تاثیراجتماعی مردان در جنبش “زن، زندگی، آزادی”
در ابتدا با پرسشهایی مقاله را آغاز کنیم، آیا جنبش “زن، زندگی، آزادی” فقط طنینانداز خشم زنان ایران بود؟ آیا مردان جامعه با آن همکاری و همراهی کردند؟ آیا تبعیضی که از طرف رژیم خونخوار جمهوری اسلامی به ملت تحمیل شده، فقط مختص زنان جامعه بوده است؟
جنبش “زن، زندگی، آزادی” که عنوان یکی از بزرگترین جنبشهای اجتماعی در طول عمر حکومت اسلامی شناخته میشود، نه تنها به وسیله زنان هدایت شد، بلکه حمایت و مشارکت فعال مردان نیز تاثیر بسزایی در پیشبرد اهداف آن داشت. مردان در این جنبش با نشان دادن همبستگی و همراهی خود، پیام حمایت از حقوق و آزادیهای زنان را به جامعه و جهان اعلام کردند.
مردان، بهویژه نسل جوانشان، تاثیر مهمی در حمایت از جنبش “زن، زندگی، آزادی” داشتهاند. این حمایتها به اشکال مختلفی از جمله شرکت در تظاهرات، اعتراضات خیابانی، فعالیتهای رسانهایی مجازی و همچنین حمایتهای خانوادگی و اجتماعی نمود یافته است.
بنابراین مردان با حضور فعال در تظاهرات و اعتراضات خیابانی، نشان دادهاند که خواستههای جنبش “زن، زندگی، آزادی” محدود به زنان جامعه نیست، بلکه خواستههای عمومی مردم ایران برای دستیابی به حقوق انسانی و اجتماعی برابر است. حضور گسترده مردان در این اعتراضات، موجب افزایش تاثیرگذاری و گستردگی این جنبش شده است. مرد ایرانی مانند زن ایرانی آزاد نیست، حقوق انسانی ندارد، حقوق شهروندی ندارد، با او مانند فردی برخورد شده است که از لحاظ جنسی قابل به کنترل خود نیست و زنان آن جامعه موظف هستند، برای آنکه، او به موجودی غیرقابل کنترل تبدیل نشود حجاب اجباری را رعایت کند. تلاش در جمهوری اسلامی برای نادیده گرفتن ارزشهای انسانی و توهین به بشر آزاد در تمام دوران حاکمیتش بیشمار است.
در دنیای امروز، فضای مجازی تاثیر مهمی در شکلگیری و پیشبرد جنبشهای اجتماعی دارد. مردان ایرانی با استفاده از رسانههای اجتماعی، به انتشار اخبار، اطلاعات و محتوای حمایتی از جنبش “زن، زندگی، آزادی” پرداخته و بدین وسیله به آگاهیرساندن و جلب توجه جهانیان به این جنبش کمک کردهاند. فعالیتهای مجازی مردانی مانند شروین حاجیپور که با شعر و صدای خود صدای اعتراضات ملی را به گوش جهانیان رساند، به تقویت پیام جنبش و جلب حمایتهای بینالمللی کمک شایان کرده است.
مردان، در کانون خانوادهها و محیط بیرون از آنها، نیز تاثیر مهمی در حمایت از زنان داشتهاند. این حمایتها، به اشکال مختلفی از جمله تشویق زنان به مشارکت در اعتراضات، ارائه حمایتهای مالی و عاطفی، و همچنین مقابله با فشارهای اجتماعی و فرهنگی که زنان با آن مواجه هستند، نمایان شدهاند. حمایت مردان از زنان در محیطهای خانوادگی و اجتماعی نشاندهنده وجود همبستگی و اراده مشترک برای ایجاد تغییرات اساسی درجامعه است.
حمایت مردان از جنبش “زن، زندگی، آزادی” نشاندهنده وجود تغییرات مهمی در نگرشهای آحاد جامعه است. مردان با پذیرش و حمایت از حقوق برابر برای زنان، کارایی مهمی در تغییر فرهنگ مردسالاری جامعه ایفا کردهاند. این تغییرات فرهنگی نه تنها به نفع زنان، بلکه به نفع کل جامعه است، زیرا جامعهای که بر اساس عدالت و برابری بنا شده باشد، از نظر اجتماعی و اقتصادی پایدار و موفق خواهد بود.
تلاش بعضی افراد و گروهها برای ایجاد شکاف میان اقشارجامعه غیرقابل انکار است، این تلاش، یعنی اختصاص دادن مبارزه به “زنان” یا به “مردان” ملت ایران، همچنین، نسبت دادن اعتراضات وسیع مردمی را به یک قوم از اقوام ایران، خوشبختانه نتوانسته صدای زنان از مردان را جدا کنند، قادر نبوده که اعتراضات سراسری را به یک قوم خاص نسبت دهد. اینها نمیدانند یا نمیخواهند بدانند که این رفتار ناهنجار جز قدرتمندتر کردن جمهوری اسلامی برای سرکوب بیشترمردم و ایجاد رعب و وحشت در جامعه نتیجهی دیگری نخواهد داشت.
اما، با وجود کارایی مثبت و حمایت گسترده مردان، چالشها و موانع زیادی در مسیرجامعه نیز وجود دارد. برخی از مردان که هنوز تحت تاثیر فرهنگ مردسالاری قرار دارند، با خواستهای جنبش “زن، زندگی، آزادی” مخالفت میکنند. مقابله با این نگرشها و تغییر آنها نیازمند آموزش، آگاهیرسانی و قبول گذر از مقدسات اجتماعی – فرهنگی گذشته برای رسیدن به حقوق برابر بین مردان و زنان جامعه است. قبول این امر که زنان، مادران، دختران و خواهران آنان جزئی از مالکیت شخصی آنان نیستند؛ بلکه آنان در وهله اول انسانند.
کارایی مردان در جنبش “زن، زندگی، آزادی” بسیار مهم و تاثیرگذار بوده و برای آینده نیزخواهد بود. حمایت و همبستگی مردان با زنان در این جنبش نشاندهنده یک حرکت دست جمعی برای دستیابی به عدالت و برابری در جامعه ایران است. با ادامه این حمایتها و تلاشها برای تغییر نگرشها و سنتهای نا بههنجاری که از دیرباز به جامعه تحمیل شدهاند، میتوان به آیندهای روشن و عادلانه زندگی با هم و در کنار هم، بعد از نابودی جمهوری اسلامی و گذار جامعه به سوی دموکراسی امیدوار بود.
“ایران هرگز نخواهد مرد”
ن.بهادری