پراکنده‌گویی‌های پایان‌هفته ۱۳۷

۱- هیچ صحنه‌ای برای من توهین‌آمیزتر، اندوهناک‌تر، زشت‌تر و دردناک‌تر از تماشای کسانی نیست که از راه‌های دور و نزدیک با هزینه‌های سنگین به قبور مردگان ۱۴۰۰ سال پیش می‌روند و برای مشکلات‌شان درخواست کمک از مردگان می کنند.

۲- خوشبختی در درک تفاوت‌هاست. تفاوت نگرش‌ها، تفاوت اهداف، تفاوت رویکردها،… ملتی که تفاوت‌ها را درک نکند و نپذیرد همیشه بدبخت باقی خواهد ماند.

۳- رژیم‌های خودکامه با خردگرایی، نقد ، خلاقیت، پرسشگری، نخبه‌پروری، فضای باز… سرستیز دارند در حالی که در گسترش تقلید، بندگی، خرافه‌پرستی، بت‌سازی، فضای بسته، … سرمایه‌گذاری‌های نجومی می کنند. جوامعی که خرد در زندان و گورستان و جولانگاه خرافات و خرافه‌پرستان است، جوامعی که نخبه‌کشی  و بت‌سازی هنجارهای مقبول هستند، در جوامعی که خلاقیت نفی و زمینه برای رشد اطاعت و بندگی هموار است در کنترل خودکامگان است که همگرایی و تلاش جمعی برای تغییر بنیادی چنین شرایطی از ضروریات و رسالتی است انسانی.

۴- اگر مسئولیت کاری را که از عهده انجامش بر نمی‌آییم بپذیریم به مثابه پذیرش آسیب رساندن به خود و دیگران است که نه تنها نتیجه آن منفی است بلکه در موارد زیادی خطرناک، ویرانگر و مهلک است.

۵- یکی از تفاوت‌های اساسی خردمندان و بیخردان  این است که خردمندان هرگز همه چیز را نمی‌دانند در حالی که بی‌خردان همیشه همه چیز را می‌دانند و درباره همه چیز اظهار نظر قاطع می‌کنند. بی‌خردان موجوداتی سمی و خطرناک هستند. از آنان دوری کنیم.

۶- زمانی که فکر می‌کنیم دیگر به کسی و یا چیزی نیاز نداریم دقیقا زمانی است که ناآگاهانه رشد خود را متوقف می‌کنیم. هر انسانی از پیش از تولد تا بعد از مرگ به دیگران نیاز دارد وگرنه ادامه زندگی را برای خود ناممکن می‌کند.

۷- زمانی که وانمود می‌کنیم همه چیز را با هم داریم همان زمانی است که گام نخست را در مسیر از هم پاشی خود بر می داریم. 

۸- یکی از تفاوت‌های حرف زدن و گوش دادن این است که گوش دادن به ما امکان می‌دهد با نظرات مختلف آشنا شویم و احتمالا مطالب تازه یاد بگیریم در حالی که حرف زدن و گوش ندادن این امکان را ازما می‌گیرد.

۹- هر انسانی که به دیگری اجازه می‌دهد از او به عنوان ابزار برای پیشبرد اهداف خود بهره گیرد فاقد خرد و شعور است حال چه به ظاهر استاد دانشگاه باشد یا روشنفکر، آموزگار باشد یا روزنامه‌نگار، نویسنده باشد یا پژوهنده،… بیاییم جامعه‌ای بسازیم که هیچ شهروندی ابزاری برای تامین مقاصد دیگری قرار نگیرد و چنین جامعه‌ای فقط با گسترش خردگرایی شالوده ریزی می‌شود.

۱۰- گفته شد «پول، پول می‌آورد» احتمالا این عبارت را به بسیاری چیزها و پدیده‌ها می‌توان تعمیم داد. فساد، فساد می‌آورد؛ جهل، جهل می‌آورد؛ فقر، فقر می‌آورد؛ بی‌لیاقتی، بی‌لیاقتی می‌آورد؛ خرد، خرد می‌آورد؛ دانش، دانش می‌آورد؛ شعور، شعور می‌آورد؛ اعتماد، اعتماد می‌آورد،… 

۱۱- مهم نیست در  چه مقام، و سنی هستیم یا چه دینی داریم و از چه ملیتی و قوم می‌آییم، و زن هستیم یا مرد، تفکرات و گرایشهای‌مان چیست اگر متعهد باشیم به زندگی معنا می‌بخشیم، زندگی  را هدفمند می کنیم، در مسیر درست گام بر می داریم، روابط انسانی را تحکیم می بخشیم،  نیک پندارو نیک گفتار و نیک کردار می شویم. زندگی بدون تعهد پوچ، سطحی و غیر انسانی می شود. از متعهد بودن نترسیم.

۱۲- اگر هر روز علاوه بر کارهای معمول روزانه یک کار تازه دیگری هم بکنیم، اگر روزانه یک چیز تازه بیاموزیم، اگرهر روز به کسی غیر کسانی که در روزهای پیش کمک کردیم کمک کنیم، … در پایان سال، ۳۶۵ کار تازه کردیم، ۳۶۵ چیز تازه یاد گرفتیم، و به ۳۶۵ انسان کمک کردیم،…. یعنی سالی پر از دستاورد را سپری کردیم.

۱۳- در زندگی یک دونده واقعی باشیم یعنی چون یک دونده سریع فکر کنیم،  و با تمرکز شدید اجرا کنیم. استراحت‌های کوتاه فکری را از یاد نبریم. سریع فکر کردن و تمرکز بر عمل ما را نسبت به دیگران ز‌ودتر به هدف می‌رساند.

۱۴- کسانی که وقت تلف می‌کنند درکی از ارزش زندگی ندارند و بنابراین نه تنها از دوری گزیدن از آنها آسیبی به زندگی مان وارد نمی‌شود بلکه بودن با آنها ممکن است زندگی‌مان را به خطر اندازد.

۱۵- کسانی که مدعی ایجاد تغییرات هستند گام نخست باید تغییر خودشان باشد و تغییر خود با تغییر ذهنیت آغاز می‌شود وگرنه نه تنها شخص مدعی ایجاد تغییر نمی‌تواند عامل تغییر باشد بلکه با وجود ادامه ذهنیت‌های غیرقابل تغییر اصولا نباید انتظار تغییر در جامعه داشت. به یاد داشته باشیم که هدف باید تغییرات مثبت و به جلو باشد و نه هر تغییری.

۱۶- جاه‌طلبی به خودی خود نه تنها منفی نیست بلکه انگیزه‌بخش و لازم است، جاه‌طلبی پلکان رشد و پیشرفت است مشروط بر این که توام با برنامه باشد. جاه‌طلبی بدون برنامه و آمادگی ناامید کننده و ویرانگر است. قانع نبودن به زندگی حال و در پی شکوفایی و آینده‌ای درخشان بدون جاه‌طلبی ناممکن بنظر می‌رسد.

۱۷- اگر رویکردهای گذشته را برای حال و آینده ادامه دهیم انتظار نتایجی متفاوت از گذشته نداشته باشیم. رویکردهای تازه هماهنگ با شرایط حال ما را به سوی آینده‌ای متفاوت به پیش خواهد برد. رویکرد مبارزه برای تغییرات بنیادی در ایران تاکنون نتیجه دلخواه مبارزان را نداده، ایا یک لحظه فکر کرده اید که رویکردی تازه برگزینید و شانس پیروزی را افزایش دهید؟

۱۸- تعصب، تنفر، تزویر، تردید، تبعیض و تسلیم از عوامل بازدارنده تغییرات مثبت در سطوح فردی و جمعی هستند.

۱۹- تبعیض علیه هر گروهی در یک جامعه به مثابه تبعیض علیه هر فرد عضو آن جامعه است، و مستقیم یا غیرمستقیم بر زندگی همه اعضا جامعه و کل جامعه تاثیر منفی دارد.  تبعیض یعنی توهین به شان و منزلت و توانایی‌ها و شعور انسان.

۲۰- شاید علت بسیاری از مشکلات و بحران‌هایی که در زندگی مواجه می‌شویم جامعه و دیگران باشند اما مسئولیت حل مشکلات شخصی‌مان با خودمان است. مسئولیت‌پذیر باشیم. مسئولیت‌ناپذیری‌مان زندگی را بر دیگران ناگوار و دشوار می کند، و جامعه را به عصر حجر بر می‌گرداند.

غلامعلی ملول

کتاب عقل پیامبر راستین

«هیچ موجودی بیش از انسان هم نوعان خود را به قتل نرسانده است. هیچ موجودی به این اندازه هم نوعان خود را به بردگی و بیگاری و استثمار نکشانده است و به تحقیق، هیچ موجود دیگری به این سان هم نوعان خود را استثمار فکری نکرده است.»

هفته دلپذیر و خاطره‌انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط