پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۸۱

تقدیم به همه مبارزان راه انسانیت، به مبارزانی که از پا نمی نشینند و آرام نمی گیرند مگر اینکه به هدف رسیده باشند، به مبارزانی که منافع جمعی را بر منافع شخصی ترجیح می دهند، و به مبارزانی که با کاربرد همه  روش‌های ممکن سرنگونی رژیم ملایان را تسهیل می کنند و تسریع می بخشند.

۱- انتظاراتتان را از دیگران کاهش دهید و بر انتظارات خود از خود بیفزایید. از هیچ‌کسی بیش از خود انتظار نداشته باشید. اگر اعضای یک جامعه به این اصل متعهد شوند می‌توانیم جامعه موردنظرمان را با همکاری هم بسازیم.

۲- رسانه‌هایی که بیش از اندازه بر اخبار منفی تأکید می‌کنند؛ تحریم کنید؛ چون تخم ناامیدی پراکنده می‌کنند و رسانه‌هایی که خبر را دست‌کاری و به صورتی غیرواقعی و دروغ پخش می‌کنند تحریم کنید؛ چون شما را به بیراهه می‌کشانند و از پیگیری هدف باز می‌مانید.

۳- یکی از ویژگی‌های جهان ما وابستگی متقابل است. نادیده‌انگاشتن این اصل موجب می‌شود ما از مسیر رسیدن به هدف منحرف شویم. وابستگی متقابل با وابستگی یک‌سویه تفاوت ماهوی دارد درحالی‌که اولی یک ضرورت در پیشبرد هدف است دومی بسیار خطرناک است.

۴- حرکت، احساس ایجاد می‌کند؛ نظم عمومی، برای آزادی لازم است؛ بینش، امید می‌آفریند. تغییر در حرکت جسمی موجب تغییرات در حالت‌های ذهنی و درهم شکستن احساسات منفی و اذهان بیمار می‌شود؛ آزادی بدون نظم عمومی پدیده‌ای جز هرج‌ومرج نیست؛ و امید بدون بینش امیدی واهی است. 

۵- بیاییم در مبارزه علیه خودکامگان به‌مانند جان استیون اکواری، دونده تانزانیایی دوی ماراتن در المپیک ۱۹۶۸ مکزیکوسیتی باشیم. استقامت داشته باشیم، با خود تعهد کنیم که مبارزه‌ای که شروع کردیم تا پایان ادامه دهیم هر چند که به پیروزی نرسیم؛ ولی با تجربیات اندوخته شده در دوره‌های بعدی می‌توانیم مزه پیروزی را بچشیم، به اصالت حرکت خود بیندیشیم و نه به نتیجه و هر نوع آسیب و زخمی را با جان‌ودل در راه هدف بپذیریم.

۶- پیشنهاد می‌کنم سال ۱۴۰۲ را جدی بگیرید. اگر در سال ۱۴۰۱ خود را در فضای امن قرار دادید و از عرصه مبارزه دور، سال ۱۴۰۲ از کنج عافیت با گام گذاشتن به صحنه مبارزه مردمی برای رهایی ملتی به‌پاخاسته کمک و همکاری کنید. رژیم حاکم برای بقای خود دست به  هر جنایتی زده و می‌زند، هر بحرانی آفریده و می‌آفریند، در برابر هر بیگانه‌ای تسلیم شده و می‌شود، در برابر هر کس و ناکسی خفت را پذیرفته و می‌پذیرد. مایی که با چنین رژیمی روبرو هستیم و هدفی چون سرنگونی آن نداریم باید مسئولیت خود را بپذیریم و در کنار دیگر مبارزان قرار گیریم. باز تأکید می‌کنم با ماندن در کنج امن و دنج بقای رژیم خودکامگان را تضمین می‌کنیم.

۷- ما اعضای جوامع انسانی در تعامل با هم و البته روش‌های دیگر برهم تأثیر می‌گذاریم، در هم تغییر ایجاد می‌کنیم، و شاید هم با هم روابط دایمی به دلایل مختلف برقرار می‌کنیم. آنچه که مهم است تأثیرگذاری مثبت است، ایجاد تغییرات مثبت در زندگی دیگران است و برقراری ارتباطات خوب است که به‌سلامت جسم و روان انسان کمک می‌کند. توجه داشته باشید که با کارهای غیرمهم و جزئی هم می‌توانید تأثیرات عمیق بر انسان‌ها بگذارید و در زندگی‌شان تغییرات بنیادی ایجاد کنید. 

۸- مطالعه‌کردن و نوشتن کارهایی هستند که نه‌تنها نباید افراد را از انجام آنها بازداشت؛ بلکه از حقوق اساسی هر انسانی است. آنچه را که مطالعه کنیم باید درباره‌اش بیندیشیم و در زندگی خود و دررابطه‌با دیگران به کار بریم وگرنه مطالعه‌کردن اتلاف وقت است. اگر مطالعه کنیم؛ ولی ازآنچه آموختیم نتوانیم به حل مشکلات جامعه، مبارزات برای زندگی بهتر و خوشبختی انسان کمک کنیم تلاش بیهوده کردیم.

۹- یکی از سخت‌ترین کارها برای بسیاری از ما شاید رهاکردن چیزهایی باشند که  موانع رشد ما هستند، 

 شاید عجیب به نظر رسد؛ ولی یک واقعیت است. در رابطه‌ای هستیم که ما را از رشد باز می‌دارد؛ ولی قطع آن رابطه برایمان دشوار است، شغلی داریم که به دلایلی در آن درجا می‌زنیم؛ ولی ترک آن شغل برایمان دشوار به نظر می‌رسد، مشغول تحصیل در رشته‌ای هستیم و متوجه می‌شویم که در انتخاب رشته برای کاری که در آینده برنامه‌ریزی کردیم انجام دهیم گزینشی نسنجیده و نادرست بود و راه پیشرفت را مسدود می‌کند؛ ولی در تغییر رشته تحصیلی مردد هستیم، در جامعه‌ای زندگی می‌کنیم که ابتدایی‌ترین حقوقمان پایمال می‌شود و آینده‌ای تیره‌وتار در انتظار ماست ولی نه آن جامعه را ترک می‌کنیم و نه تلاش و مبارزه می‌کنیم که در ساختار جامعه تغییراتی ایجاد کنیم تا نه‌تنها حقوق ما رعایت و راه رشد ما هموار شود؛ بلکه حقوق دیگران نیز رعایت شود و راه رشد همه اعضای جامعه هموار گردد. اعتمادبه‌نفس و اراده قاطع داشته باشید که می‌توانید هر چیز آسیب‌رسان و مانع پیشرفت را از سرخود بردارید و به درو بیندازید.

۱۰- تجربیات گذشته می‌تواند راهگشای آینده باشد؛ ولی خود را درگذشته محصور کردن و اسیر و زندانی گذشته شدن خود شما را از آینده‌ای مناسب یک انسان مدرن باز می‌دارد و راه رشد خود و جامعه را مسدود می‌کنید. آینده باز، آزاد و امیدبخش است پس بیایید پیش‌گام  آینده‌ای درخشان و رهایی‌بخش انسان‌ها از افکار ویرانگر، زیان‌بار و خطرناک گذشته باشید.

۱۱- برای درک جهان امروزوفردا روشی واقعی‌تر و مؤثرتر از رهاکردن خود از سیستم اعتقادی‌ای که برای تأمین نیازهای قرون گذشته ابداع شده وجود ندارد.

۱۲- آنچه درگذشته رخ داد را نمی‌توانید تغییر دهید؛ ولی بی‌تردید توانایی ساختن و تغییر آینده را دارید. بر حال و آینده تمرکز کنید، مبارزه و تلاش امروز شما آینده شما و نسل‌های بعدی را می‌سازد، شما از نیرویی بنام قدرت مغز برخوردارید که می‌توانید مسیر تاریخ را تغییر دهید. فقط به خود و قدرت خود شک نکنید و به تغییر و سازندگی فکر کنید. هدف مبارزه امروز خود را بر اساس خوشبختی انسان قرار دهید.

۱۳- هر موجود زنده‌ای در جهان نقش و یا نقش‌هایی دارد و هر وسیله و ابزاری برای کاری یا کارهایی ساخته می‌شوند که در بیشتر موارد می‌تواند هم برای سازندگی بکار رود و یا به‌عکس، ویرانی و تخریب. این بر شماست که در ایفای نقش و یا نقش‌های خود سنجیده عمل کنید و از وسایل و ابزار موجود طوری استفاده کنید که به رفاه و خوشبختی خود و دیگران کمک کنید، از ویرانی و نابودی دیگران و جوامع جلوگیری کنید، به قدرت خودکامگان پایان دهید، شادی بیافرینید و نه باعث اندوه دیگران شوید، آگاهی بخشید و نه اینکه برای بقای خود در قدرت دیگران را تحمیق کنید، گمراه کنید، بفریبید و نابود کنید. شما حق انتخاب دارید راه خود را برگزینید و آن‌هم راهی نیست جز مبارزه، سازندگی، تغییر، آگاهی‌بخشی، ریشه‌کردن فقر و جنایات، شادی آفرینی، دانش‌گستری، برقراری دادگری، احترام به حقوق دیگران، حفظ آزادی خود و احترام به آزادی دیگران،…اگر مسیری مخالف این را بر گزینید به بیراهه رفته‌اید و نقش خود را درست بازی نکردید و از ابزار موجود برای ویرانگری استفاده کردید که تضمین نابودی خود و دیگران است.

۱۴- اگر بر افکار منفی تمرکز کنیم؛ دنیایی در ذهن خود می‌آفرینیم که هم محدود است، هم‌بسته و هم ویرانگر، و مسیری است به‌سوی مرگ و نیستی.

۱۵- وقتی همه چیز بد می‌شود مثل بحران‌های مختلفی که ایران را فراگرفته، معمولاً انتظار داریم اوضاع بدتر می‌شود و یا اینکه همین است که هست. چنین تفکری خطرناک است. تاریخ جهان خلاف بودن  چنین تفکر خطرناکی را گواهی می‌دهد.  عبرت از تاریخ، آموزش تاریخ، کاربرد تجربیات تاریخی  و تکیه بر خرد و علم و مبارزه برای زیست بهت ما را قادر می‌کند با سهمناک‌ترین بحران‌ها رویارو شویم و بر آنها غلبه یابیم.

۱۶- انسان‌ها معمولاً وقتی کاری را برای درازمدت انجام می‌دهند؛  ولی به هدفی که برای خود تعیین کرده بودند نمی‌رسند کم‌کم منفعل، دلسرد و تسلیم می‌شوند. آنچه مهم است که باور به پیروزی نهایی داشته باشیم و چنین باوری است که مانع از ناامیدی، انفعال و تسلیم می‌شود و خود عامل تشویق خود می‌شویم و نیرو و انرژی مضاعف می‌گیریم و بیشتر می‌کوشیم و مبارزه را شدت می‌بخشیم؛ زیرا به پیروز باور داریم. هرکسی که به توان خودباور نداشته باشد محکوم به فناست.

۱۷- برخیز که خیزش و رستاخیز از هر اسلحه‌ای برنده‌تر در مقابله با هر نوع بحران، خودکامگی، فساد، جنایت، فقر،  بیدادگری، غارتگری، نقض فاحش حقوق انسان، و رهایی و آزادی از سلطه مذهب و فاشیسم است. مسیر آزادی از مبارزه مستمر و نفس‌گیر می‌گذرد، مسیر دمکراسی از حکومت غیردینی می‌گذرد، مسیر رفاه ملی از خواست ملی برای نابودی مسببان فقر عمومی می‌گذرد، مسیر آگاهی از وجود رسانه‌های مستقل، و نظام آموزشی باکیفیت عالی می‌گذرد و نه از منبر، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، حوزه‌های علمیه (جهلیه)، و عمامه به سرها، و پیش‌شرط همه اینها رستاخیز ملی و باور به نقش سازنده و تغییردهنده خود است.

۱۸- دیگران ممکن است شما را تشویق به مبارزه کنند، و یا شما را ترغیب به ترک مبارزه کنند؛ ولی گزینش و تصمیم با شماست. از کسانی که شما را در مبارزه برای هدفتان دلسرد می‌کنند گوش ندهید و از آنها دوری جویید و از کسانی که شما را تشویق به مبارزه می‌کنند؛ بیاموزید و خودتان بیش از تشویق دیگران به خود تشویق کنید. هرکسی خود بزرگ‌ترین مشوق خود در هر کاری است و اگر خود را تشویق نکنید تشویق دیگران به‌تنهایی اثربخش نخواهد بود.

۱۹- از انجام هر کاری که ترس و وحشت دارید خودداری نکنید. جرات و شهامت کارهای ترسناک را داشته باشید و مطمعن باشید پس از تکمیل کاری که در آغاز سهمناک بنظر می‌رسید بیش از کارهایی که با میل و رغبت و بدور از ترس انجام دادید رضایت‌بخش‌تر خواهد بود. بی تردید بسیاری از ما رویای سرنگونی و نابودی رژیم مذهبی حاکم بر ایران را داریم و احتمالا از مبارزه با آن شجاعت لازم را نداریم و از شکست وحشت داریم که کاملا قابل درک است و بسیار طبیعی. اما برای لحظهای تصور کنید رژیم ملایان در پی مبارزات شما به سرنوشتی مشابه رژیم‌های صدام حسین، معمر قذافی، موسولینی، چائوشسکو، پینوشه و … دچار شود و از عرصه سیاسی محو شوند ، آیا رضایتبخش نخواهد بود؟ آیا به خود افتخار نمی کنید؟ آیا لذتبخش نخواهد بود؟ آیا شادی نمی‌کنید و جشن نمی‌گیرید؟ آیا  به آینده امیدوار نمی‌شوید؟ اگر پاسخ این پرسش‌ها مثبت است پس از انجام کارهای وحشتناک نهراسید.

۲۰- پیروزی با یادگیری مستمر چیزهای تازه در رابطه تنگاتنگ است و زمانی که یادگیری چیزهای نو را متوقف کنی و از کنجکاوی برای کشف ناشناخته‌ها خودداری، مطمعنا لحظه سقوط شما فرا رسیده است.

بیندیش، به خوشبختی انسان بیندیش، به رهایی ایران از سلطه حکومت ملایان بیندیش، به حفظ طبیعت که منبع تغذیه انسان و دیگر موجودات جاندار است بیندیش، به نسل‌های آینده بیندیش و میراثی از خود به یادگار گذار که آیندگان را در رویارویی با بحران‌ها راهگشا باشد.

برای همه شما و عزیزانتان پایان هفته‌ای شاد، امیدبخش، و توام با تندرستی کامل خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط