مقاله تحلیلی نهضت مقاومت ملی ایران درباره دعوت بنیامین نتانیاهو از ملت ایران برای “شورش” نتانیاهو و پروژه صغیرسازی ایران: از تله شورش تا بحران آب

در شرایطی که خاورمیانه با جنگ‌ها و بحران‌های فرسایشی دست به گریبان است، دولت اسرائیل به رهبری بنیامین نتانیاهو بیش از هر زمان دیگر در معرض بحران مشروعیت داخلی و بین‌المللی قرار دارد. شکست پروژه غزه، اعتراضات داخلی علیه اصلاحات قضایی و اتهامات جنایت علیه بشریت، نخست‌وزیر اسرائیل را در موقعیتی متزلزل قرار داده است. او برای بقا به راهبردی قدیمی روی آورد

صدور بحران به بیرون و خلق تهدیدی وجودی به نام ایران:

دعوت مستقیم و غیرمستقیم نتانیاهو برای شورش در ایران و هم‌زمان استفاده ابزاری از بحران آب، دو روی یک سکه‌اند: کوششی برای معرفی ملت ایران به‌عنوان « صغیر» و ناتوان در حل مشکلات خود. این مقاله نشان می‌دهد چگونه این پروژه در پنج فاز عملیاتی طراحی شده و چرا تنها اجماع ملی ایرانیان می‌تواند پاسخ مناسب به این تله سیاسی باشد.

۱. بحران مشروعیت اسرائیل و نیاز به دشمن خارجی

نتانیاهو با سه چالش هم‌زمان روبه‌رو است:

الف : شکاف داخلی عمیق و اعتراضات بی‌سابقه،

ب : بی‌اعتمادی عمومی پس از حمله ۷ اکتبر،

پ: و انزوای بین‌المللی به‌دلیل جنایت‌های جنگی.

در چنین شرایطی، خلق یک دشمن خارجی «وجودی» کارکردی دوگانه دارد:

 هم افکار عمومی اسرائیل را موقتاً متحد می‌کند، و

هم نتانیاهو را به‌عنوان «رهبر زمان بحران» بازتعریف می‌کند.

۲. وارونگی حقیقت و ابزارسازی از حقوق بشر

دولت اسرائیل در حالی که خود به‌صورت گسترده متهم به نقض حقوق بشر است، با زبان دفاع از آزادی به ملت ایران پیام می‌دهد. هر صدای منتقدی به‌سرعت با برچسب «ضدسامی» سرکوب می‌شود، گویی نقد بر جنایت‌های یک دولت به معنای نفرت از یک قوم است. این وارونگی حقیقت نه تنها مشروعیت نتانیاهو را فرسوده‌تر می‌کند، بلکه جبهه ضدیهودیسم را تقویت می‌کند.

۳. باز شدن دست نتانیاهو: پنج فاز عملیات علیه ایران

دعوت به شورش تنها بخشی از یک پروژه چندلایه است:

– آماده‌سازی زمینه : شناسایی شکاف‌های اجتماعی، استفاده از رسانه‌ها و شبکه‌های سایبری برای برجسته‌سازی و ترغیب نارضایتی‌ها.

– فشار اقتصادی و روانی : تحریم‌های هدفمند،  دامن زدن به بحران‌های واقعی و خلق بحران های مصنوعی ، مانند هزاران آتش سوزی مشکوک و نابود کردن زیر ساخت های کشور و همچنین حملات سایبری برای تضعیف تر شدن اعتماد مردم هم به اپوزیتسیون و هم به حکومت.

– تحریک و شعله‌ور کردن : ایجاد یک جرقه (حادثه خشونت‌آمیز یا فساد گسترده) و هم‌زمانی با تهدید یا حمله محدود خارجی با پشتیبانی فعال شدن “مکانیسم ماشه” از سوی غرب .

مدیریت آشوب : تعمیق شکاف‌های داخلی، هدایت اعتراضات به سمت مطالبات حداکثری و نمایش “ایرانِ در آستانه سقوط” در رسانه‌های وابسته به اسرائیل.

بهره‌برداری نهایی : تضعیف و از میان برداشتن قدرت منطقه‌ای و نظامی ایران، و بازسازی تصویر نتانیاهو به‌عنوان رهبر شکست‌دهنده تهدید ایران به بهای فروپاشی و تجزیه ایران.

این پنج مرحله نشان می‌دهد هدف اصلی، نه آزادی مردم ایران، بلکه تکه‌تکه کردن ایران برای بقای سیاسی نتانیاهو است.

۴. بحران آب؛ تداوم صغیرسازی ملت ایران

نتانیاهو با اشاره به کمیابی آب در ایران، پیشنهاد می‌دهد اسرائیل می‌تواند مشکل را حل کند. در ظاهر، این «پیشنهاد فنی» است، اما در عمق خود یک پیام سیاسی تحقیرآمیز دارد.

 – ملت ایران ناتوان از حل مشکلات زیست ‌محیطی است،

 – تنها اسرائیل می‌تواند راه نجات باشد.

این نگاه در واقع بازتولید همان گفتمان استعماری قرن نوزدهم است: ملت‌های شرقی «صغیر» اند و نیازمند قیم خارجی. این در حالی است که ایران یکی از کهن‌ترین تمدن‌های مهندسی آب جهان (قنات‌ها و سدهای باستانی) و هزاران متخصص در داخل و خارج دارد. مشکل اصلی، نه فقدان توانایی ملت، بلکه ترکیب فشار خارجی و ضعف مدیریت داخلی و هر دو به دلیل ضد ملی بودن حکومت است.

بنابراین، پیشنهاد اسرائیل چیزی جز ابزارسازی از بحران زیست ‌محیطی برای تحقیر و وابسته‌سازی ملت ایران نیست.

۵.  پیامدهای این پروژه

اگر پروژه نتانیاهو موفق شود:

الف: استقلال و تمامیت ارضی ایران به خطر می‌افتد،

ب: مفهوم حقوق بشر به ابزاری برای سیاست‌های مداخله‌گرانه تقلیل می‌یابد، و

پ: جبهه ضدیهودیسم جهانی به‌شدت تقویت خواهد شد.

جمع‌بندی

دعوت نتانیاهو برای شورش در ایران و ادعای حل بحران آب، دو رکن یک پروژه واحدند،

“صغیر سازی ملت ایران”

هدف این است که ایرانیان ناتوان، وابسته و نیازمند معرفی شوند تا زمینه برای مداخله خارجی و تجزیه کشور فراهم گردد.

این رویکرد آشکارا با اصول حقوق بین‌الملل، منشور ملل متحد و قواعد احترام به حاکمیت ملی در تضاد است. هیچ دولتی که خود در مظان اتهام جنایت علیه بشریت باشد، مشروعیت اخلاقی و سیاسی برای موعظه درباره آزادی و توسعه ندارد.

بنابراین، تنها پاسخ معتبر و پایدار به این پروژه، اجماع ملی ایرانیان است:

۱- دفاع از استقلال کشور،

۲- استفاده از ظرفیت‌های گسترده علمی و انسانی برای حل مشکلات،

۳- و رد هرگونه تلاش برای صغیرسازی ملت.

بار کج به منزل نمی‌رسد:

تاریخ نشان داده است که ملت ایران، با وجود تمام بحران‌ها، نه نیازمند قیم خارجی است و نه تسلیم تله‌های سیاسی خواهد شد و سرسپردگان این پروژه رسوا خواهند شد، و همچنین استقلال و عظمت ایران با اتکا به اراده ملی حفظ خواهد گردید.

ایران هرگز نخواهد مرد

نهضت مقاومت ملی ایران

مطالب مرتبط