‌شناسم که به دلیل حکومت اسلامی حاکم برایران یا از هویت ایرانی خود شرمسار هستند و یا اینکه بطور کلی هویت ایرانی خود را پنهان و یا انکار می‌کنند. چنین رویکردی به مثابه تسلیم شدن در برابر اهداف ضد ایرانی حکومت حاکم بر ایران است. بنظرم هیچ ایرانی‌ای نباید از ایرانی بودنش شرمنده باشد و یا هویت خود را پنهان و یا انکار کند. چنین رویکردی است که به هریک از ما ایرانیان انگیزه می‌بخشد تا به مبارزه برای تغییرات بنیادی در ایران ادامه دهیم.

۱۷- اگر می‌خواهید در عالی‌ترین موقعیت قرار گیرید از بازخورد استقبال کنید. باز خورد باعث بهبودی می‌شود. بازخورد امکان تصمیم‌گیری آگاهانه را فراهم می‌کند. بازخورد البته برگذشته تمرکز دارد ولی راهنمایی است برای برنامه‌ریزی آینده. بازخورد بدون مشاهده بی‌ارزش است و به شایعات دامن می‌زند. در استقبال از بازخورد دقت کنید که با اساس مشاهده باشد.

۱۸- مدیریت زمان از عوامل کلیدی برای پیروزی در زندگی است. بسیاری از افراد را می‌شناسم که به بهانه کمبود وقت از انجام کارهایی که لازم است بکنند طفره می‌روند. همچنین بسیاری از افراد پرکار را می‌شناسم که به بهترین روش ممکن همه تعهدات، مسئولیت‌ها و کارهایی را که باید انجام دهند، به موقع و در زمان مشخص تکمیل می‌کنند. یکی از تفاوت‌های این دو گروه این است که اولی فاقد مهارت مدیریت زمان و دومی برخوردار از آن است. در انجام مسئولیت‌هایمان کمبود وقت را بهانه قرار ندهیم بلکه مدیریت زمان را یاد بگیریم.

۱۹- اگر در ساختن چیزی نقش و سهمی نداشته باشیم کمتر در حفظ آن تلاش می‌کنیم و یا اصلا هیچ کوششی برای محافظت از آن نمی‌کنیم. بنابراین به حکومت حاکم بر ایران نتوان خرده و ایراد گرفت که ایران را نابود و ویران کرد چون هرگز در ساختن ایران نقشی نداشتند.

۲۰- ملتی که نتواند درباره سرنوشت خود تصمیم بگیرد و نقش داشته باشد همانند کشتی‌های بی‌حرکتی است که امواج برایشان تصمیم می‌گیرد.

آبراهام مزلو، روانشناس انسانگرای آمریکایی می‌گوید:

«تماشای مداومِ یک رسانه یا شبکه‌ی خبری خاص، مطالعه‌ی پیوسته‌ی کتاب‌ها یا نشریات خاص، گوش کردنِ مداومِ یک سخنرانیِ خاص، شرکت کردنِ مداوم در یک گروه سیاسی یا فکری یا مذهبیِ خاص، و به تعبیر بهتر، مسدود کردن ورودی‌های مغز به روی تنوعات فکریِ جهان، و فقط یک مَجرا را برای طرز فکر خاصی بازگذاشتن، به تدریج و چه‌بسا ناخواسته و نادانسته، فرد را به یک رُباتِ برنامه‌ریزی شده توسط دیگران (به ویژه صاحبان زَر و زور) تبدیل می‌کند. 

زندگیِ انسانی، یعنی بازکردنِ مجراهای مختلف در ذهن، و مواجه‌ی آگاهانه و فعالانه و نقادانه با طرز تفکرات مختلف …»

پایان هفته دلپذیر و خاطره‌انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکترابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط