اصلاحات نمایشی برای استمرار فرمایشی
این روزها رسانه ها و جراید تسخیر شده حکومت اسلامی، سعی در ایجاد فضای شورانگیز انتخاباتی در بین جامعهی ایران دارند، و بهطبع با تایید صلاحیت یکی از نامزدهای حکومتی که زمانی هم به عنوان وزیر بهداشت گذری به کوی اصلاح طلبی داشته است، رهبران به اصطلاح “اصلاحطلب” از سوراخهای خود بیرون خزیدهاند و برای به دست آوردن قدرت و پرکردن جیبهای خود از ثروتهای ملی ، به منظور فریب افکار عمومی دورخیز نمودهاند.
با تایید صلاحیت فرمایشی یکی از کاسهلیسان درگاه ولی فقیه، یعنی “مسعود پزشکیان” که بیشتر نقش روزنهگشایی برای استمرار دیکتاتوری نعلین تحت فرمان علی خامنهای و بیت اوست، تمامی عوامل حکومتی در جهت ایجاد امید کذب در دل توده مردم دست به کار شدهاند تا از رهگذر بالا بردن نرخ مشارکت در جامعه، به خود مشروعیتی دوباره داده و خون تازهای به رگهای حاکمیت تزریق نمایند.
دیری نپایده است؛ از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۴۰۰ که نرخ مشارکت در آن اگرچه ۴۸درصد از واجدین شرایط اعلام شد اما بنابر سابقه حکومت در دروغ پردازی امکان واقعی بودن این آمار بسیار ضعیف است و همچنین انتخابات مجلس شورای اسلامی که نرخ مشارکت در آن ۴۰ درصد واجدین شرایط بود؛ که این آمار هم به بیماری که در بالا به آن اشاره شد مبتلاست؛ در هر دو انتخابات نمایشی که در بالا یاد شد، شخص علی خامنهای و مواجب بگیران وی از هیچ تلاشی برای بالا بردن نرخ مشارکت فروگذار نبودهاند؛ اما در هر دو مورد، با ضربه محکمی از سوی جامعه ایران مواجه شدند که برای پیکره نظام اسلامی بسیار هولناک بود.
به همین دلیل حاکمیت اصولگرای اُلیگارشی یکدست شده در گرد بیت علی خامنه ای در پی چارهجویی برای جمع کردن آبروی ریخته شده نظام و بازگرداندن مشروعیت از دست رفته، به صورت خزنده، سعی در به میدان کشیدن جناح اصلاح طلب و جانبداران آن برای تقویت نیروی توتالیتاریسم در جهت ایجاد شور انتخاباتی در جامعه و بالا بردن نرخ مشارکت مردم در انتصابات فرمایشی برآمدند.
پزشکیان بارها در مصاحبه و سخنرانیهای خود به شکل کاملا صادقانه اذعان داشته است که برای افزایش مشارکت مردم در انتخابات به میدان آمده است، بدیهی است که مأموریت وی بازگرداندن مردم به صحنه این نمایش رقتانگیز نظام است و ابزار وی برای این کار، کادرها و سمپادهای احزاب اصلاحطلب است، این افراد همانگونه که بیان شد نقش ابزار سیستم را در مواقع حساس برای برون رفت از مخمصه بر عهده میگیرند، دقیقا در راستای رویای رسیدن به قدرت اجرایی در جمهوری اسلامی خنجر خیانت خود را به قصد قلب مردم ایران از غلاف بیرون کشیدهاند، اما حتی در این مورد هم مکرراً بازیچهی شخص علی خامنهای و بیت او قرار گرفتهاند چرا که توتالیتر اُلیگارشی جمهوری اسلامی حتی نمیتواند به جناح داخلی دیگری اجازه دهد که نزدیک به قدرت و ثروت آن شوند.
سیستم جمهوری اسلامی با به میدان آوردن پزشکیان نشان داد آنقدر به ذلت کشیده شده است که حتی به رای جریانات پان قومی هم امید بسته است، با نگاهی به کارنامه پزشکیان، خانواده او و همچنین روسای ستاد و رفقای قومی وی میتوان به وضوح مشاهده کرد که رگ جریان “پان قومی” هم به مثابه ابزاری برای مشارکت در این کمدی تراژیک در نظر گرفته شده است.
نگارنده معتقد است که پس از اعتراضات وسیع مردم ایران در سال های ۹۶و۹۸ وهمچنین ۱۴۰۱؛ جنایات تازه عوامل جمهوری اسلامی در قتل عام فرزندان ایران ، ملت ایران سرافراز مشروعیت نصفه و نیمه ی کذبی که حکومت اسلامی با تکیه بر مشارکت مردم در نمایش انتصابات برای خود دست و پا کرده بود و در صحنه بینالمللی به آن میبالید را از حاکمیت گرفته و به زبالهدان تاریخ پرتاب کردند و در این جنگ ملت ایران با جمهوری اسلامی ، جامعه ایران به وضوح فریاد کشید که خواهان گذر از حکومت توتالیتر اسلامی است و برای توده جامعه، جناحهای اصلی قدرت اعم از اصلاح طلب، سازندگی و اصولگرا همگی بدنه اصلی این حکومت نامشروع اسلامی هستند.
درپایان یادآوری این نکته ضروری به نظر میرسد که دکتر شاپوربختیار از ابتدای تشکیل حکومت اسلامی شرکت درهرگونه انتخابات تحت لوای دیکتاتوری نعلین را تحریم نمود و اشاره داشت: “خواهران و برادران عزیز؛ من به چنین جمهوری رأی نخواهم داد، زیرا آن را منافی پیشرفت جامعه، سربلندی کشور، شکوفایی اقتصاد و اجرای حقوق بشر می دانم.”
ایران هرگز نخواهد مرد
بابک بختیار