ضرورت اجماع فراگیر ملی و مکانیسم اجرایی برای برون‌رفت ایران از بحران

مقاله تحلیلی – سیاسی نهضت مقاومت ملی ایران

در هفته‌ها و ماه‌های اخیر، صداهای متعددی از سازمان‌ها، شخصیت‌ها و نهادهای سیاسی ایرانی در داخل و خارج کشور به گوش می‌رسد که بر ضرورت یک اجماع فراگیر ملی تأکید می‌کنند. این ضرورت نه تنها برآمده از شرایط بغرنج سیاسی، اجتماعی و اقتصادی ایران امروز است، بلکه ریشه در تجربه‌ی بیش از یک قرن مبارزه‌ی ملی، دموکراتیک و آزادی‌خواهانه دارد. از  پیشگامان کنگره ملی جمهوری‌خواهان گرفته تا چهره‌هایی چون دکتر موسویان از سوی جبهه ملی ایران، و دکتر کورش عرفانی از سوی حزب ایران و آباد، همگی با بیان‌های متفاوت اما با محوریت یک دغدغه مشترک سخن می‌گویند: ایران در آستانه فروپاشی و تجزیه است اگر نیروی ملی نتواند به اجماعی ساختاری، شفاف و پاسخگو دست یابد.

نهضت مقاومت ملی ایران، که از سال ۱۳۵۹ تا به امروز در بستر تاریخ پر فراز و نشیب خود شاهد لحظات تلخ و شیرین بوده، بار دیگر همان هشدار بنیادین را به صدا درآورده است: بدون اجماع ملی و تعهد عملی، تغییرات پیش‌رو یا به بی‌ثباتی و هرج و مرج خواهد انجامید یا به سناریوهای خطرناک تجزیه و استحاله.

ایران در یک قرن گذشته دست‌کم سه تجربه تاریخی از همگرایی ملی داشته است. نخست، جنبش تنباکو در سال‌های ۱۲۷۰ تا ۱۲۷۱ که برای نخستین بار اتحاد میان تجار، روحانیون و مردم توانست با ایستادگی در برابر امتیاز استعماری «رژی»، منافع ملی را بر منافع حکومتی و استعماری تحمیل کند و الگویی از اجماع ملی در برابر تهدید خارجی ارائه دهد. دوم، نهضت مشروطه در سال ۱۲۸۵ که با وجود کاستی‌ها توانست ساختار سنتی استبداد را به چالش بکشد و مفهومی نو به نام قانون را در جامعه رواج دهد. سوم، جنبش ملی شدن صنعت نفت در سال‌های ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۲ که نشان داد اجماع ملی می‌تواند در برابر استعمار و استبداد داخلی ایستادگی کند. این تجربه‌ها به‌وضوح ثابت می‌کنند که بدون مکانیسم روشن برای تصمیم‌گیری جمعی، هر اجماع ملی در خطر مصادره شدن است و سازمان‌ها و احزاب تنها در صورتی می‌توانند مشروعیت بیابند که تعهد اجرایی نسبت به مواضع خود داشته باشند و در برابر ملت پاسخگو باقی بمانند.

نهضت مقاومت ملی ایران طی ماه‌های اخیر کوشیده است با طیف‌های مختلف سیاسی رایزنی کند، اما آنچه بیشتر حاصل شده بیش از هر چیز تناقض میان ادعا و عمل بوده است. بسیاری از شخصیت‌ها در غیاب ساختار سیاسی منسجم، آزادانه اظهار نظر می‌کنند، اما هیچ مسئولیت عملی نمی توان در قبال گفته‌های ایشان در نظر گرفت. برخی سازمان‌های دارای ساختار، با وجود اعلام مواضع پرشور، در عمل از پذیرش تعهد اجرایی سر باز می‌زنند. این فاصله میان شعار و عمل همان آفت تاریخی است که پیش‌تر نیز پروژه‌های ملی را ناکام گذاشته است.

برای عبور از این بن‌بست و شکل‌گیری یک جبهه ملی فراگیر، لازم است مکانیسمی شفاف و عملی طراحی گردد. بعنوان نمونه پیشنهاد می‌شود شورایی با عنوان شورای هماهنگی ملی تشکیل شود که متشکل از نمایندگان رسمی سازمان‌ها و احزاب دارای ساختار باشد. شخصیت‌های مستقل تنها در قالب مشاور یا ناظر وارد شوند و نه به‌عنوان تصمیم‌گیرنده. هر سازمان عضو موظف است میثاقی کتبی امضا کند که شامل چهار اصل بنیادین باشد: پایبندی به تمامیت ارضی ایران و مقابله با هر طرح تجزیه‌طلبانه، تعهد به گذار دموکراتیک و تا حد ممکنه ضدخشونت در فرایند تغییر برای رسیدن به یک حاکمیت ملی، ضدیت با جنگ و هرگونه مداخله نظامی خارجی با تأکید بر اینکه تنها ملت ایران حق تعیین سرنوشت خود را دارد، و پذیرش مسئولیت اجرایی در قبال مواضع اعلام‌شده همراه با پاسخگویی شفاف در برابر ملت.

تصمیم‌ها در این شورا باید با رأی دوسوم اعضا تصویب شوند تا از دیکتاتوری اکثریت جلوگیری گردد و همه صورت‌جلسات و مواضع نیز به‌صورت عمومی منتشر شوند تا اعتماد جامعه تقویت گردد. در کنار این، کمیته‌های تخصصی برای پیشبرد امور لازم است: کمیته سیاسی برای برنامه‌ریزی گذار، کمیته رسانه‌ای برای اطلاع‌رسانی منسجم، کمیته دیپلماسی برای ارتباط با نهادهای بین‌المللی، و کمیته مردمی برای شبکه‌سازی داخل کشور. نشست‌ها نیز باید به‌صورت مرحله‌ای برگزار شوند: نخست نشست مقدماتی برای تعیین دستورکار، سپس نشست عمومی برای تصویب میثاق و تشکیل شورا، و در نهایت نشست ملی برای معرفی برنامه گذار به افکار عمومی و جهان. اینکه از دل این رهبری یک فرد بعنوان “رهبر”می تواند ظهور کند، بستگی به خرد و تشخیص جمعی سیاستگذاران و مدیران راهبردی حاضر در این جبهه فراگیر ملی دارد.

نهضت مقاومت ملی ایران، با سابقه بیش از چهار دهه فعالیت، می‌تواند در این فرآیند دو نقش اساسی ایفا کند: نخست نقش تسهیل‌گر از طریق گفت‌و شنود ها با ایجاد فضایی برای تفاهم و تعامل میان نیروهای مختلف و تهیه بستر اجرایی، و دوم نقش حافظ انسجام تاریخی با یادآوری پیوند میان مبارزات دیروز و امروز تا مانع از گسست تاریخی شود. این نقش البته تنها در صورتی مؤثر خواهد بود که سایر سازمان‌ها نیز از شعارزدگی فاصله گرفته و وارد میدان تعهد عملی شوند.

ایران امروز بیش از هر زمان دیگر نیازمند اجماع فراگیر ملی است. دشمنان خارجی در پی تجزیه و تضعیف کشورند و استبداد داخلی نیز راه هر اصلاحی را مسدود کرده است. در چنین شرایطی، اگر نیروهای سیاسی ملی نتوانند بر سر یک مکانیسم عملی و پاسخگو توافق کنند، تاریخ بار دیگر آنان را به حاشیه خواهد راند. نهضت مقاومت ملی ایران با صدای رسا هشدار داده است: زمان اندک است. اجماع نه یک انتخاب لوکس، بلکه ضرورتی حیاتی برای بقا و آینده ایران است. با نهضت مقاومت ملی همراه شوید.

ایران هرگز نخواهد مرد

نهضت مقاومت ملی ایران

تاریخ ۱۶شهریور ۱۴۰۴ برابر با ۷ سپتامبر ۲۰۲۵

مطالب مرتبط