نگذاریم ایران این راه را هم از دست بدهد

تحلیل سیاسی نهضت مقاومت ملی ایران

چندین ماه پیش، نهضت مقاومت ملی هشدار داد که افزایش قیمت بنزین در شرایط انفجاری کشور، تنها یک «تصمیم اقتصادی» نیست، بلکه ماشه ی فروپاشیِ ساختاریِ ایران است. بسیاری در آن زمان این هشدار را «اغراق» خواندند. امروز اما همان پیش‌بینی‌ها، نه تنها درست از آب درآمده، بلکه واقعیت کشور از آن تحلیل نیز هولناک‌تر شده است.

امروز ایران دیگر در وضعیت «بحران» نیست؛
ایران در آستانه ی نابودی است. آب ندارد، هوا ندارد، خاک ندارد، پول ندارد، و از همه مهم‌تر، امید ندارد.

در کشوری که پایتختش روزانه بیش از ۲۰ میلیون انسان را جابه‌جا می‌کند، تصور قطع ناگهانی آب یعنی تصور آغاز پایان حیات در آن پایتخت.
در کشوری که اقلیم آن فرو ریخته، سفره‌های زیرزمینی تهی شده، فرونشست زمین به مرزهای فاجعه رسیده، و آلودگی هوا از خط قرمز عبور کرده، پرسیدن «فردا چه می‌شود؟» سوالی ساده‌لوحانه است. فردا اتفاق نمی‌افتد. فردا فرو می‌ریزد.

در اقتصادی که چهل سال است با تورم بالای چهل درصد در حال جان‌کندن است، نامی جز «فروپاشی مالی» دقیق نیست.
کشوری که خرید نان در آن تبدیل به کابوس شده، هر لحظه ممکن است از هم بپاشد؛ نه از جنگ، بلکه از گرسنگی و ناتوانی. و بدتر از همه اینکه تمام هشدارها، چه از سوی نهضت و چه از سوی اندیشه‌گران ملی و سازمانهای واقع بین، در دیوار سکوت جامعه و بی‌عملیِ بسیاری از نیروهای سیاسی گم شد.
نه مردم حرکت کردند، نه سندیکاها و سازمانهای مدنی توانستند کاری انجام دهند، و نه اپوزیسیون توانست از اختلافات خُرد و خسته‌کننده ی خود عبور کند. از آن طرف، سایه خطر جنگ دوباره بر سر ایران سنگین شده است. کسانی که نجات ایران را در ورود ارتش بیگانه می‌بینند، از دو حال خارج نیستند:
یا از منطق امنیت ملی بی اطلاع هستند، یا وابسته میباشند. هیچ ملتی در جهان با چکمه بیگانه آزاد نشده است.

اما در این تاریکیِ مرگبار، یک حقیقت مانند آتش می‌درخشد، ایران در طول تاریخ خود بارها در آستانه نابودی بوده، و هر بار، یک نسل برخاسته و آن را نجات داده است. سربداران، در اوج ذلتِ ملت، پرچم استقلال را برافراشتند. ستارخان، سردار ملی ایران از خطه آذربایجان، همراه عده قلیلی از دیگر ملیون، با دستان خالی، جسمی پر زخم ولی قلبی پر از ایمان، ایران را در یکی از تاریک‌ترین دوران‌ها نجات داد. دکتر شاپور بختیار با بهای جان خود راه نجات کشور را بنا نهاد. این سرزمین همیشه با دستان ایرانی حفظ شده، نه با نیروی خارجی. اما امروز شرایط متفاوت است.
امروز، از ۹۰ میلیون ایرانی، حتی کمتر از یک درصد حاضر است برای نجات کشور قدمی بردارد.
امروز، در داخل کشور حتی یک تشکل سیاسی فضای نفس‌کشیدن ندارد.
امروز، حکومت نه عقلانیتی دارد و نه توان اداره ی بحرانی را که خود آفریده است.
امروز، ارتش‌ها و دولت‌های خارجی در اطراف ایران منتظر فرصتی‌اند که قطعه‌ای از این سرزمین را جدا کنند.
و امروز، در خارج از کشور، بخشی زیادی از نیروهای سیاسی همچنان درگیر این سؤال‌اند که “پادشاهی یا جمهوری؟”.
در حالی که اگر کاری نکنیم، نه پادشاهی خواهد ماند و نه جمهوری؛ نه کشوری می‌ماند و نه ملتی که رأی بدهد.

اگر همین مسیر ادامه یابد، پایان ایران محتوم است:
یا تجزیه،
یا اشغال،
یا سقوط کامل.

در چنین شرایطی، نهضت مقاومت ملی ایران با صدایی روشن ، برای چندمین بار، اعلام می‌کند.
تنها راه نجات کشور، خلق بدیل ملی است.

هیچ سازمانی به تنهایی، هرچقدر ریشه‌دار و مشروع، نمی‌تواند به‌تنهایی اعتماد ملی را بازسازی کند، چرا که پایه های اعتماد جمعی از سوی ملت از بین رفته است. با تجمع خارج از کشور بدون پیوستگی با داخل کشور هم  گلی به جمال رهایی کشور افزوده نشده.
باید صادقانه پذیرفت که:
قدرت رسانه‌ای، مالی و سازمانی نیروهای وابسته به بیگانگان، و خود بیگانگان، چندین برابر مجموع نیروهای ملی است.
و تنها راه مقابله با این نابرابری، همکاری ملی است، نه انزوای سازمانی.

باید صادقانه پذیرفت که:

که امروز اولویت مطلق، نجات ایران است؛ نه تعیین شکل حکومت آینده.

باید صادقانه پذیرفت که:
راه رسیدن به دموکراسی وابسته به نام حکومت نیست؛ وابسته به ساختار دموکراتیک آن است.

باید صادقانه پذیرفت که:

تعیین شکل حکومت متعلق به مردم ایران از طریق مجلس موسسان است و نه در اتاق های بسته در خارج از کشور.

و در پایان باز هم باید پذیرفت:

نقش امروز ما، نه تعیین آینده، بلکه حفظ آینده است.

نهضت مقاومت ملی ایران اصول حداقلی برای خلق بدیل ملی را چنین تعیین می‌کند و باز اعلام میکند:

هدف، نجات کشور باشد.
عبور از حاکمیت با استفاده از تمام ابزارهای ممکنه و با تکیه بر خشونت‌پرهیزی دنبال شود.
اعتقاد به اصول دموکراسی، خرد جمعی و شفافیت در دوران عبور و گذار ملاک همکاری است.
حفظ تمامیت و یکپارچگی ارضی غیرقابل مذاکره است.
مجلس مؤسسان باید با رأی آزاد ملت تشکیل شود و شکل حکومت را مردم تعیین کنند.
حاکمیت ملی و عدالت اجتماعی بر پایه ی کرامت انسانی بنیان نظم آینده باشد.

این اصول می‌تواند جمهوری‌خواهان، ملی‌گرایان و پادشاهی‌خواهان را در یک محور گرد آورد:
محور نجات ایران است. هر که بیاید برای ایران می‌آید. هر که نیاید، برای سهم خود می‌جنگد، نه برای وطن.

این لحظه، لحظه ی تردید نیست. لحظه ی انتخاب است. یا ایران را نجات می‌دهیم، یا برای همیشه شرمگین نسل‌های آینده خواهیم بود.
نگذاریم ایران این راه را هم از دست بدهد.

ایران هرگز نخواهد مرد

نهضت مقاومت ملی ایران 9 آذر ماه 1404 برابر با 30 نوامبر 2025

مطالب مرتبط