پراکنده گوییهای پایان هفته ۷۷
این شماره پراکنده گویی ها به رهبری اختصاص دارد و به رهبران جامعه، احزاب، گروهها، و مبارزات در سطوح مختلف و با اهداف متفاوت و البته به مدعیان رهبری تقدیم میشود.
۱- یکی از ویژگیهای مهم رهبران برخورداری از اعتماد عمومی است که بر عملکرد اعضای جامعه تاثیر مستقیم دارد. یک رهبر مورد اعتماد مردمی با تیمی متوسط میتواند دستاوردهایی داشته باشد که یک رهبر مشکوک و عیر قابل اعتماد با تیمی قوی هرگز نمیتواند.
۲- رهبران غیرقابل اعتماد به مسایل و مشکلات عمومی دامن میزنند؛ برای اصالت، ابتکار و خلاقیت کم ارزش قایلند؛ حضور چنین رهبرانی شایعات و اتهامات را در جامعه فراگیر میکند؛ اندوه را جایگزین شادی میکند، و پسرفت جای پیشرفت را میگیرد.
۳- رهبران قابل اعتماد از سپردهای بسیار ارزشمند برخوردارند که در بحرانها موجب نجات آنها میشود، سپردهای بنام «اشتباه کردم» البته مشروط بهاینکه از چنین سپرده بانکی بطور مکرر و نامحدود استفاده نشود.
۴- رهبران قابل اعتماد نقاط قوت مردم را تحسین میکنند، مردم را دوست دارند، به مردم متکی هستند، امکانات رشد را برای مردم فراهم میکنند، مردم را تهدید نمیکنند، و بهترینها را برای مردم فراهم میکنند.
۵- رهبرانی که به نتایج تصمیمات، سیاستگذاریها و اقدامات خود میاندیشند به ایجاد رابطه با موافقان، منتقدان، مخالفان، دشمنان و بیگانگان اهمیت میدهند زیرا هر یک از این گروهها به نحوی بر نتایج افکار، سیاستها و عملکرد رهبران تاثیر میگذارند.
۶- رهبرانی که به نتایج تصمیمات و اقدامات میاندیشند باید به نتایج بر مبنای روابط فکر کنند، باید به همبستگی بیندیشند، باید باور به همبستگی داشته و آنرا موجب افزایش احتمال پیروزی و رسیدن به هدف بدانند.
۷- رهبرانی که گام نخست را بر میدارند، مقررات رابطه را تنظیم میکنند، از کنج عزلت و انزوا در میآیند، قاطعانه با مسایل برخورد میکنند و در پی راه حلهای عملی میروند احتمال پیروزیشان را افزایش میدهند.
۸- رهبران موفق به شکستهایشان واکنش نشان نمیدهند بلکه آنها را میپذیرند و از ان شکستها میآموزند.
۹- رهبران موفق از وجود دشمنان، منتقدان، مخالفان و رقیبان خود آگاهند و میدانند که تمام تصمیمات و اعمالشان زیر ذرهبین آنها قرار دارد، و میدانند که در جهان پر تلاطم امروز همه در حال یادگیری هستند و چیزی از نظرها پنهان باقی نمیماند. به همین جهت در جهان مدرن یکی از مهمترین ویژگیهای رهبران موفق شفافیت است. رهبرانی که به پنهان کاری ادامه میدهند یا با جهان امروز بیگانهاند، یا ناآگاهانه مسیر سقوط خود را هموار میکنند.
۱۰- رهبران موفق نه تنها بر ایجاد رابطه بین خود و دیگران اعم از دوست و موافق، رقیب، مخالف، منتقد و دشمن تلاش میکنند بلکه بر ایجاد همبستگی بین مردم با شناسایی وجوه اشتراک آنان تاکید میورزند.
۱۱- رهبرانی موفقند که در برقراری رابطه بیشترین توجه را معطوف افراد در حال رشد میکنند، استاندارهای خود را در سطح بالا حفظ میکنند و از دیگران نیز چنین انتظار دارند، تواناییها، ظرفیتها، مهارتها و تجربیات افراد را دقیقا میسنجند و جایشان را آنگونه که شایستگی دارند در سیستم تعیین میکنند.
۱۲- کسانی شایسته رهبری هستند که به راه حل مشکلات، مسایل، و بحرانها بیندیشند و نه مشکل زا، وسیله ساز و بحران آفرین باشند.
۱۳- کسانیکه در تصمیمگیری مردد هستند، از توانایی برای تصمیمگیری قاطع، بهنگام، سنجیده و مناسب با شرایط و هدف بیبهره هستند، و از خواستههای مردم درک درستی ندارند رهبران شایستهای نیستند.
۱۴- رهبران شایسته و موفق پیش از اتخاذ تصمیم و سیاستگذاری به نتایج آن میاندیشند و میسنجند، و درباره نتایج تصمیم خود، مثبت و منفی بودن آن، سودمند و زیان آن، تغییرات و آثار احتمالی و قابل پیشبینی و غیرمترقبهاش از خود میپرسند و با داشتن اطلاعات جامع تصمیم میگیرند.
۱۵- رهبران شایسته کسانی هستند که متعهد به تصمیمها و سیاستهای خود باشند. اگر سیاستی و روشی در پیش گیرند که نتایج آن با خواستهها و نیازهای مردم منافات داشته باشد، موجب مشکلات و مسایل جدی دستکم برای بخش عمدهای از جامعه شود، تاثیرات منفی و ویرانگر بر جامعه و اعضایش داشته باشد، با پذیرش شکست و اشتباه و با پوزش از مردم از سمت خود کنارهگیری میکنند و نه اینکه با توسل به هر جنایت و ترفند و با کشتار هزاران تن در مسند رهبری باقی بمانند.
۱۶- هر وقت میبینید که جامعهای در مسیر درست پیش میرود، در ابعاد مختلف رشد میکند، میزان جرم و جنایت، فقر و فساد و فحشا کاهش مییابد، بهداشت، آموزش، رفاه، شادی و امنیت افزایش مییابد، عدالت اجرا میشود، آزادیهای گوناگون نهادینه شده، انتقال قدرت از طریق آرا مردم بطور شفاف و به دور از تقلب، و آزادانه صورت میگیرد و نه از طریق جنگ و خونریزی، انقلاب، کودتا و یا دخالت مستقیم و غیر مستقیم بیگانه ذرهای تردید نکنید که چنان جامعهای از رهبری شایسته، خردگرا، دلسوز، دموکراتیک، واقعبین، آیندهنگر، توسعهمحور و کثرتگرا برخوردار است. همین معیارها را میتوان درباره رهبران مبارزات ضد رژیمهای خودکامه که به نتایج مثبت، مطلوب و سودمند برای کل جامعه منجر شود، تعمیم داد.
۱۷- رهبران مسعول، متعهد، شایسته و هدفمند تصمیمی بدون مشورت با کارشناسان نمی گیرند ولی در برابر پرسشها از سوی کسانی که اجرای آن تصمیم، تاثیر مستقیم و یا غیرمستقیم بر زندگی شان گذاشته پاسخگو هستند.
۱۸- رهبران شایسته و آگاه به دور از احساسات، هیجانات، شعارها، جارو جنجالها، با آگاهی و مسعولانه و براساس دادهها و استانداردها و با سنجش نتایج احتمالی تصمیمگیری میکنند.
۱۹- رهبران آیندهنگر و هوشمند همیشه برای یک آینده مبهم، غیرقابل پیش بینی، بیثبات، و نامطمعن طرح و برنامه دارند.
۲۰- رهبران کشورها که نتوانند تصمیمات موثر در رابطه با نیازهای جامعه و خواستههای شهروندان بگیرند، رهبران مبارزات که ناتوان از اتخاذ تصمیم سنجیده در رابطه با روند مبارزه و اهداف مبارزان باشند، رهبران یک حزب و یا گروه که فاقد قدرت تصمیم گیری منطقی در ارتباط با حزب و یا گروه و اعضای آن باشند، محکوم به شکست و فناپذیر هستند.
همگی در حفظ و بقای ایران تلاش کنیم.
برای شما و عزیزان تان پایان هفتهای خواهانم که دوست دارید داشته باشید.
دکتر ابراهیم بی پروا