اعتصاب کامیون داران در ایران، تحلیلی ساختاری ، تاریخی و اجتماعی از یک بحران نوپدید
مقدمه: جاده هایی که دیگر تنها مسیر عبور کالا نیستند
اعتصاب سراسری کامیونداران که از ۲۹ اردیبهشت ۱۴۰۴ در بیش از ۱۵۰ شهر ایران آغاز شد، نه صرفاً یک مطالبه صنفی، بلکه پژواکی از خستگی، نابرابری، و شکستهای پیاپی چند دههایست. حمایت از این حرکت اعتراضی توسط تشکلات سیاسی ، همچنین نهضت مقاومت ملّی ایران، نهادهای مردمی و سازمانهای مدنی، گامی معنوی در راستای بازسازی روحیه اعتراضی و همراهی اجتماعی است. اما آیا این حمایتها بهتنهایی، شرط کافی برای دستیابی به هدف هستند؟ تفاوت این اعتصاب با نمونههای تاریخی بهویژه در سال ۱۳۹۷ چیست؟ و آیا میتوان از دل این رویداد یک جهش اجتماعی استخراج کرد؟
از ۱۳۵۷ تا ۱۴۰۴: تاریخچهای از ناکامیهای صنفی
الف) سرکوب سازمانیافته
از روزهای نخست استقرار فتنه جمهوری اسلامی، سرکوب مطالبات صنفی بخش مهمی از سیاستهای تثبیت قدرت بوده است. اعتصاب بزرگ کارگران صنعت نفت در سال ۱۳۷۵، سرکوب معلمان و کارگران نیشکر هفتتپه در سال ۱۳۹۷، و اعتصابات پروژه ای های نفت و گاز در سال ۱۴۰۰همگی به نتیجه مطلوب نرسیدند.
ب) دلایل ساختاری ناکامیهای پیشین
۱- نبود انسجام و پوشش سراسری: اعتصابات اغلب محلی یا پراکنده بودند و در همپیوندی با بدنه صنفی شکست خوردند.
۲- سرکوب و رعب حکومتی: دستگیری های هدفمند رهبران صنفی ، منجر به انجماد ساختار اعتراضی می شد.
۳– نفوذ دستگاه های امنیتی در سازمان های صنفی: بویژه شوراهای معلمان و کارگران از نفوذ عناصر امنیتی مصون نماندند.
۴– انفکاک مطالبات صنفی و اجتماعی: بدون پیوند به گفتمان عدالت اجتماعی، مطالبات صنفی ناپایدار و شکننده ماندند.
۵- فقدان بدیل سیاسی: غیبت یک نیروی سیاسی همراستا و توانمند، اعتصابات را از قدرت تغییر سیاسی، به عنوان عامل اصلی بحران ها تهی ساخت.
۶- اقتصاد مقاومتی حکومت!حکومت توانست با استفاده از ابزار هایی چون حذف یارانه ها و استفاده از دلار های نفتی درتوزیع دولتی، توانایی دور زدن بحران را بدست آورد.
۷- قشر میانه بی تفاوت: طبقه متوسط بجای پیوستن به اعتصابات با توجه به شرایط ممکن اقتصادی در آن زمان بدنبال انطباق با وضعیت موجود بود
اعتصاب کامیونداران ۱۴۰۴: دگرگونی در شکل و زمینه
۱- وسعت جغرافیایی: پوشش سراسری در بیش از ۱۵۰شهر
۲- تمرکز بر اقتصاد زنجیره ای: کامیون داران نقش کلیدی در توزیع و صادات دارند. اختلال در آن، مانند بریدن نخ از تار و پود معیشت کشور است.
۳- تقاطع با سایر صنوف: هم زمانی نارضایتی معلمان و کارمندان فرهنگی، بازنشستگان، کارگران تولیدی امکان شکل گیری “اتحاد دومینویی” را بالا می برد.
ب) چندی از تبعات اقتصادی
۱- افزایش قیمت مواد غذایی: اختلال در توزیع به رشد قیمت در میوه، سبزیجات، لبنیات و غلات منجر شده است.
۲- فشار تورمی: شوک وارد شده در سیستم توزیع به جهش در قیمت کالاهای اساسی منجر شده.
۳- کاهش صادرات: انسداد بنادر بدلیل تکمیل شدن ظرفیت انبار داری و عدم خروج کالا از انبارها و دومینوی عدم تخلیه کشتی های داخلی و خارجی تبدیل به یک تهدید جدی به بازاهای صادراتی و وارداتی کشور شده است.
۴- افزایش نرخ بیکاری: وقفه در حمل کالا، واحد های تولیدی را به رکود و سپس اخراج نیرو سوق می دهد.
۵- افزایش نرخ بیمه، سوخت و کرایه : منجر به افزونتر شدن سود بخش رانتی و فشار نهایی بر دوش مردم شده است.
چرایی کاهش تابآوری نظام در برابر اعتصابها
الف) ساختار زیرساختی فرسوده
ایران بهشدت وابسته به حملونقل جادهایست. عدم توسعه خطوط ریلی، جایگزینی فوری را غیرممکن میسازد.
ب) افزایش شتابدار تورم
در اقتصادهایی با تورم ساختاری، هر اختلال کوچک، قابلیت تسریع بحران را دارد. اعتصاب کامیونداران، عاملی شتابدهنده است.
ج) عدم اعتماد عمومی به حکومت
وعدههای بیپشتوانه، موجب فرسایش اعتبار سیاسی حکومت شده است. مردم دیگر امیدی به “پاسخ” از بالا ندارند.
چه باید کرد؟ چشماندازی برای رهایی
الف) مسیرهای ممکن
۱- همگرایی صنف با جامعه مدنی: اتصال مطالبات معیشتی با کرامت انسانی و خواستههای اجتماعی (مشارکت سیاسی، آزادی، عدالت)
۲- ورود قشر متوسط: مدیریت پیوند مطالبات صنفی و اجتماعی در گرو پیوند مستقیم و یا با واسطه قشر متوسط با جنبش های صنفی میباشد. این امر وزن سیاسی جنش صنفی و اجتماعی را افزایش میدهد.
۳- استمرار وافزایش ماندگاری اعتصاب: اگر کامیون داران حداقل ۱۵ روز به اعتصاب ادامه دهند، فشار اقتصادی خارج از کنترل حکومت را به ورطه یک ابر بحران خواهد انداخت.
۴- تشکیل جبهه اعتراصی فرا صنفی: ترکیب اعتصاب کامیون داران ، معلمان، بازنشستگان و دانشجویان می تواند بستر تحول بنیادین برای حل نهایی ریشه بحران ها را مهیا سازد.
ب) ضرورتهای راهبردی
– تشکل یابی مستقل و امن: خروج از تشکل های حکومتی و تکیه بر شبکه های اجتماعی غیر متمرکز.
– رسانه سازی خلاق: انتشار مطالبات و واقعیت از طریق کانال های دیجیتال، گزارش های میدانی و شهادت های فردی. به نقش منفی تاثیر گذاری شبکه های خبر رسانی وابسته توجه کرد و بطور مکرر گوشزد کرد.
– پشتیبانی حقوقی و مالی: توسط افراد و نهادهای مستقل داخلی و بین المللی برای کمک به معیشت خانواده های اعتصاب کننده. در این مورد همه ایرانیان داخل کشور و بیرون از کشور تجربه بسیاری از دوران حوادث و فجایع طبیعی در ایران انبوخته اند. ایجاد صندوق کمک های مالی در بیرون از کشور، لااقل امروز، امری غیرممکن بدلیل محدودیت های قوانین بین المللی و تحریم های مالی میباشد. خارج از آن نبود یک تشکل سیاسی مشروع و مورد حمایت مردم بانی عدم وجود مدیریت جمع آوری و توزیع عادلانه و شفاف کمک های مالی شده است.
– ادغام شعار ها: پیوند شعار های صنفی به ساختار های ارزشی ، برای مثال از ” کرایه منو زیاد کن” به ” زندگی انسانی برای همه”.
جمعبندی: کامیونداران، آینه ترکخوردهی اقتصاد رنجدیده
اعتصاب کامیونداران در سال ۱۴۰۴، در دل یک اقتصاد بیتاب، سیاستِ ناکارآمد و جامعهای خسته از وعده، تبلوری از یک بحران چندلایه است. اگرچه سابقه اعتصابات نشاندهنده سرکوب، نفوذ و بیسرانجامی بوده است، اما اکنون زمینههای اجتماعی و اقتصادی تغییر یافتهاند. حکومت نه تنها توان سرکوب این وسعت از اعتصابات را ندارد بلکه توانایی دادن وعده های پوچ هم ندارد. به همین دلیل ترجیح میدهد سکوت کند و موضوعات انحراف کننده افکار عمومی و مغشوش گر را افزایش دهد. هر گونه حرکت از سوی حکومت در مسیر حل این بحران موجب وارد شدن حکومت به یک بحران بزرگتر خواهد شد. فقط از اتصال مطالبات صنفی با مطالبات اجتماعی و پذیرش رسیدن به مطالبات از کانال تغییرات سیاسی( عبور از این حکومت) ممکن میباشد. در این راه پل ارتباطی قشرمیانه و ورود تشکل های سیاسی نقش کلیدی را بازی میکنند.
اقتصاد ایران زخمیست، اما نه زخمی سطحی؛ زخمهای عمیق و چرکینی که اینبار ممکن است با یک لرزش صنفی، به انفجاری ملی بیانجامد. سالهای گذشته ( دی ۱۳۹۶، آبان ۱۳۹۸ و در جنبش ” زن ، زندگی، آزادی”) ملت و سازمانهای سیاسی شانس تغیرات بنیادین را از دست دادند ولی این اعتصاب میتواند یکی از پیشدرآمدهای تغییرات اساسی در چشمانداز سیاسی آینده ایران و نجات کشور باشد.
۱۲ خرداد ۱۴۰۴
ایران هرگز نخواهد مرد
هیئت اجرایی نهضت مقاومت ملی ایران