پراکندهگوییهای پایانهفته ۱۴۵
۱- هر تفکر و اندیشه و گرایشی که هدف حذف مخالفان خود در روند مشارکت سیاسی و تصمیمگیری را دارد با اصول دمکراسی بیگانه است.
۲- یکی از هزاران مشکل جامعه ایران افرادی هستند که ظاهرا در مبارزهاند تا در ایران ساختار سیاسی دمکراتیک ایجاد کنند ولی تاکنون نتوانستهاند از خود یک عضو دمکرات جامعه بسازند. هر تغییری که میخواهیم در جامعه بوجود آوریم نخست باید همان تغییر را در خود ایجاد کنیم.
۳- ممکن است که اجماع نیروهای سیاسی دمکراتیک مخالف رژیم اسلامی حاکم بر ایران کلیدی برای سرنگونی رژیم باشد ولی مشکل این است که اکثر گروههای مخالف فقط خود را دمکراتیک و بقیه مخالفان را غیردمکراتیک میدانند و خواهان حذف آنها از صحنه سیاسی هستند.
۴- یک جامعه فقر زده با یک قشر بسیار محدود طبقه متوسط در کنار نهادهای غیردولتی غیر مستقل هرگز نمیتواند به یک جامعه دمکراتیک تبدیل شود.
۵- بهترین و موثرترین ابزار تغییر خود و جامعه آموزش است و تغییر دمکراتیک بدون آموزش فرهنگ سیاسی دمکراتیک ممکن نیست.
۶- با نفرت، تعصب، خشونت، مذهب، و بت پرستی و قهرمانسازی هرگز به دمکراسی نمیرسیم.
۷- حق انتخاب آزاد از حقوق اساسی انسان است و در جوامع دمکراتیک به این حق شهروندان احترام گذاشته میشود اما اگر شهروندی در استفاده از این حق خردمندانه عمل نکند نتیجه انتخابش فاجعهآور خواهد بود.
۸- افراد قوی و با اراده در مبارزه و تلاش برای رسیدن به هدف با یک شکست تلاش را متوقف نمیکنند بلکه تا پیروزی حتی شکستهای پیاپی را تحمل میکنند و از هر شکستی درسی میگیرند و به تلاش و مبارزه ادامه میدهند. این از ویژگیهای جوامع دمکراتیک است که شانس پیروزی پس از شکستهای متوالی را به شهروندان میدهند، بعکس در جوامع غیردمکراتیک با نخستین شکست با سرزنش شهروندان را دلسرد میکنند و از رشد و رسیدن به هدف باز میدارند.
۹- شهروندان در جوامع دمکراتیک حق دارند که با نظر هر کسی در هر زمینهای بدون پاداش، توبیخ و با مجازات موافق یا مخالف باشند در حالی که در جوامع غیردمکراتیک مخالفت با نظر بعضیها حتی ممکنه شما را روانه دیار عدم کند.
۱۰- رقابت سالم و سازنده نه تنها از ویژگیهای جوامع دمکراتیک است بلکه از عوامل رشد و پیشرفت این جوامع نیز است.
۱۱- هر چه فرایند تصمیمگیری در یک دمکراسی شهروندان بیشتری را در بر گیرد و هر چه شهروندان احساس کنند که در جنبههای گوناگون تصمیمگیری بیشتر اهمیت دارند، و نقش شهروندان به انتخابات یا نمایش انتخابات در هر چند سال محدود نشود، و مشارکت فعالانه و آزادانه آنها در ابعاد گسترده و فراگیر محسوس باشد، دمکراسی قویتر و شانس پایدار ماندن آن بیشتر میشود.
۱۲- ترس دراغلب موارد فرد را به اجتناب وا میدارد؛ اجتناب از مبارزه، اجتناب از معامله، اجتناب از ازدواج، اجتناب از بچه دارشدن، اجتناب از تصمیمگیری درباره بسیاری از چیزهایی که در زندگی روزانه و یا در طول زندگی برای ادامه حیات باید آنها را انجام دهد. اتفاقا همین اجتناب از تصمیمگیری از سوی فرد چه بسا فجایعی را در پی خواهد داشت که غیرقابل تصور است. اجتناب از تصمیمگیری موجب میشود که دیگران برای ما تصمیم بگیرند، دیگرانی که حتی ما نشناسیم و از اهدافشان آگاهی نداشته باشیم ولی اختیار تصمیمگیری در کارهای خرد و کلان زندگیمان را به آنها میسپاریم این دگران ممکنه غیر دمکراتیک و خودکامه باشند و این است آغاز فاجعه بسوی جامعهای غیردمکراتیک و رهبرانی خودکامه.
۱۳- بسیاری از فجایع غیرطبیعی حاصل قرار گرفتن افراد در جایگاهی است که در چنان جایگاه نباید قرار گیرند، و این وضعیت عمدتا در کشورهای غیردمکراتیک روی میدهد. مثلا در کشوری مثل ایران ملا رهبر کشور، پزشک رئیس جمهوری، سپاهی رئیس مجلس، …
۱۴- یک جامعه دمکراتیک شرایطی ایجاد میکند تا اعضایش ناممکنها را بتوانند ممکن سازند در حالی که در یک جامعه غیر دمکراتیک تلاش میشود ممکنها به ناممکنها تبدیل شوند.
۱۵- یکی از ویژگیهای نظامهای دمکراتیک امکان مشارکت عمومی در تصمیمگیری است. هر چه مشارکت معنادار و هدفمند بیشتر و فراگیرتر؛ تاثیر پایدار افزونتر، گستردهتر و عمیقتر.
۱۶- در نظامهای سیاسی دمکراتیک مکانیسم انتقال مسالمتآمیز قدرت به ویژه در دمکراسیهای پایدار نهادینه شده و از انقلاب خونین و یا کودتای نظامیان خبری نیست.
۱۷- انتخابات آزاد، و منصفانه که بطور منظم با فواصل چندساله برگزار میشود سنگ بنای یک نظام دمکراتیک میتواند باشد و به عنوان یکی از شروط لازم برای تشکیل یک نظام دمکراتیک شناخته شده ولی به هیچ وجه کافی نیست.
۱۸- برخی از فلاسفه اندیشیدن را دشوارترین کاری میدانند که یک انسان انجام میدهد و به این عبارت اضافه میکنم اندیشیدن به شیوه دمکراتیک و پرورش اندیشه دمکراتیک در سر از اندیشیدن محض هم دشوارتر است.
۱۹- بسیاری از مدعیان دمکراسی در جستجوی تشکیل یک نظام دمکراتیک با تحمیل عقاید خود میخواهند دیگران را به شکل مورد دلخواه خود در آورند اما این دمکراسی نیست بلکه نوعی سلطه خودخواهانه بر دیگران است که حاصلش نه تنها دمکراسی و رهای دیگران نیست بلکه به اسارت در آوردن و بردگی کشیدن آنان است.
۲۰- در جامعهای که تنها یک عقیده است و به تنهایی حکومت میکند از حاکمیت ملی خبری نیست، و حاکمیت تک عقیده می خواهد همه همان را داشته باشند و یا بر همه آن عقیده را تحمیل میکند و فضایی برای اندیشیدن دیگری نمیگذارد، اندیشه دیگری محکوم و مطرود است صاحبان اندیشههای دیگر یا در زندانند یا شکنجهگاهها و یا در تبعید و یا در کنج عزلت. بعکس، جایی که همه طور دیگر میاندیشند و آزادند که طور دیگر بیندیشند دیگر یک عقیده یا یک ایدیولوژی حق حکومت به تنهایی ندارد بلکه همه اندیشهها در حکومت نقش دارند و حاکمیت ملی برقرار است. جامعه تک عقیده جامعهای دیکتاتوری است ولی جامعهای که همه حق آزادی اندیشیدن دارند جامعهای دمکراتیک است، اولی جامعهای بسته و دومی جامعهای آزاد است. جامعه غیردمکراتیک یک نفر عقیدهای دارد بقیه باید پیرو آن عقیده شوند ولی در جامعه دمکراتیک به اندازه اعضای جامعه اندیشه وجود دارد.
ژاک رانسیر فیلسوف فرانسوی
کسی که از ترس فاشیست به شارلاتان رأی میدهد سزاوار هر دوی آنهاست و راه را برای هر دوی آنهاهموار میکند!
هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان تان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بی پروا