پراکندهگوییهای پایانهفته ۱۷۳
تقدیم به کسانی که رژیم اسلامی حاکم بر ایران را اصلاحناپذیر میدانند.
۱- تسلیم بحرانهای زندگی، طوفانهای طبیعی، امواج شدید دریاها و اقیانوسها، و دیکتاتورهای آدمکش شدن تنها میتواند ویژگی انسان ترسو، ناآگاه، احمق، و مرده باشد وگرنه مبارزه در هرشرایطی از اصول بنیادی ادامه زندگی است.
۲- اگر در برابر زورگویان مقاومت نکنیم بیارزش و حقیر بودن خود را اثبات میکنیم.
۳- گامهای هر چند کوچک برای قدرتمند شدن لازم است. در مبارزات حتی کمکهای هر چند ناچیز میتواند مسیر پیروزی را تسهیل و تسریع کند. کارهای هر چند معمولی و بهظاهر بیاهمیت میتواند نتایج شگرف ببار آورد .
۴- در زندگی و به ویژه در روند مبارزات از دادن وعده پوچ و غیرعملی، و امیدهای واهی خودداری کنیم. از واقعیتها بگوییم هر چند که تلخ و ناگوار باشند، هر چند نگران کننده باشند ولی موجب میشوند تا به فکر فرو رویم و برای مسائل راه حل یابیم، و نه اینکه به وعدههای توخالی و امیدهای بیپشتوانه دل ببندیم.
۵- بهنظر میرسد اکثریت شهروندان جوامع بیشتر به تخریب گرایش دارند تا به سازندگی، به جای یک گام به جلو گذاشتن دو گام به عقب می گذارند، از توسعه در شعار میگویند ولی در عمل میبینیم که رویکرد پسرفت پیشه کردهاند. آیا وقت آن نرسیده که بسازیم؟ آیا زمان آن نیست به جلو رویم؟ آیا منطقی نیست که در مبارزاتمان بجای پایین کشیدنها به بالا رفتنها بیندیشیم؟ چه اصراری داریم شرایط را وخیمتر کنیم و نه بهتر؟
۶- گروههایی را میشناسم که طالب همه چیز هستند ولی برای کسب آنها حاضر نیستند دیناری هزینه کنند، گامی بردارند، چیزی ازدست دهند، دشواری کسب آنها را تحمل کنند، کمی درباره انچه میخواهند تحقیق کنند و تلاش کنند، سخنی بگویند ، مطلبی بنویسند، کتابی بخوانند، چیزی بیاموزند،…. اگر به چنین روشی ادامه دهند هرگز آنچه میخواهند را بدست نخواهند آورد. کسب هیچ چیز رایگان نیست بلکه باید تلاش کرد، مبارزه کرد، سختیها کشید، هزینه کرد، چیزهایی ولو ارزشمند را از دست داد، بسیاری از عادات منفی را ترک کرد، رهایی از بسیاری از چیزهای مورد علاقه، کسب مهارتهای تازه، اندیشید، زیان داد، شکست خورد، اشتباه کرد و هزینهاش را پرداخت، تغییر را پذیرفت.
۷- آنانی که در این مقطع حساس تاریخ ایران و در چنین شرایطی به تعمیق شکاف بین گروههای مختلف کمک میکنند دانسته یا نادانسته در زمین رژیم اسلامی بازی میکنند.
۸- هنر استفاده بههنگام فرصتها شالوده تغییرات بنیادین است. کسانی که فرصتسوزی میکنند در واقع با تغییرات بنیادین مخالفند.
۹- افراد غیرمتعهد بهطور مداوم در حال ایراد گرفتن و تخریب هستند در حالی که افراد متعهد دایم در فکر چارهاندیشی و برنامهریزی هستند. درمیان به اصطلاح مخالفان رژیم اسلامی غیر متعهد فراوان داریم.
۱۰- باورهای و اصول مشترک به گونهای موجب همبستگی افراد میشوند که شاید هیچ عامل دیگری نتواند. پس بیاییم بر اصول و باورهایی تاکید کنیم که برای دیگران نیز آن باورها ارزشمند باشد تا همبستگی تحقق یابد.
۱۱- در جذب و وابسته کردن دیگران به اهداف خود به مشکلات آنها اهمیت دهید، به آنها بیاموزید که چگونه میتوانند مشکلات خود را حل کنند. رهبری که به مشکلات دیگران بیتوجه است در واقع زمینه سقوط خود را فراهم میکند.
۱۲- یکی از بزرگترین مشکلات امروز جامعه ایران بیاعتمادی است. آرزوها و آرمانهای مشترک درمان بیماری بیاعتمادی است. بی اعتمادی بین حکومت و مردم هر روز عمیقتر میشود چون تفاوت آرزوها و آرمانهایشان هر روز بیشتر میشود ولی آرمانهای شهروندان هر لحظه به هم نزدیکتر میشود و به همین طریق اعتماد بین آنها.
۱۳- تا نفهمیدی چرا باید سخن بگویی از سخن گفتن خودداری کن. زمانی سخن گفتن آغاز کن که مطمئن شوی سخنانت تاثیری مثبت بر زندگی دیگران میگذارد که موجب تغییرات سازنده و مثبت خواهد شد وگرنه زبان نگشودن تصمیمی است خردمندانه. سخنی که درمان دردها نباشد، تامین کننده نیازها نباشد، پایان بخش بیدادگری و تبعیض نباشد، … چه سود؟
۱۴- گفته شد یکی از دلایل عمده پیروزی آبراهام لینکلن، شانزدهمین رییس جمهوری آمریکا، منطقی و احساسی بودن او بود، یعنی ترکیبی از مغز و قلب را در تصمیماتش به کار میبرد، یعنی از یک سو خردمندانه عمل میکرد و از سوی دیگر الهام بخش دیگران بود. نتیجه اینکه تاکید بر یکی و غفلت از دیگری کمکی برای پیگیری هدف نمیکند.
۱۵- بیاییم چگونه زیستن را بیاموزیم و نه بر چقدر زنده بودن تمرکز کنیم. مهم این است که به بهترین شکل انسانی زندگی کنیم و این برای بخش عمدهای از جمعیت جهان در شرایطی که حکومتهای خودکامه در مسند قدرت نشستهاند ممکن نیست، تنها درمان این مشکل مبارزه برای سرنگونی این حکومتهای خودکامه است.
۱۶- رفتارهای سمی یک عضو خانواده، یک عضوسازمان و یا گروه، یک عضو جامعه، و یا یک عضو حکومت و یا دولت این واحدها یا نهادها را آلوده و مسموم میکند. ما هم باید به هر قیمتی از انجام رفتارهای سمی خودداری کنیم و هم از کسانی که رفتارشان سمی است صد در صد دوری گزینیم. حذف رفتارهای سمی مزایایی را به همراه دارد مثلا پتانسیل فرد را افزایش میدهد، موجب گسترش خدمات میشود، عملکرد ضعیف را کاهش میدهد و یا متوقف میکند، به تصمیمگیریهای خودخواهانه پایان میدهد، شایعهپراکنی را متوقف میکند، از دادن امتیازات ویژه به خود جلوگیری میکند، دادن وعدههای توخالی را متوقف میکند، فرار از برخورد با مسائل سخت و دشوار را غیرممکن میکند، روحیه را تقویت میکند و تشنج در یک واحد یا نهاد کاهش مییابد.
۱۷- تمرکز بیش از حد بر اشتباهات ما را از انجام کارهای درست و حیاتی باز میدارد.
۱۸- بر اصول، چارچوبها و باورهایتان پافشاری کنید و از طرد شدن از سوی عدهای ترس و نگرانی نداشته باشید زیرا شما با این پافشاری بر چارچوبها و باورها افرادی را به سوی خود جذب میکنید که عوامل رشد و پیروزی شما خواهند شد و اگر از نظر اندیشه و درک و تحلیل مسائل از شما پیشرفتهتر نباشند همسطح شما هستند.
۱۹- اعتقاد خود را برای خود نگهدار و از تحمیل آن به دیگران خودداری کن. اگر میخواهی از تو به عنوان یک انسان یاد شود در گسترش و نهادینه کردن انسانیت کوشا باش ور نه از هر دری پستتری.
۲۰- در حذف کردن مهارت یابیم زیرا که در مراحل مختلف زندگی چیزها و کسانی را ناچاریم از زندگی خود حذف کنیم. حذف کردن آسان نیست به ویژه چیزهای ارزشمند و افراد مهم زندگیمان را ولی گاهی برای رشد و پیشرفت تنها راه است چون آن چیزها و افراد مانع رشد ما خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیرمستقیم هستند. افرادی که به ما زور میگویند، به ما آسیب میرسانند، دلسردمان میکنند، به ما حسادت میورزند، از پیروزی ما اندوهگین و از ناکامی ما خشنود میشوند، ما را به زیر میکشند، به ما توهین میکنند، تحقیرمانمان میکنند، عقایدشان را به ما تحمیل میکنند، حقوق ما را پایمال میکنند،… این افراد شایسته بودن در زندگیمان را ندارند، و اگر ترکشان نکنیم احتمالا دچار نوعی بیماری روحی و فکری هستیم. همچنین هر انچه که سد رشد ماست را باید ازبین ببریم.
اسماعیل وفا یغمایی:
اسلام یکی است و کسانی که از دوتا اسلام حرف میزنند از تعقل بیبهرهاند.
هفته دلپذیر و خاطرهانگیزی را برای شما و عزیزانتان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بی پروا