برای روز زن و بزرگداشتاش
با آفریده شدن زن جوی انگبینِ مهر و مهرورزی در پیکره هستی جاری گشت.
او خردورزی و دانایی را پیانداخت ، نمادش فرشته دانش و بینش و چیستی نام گرفت .
با پژوهشی کوتاه در باور مردم دیگر سرزمینها نیز دیده میشود که این فرشته نماد دانش و آگاهی است . در تورات نیز این حوا است که برای آگاهی به درخت معرفت نزدیک و از میوه آن میخورد و به آدم میخوراند.
کنجکاوی سُهِشی است که در ژرفای گوهره زن جای دارد تا بتواند از چند و چون همه آنچه در گوهره هستی دیده میشود آگاه گردد.
شاید این همه کنجکاوی برای آن است که او از فرزندی که در شکم میپرورد و سپس از شیره جانش به او میخوراند تا در دامنش به بالد به شیوهای نگهبانی و نگهداری کند .
زن میکوشد تا همه آنچه در پیرامونش میگذرد را از نگاهش بگذراند و هرآنچه بویی از گزند در او میپیچاند خود و فرزندانش را دور نگهدارد . زن باشندهای شگفتیآور و شگفتانگیز است . با همین پیکره کوچک که در برابر مرد دارد برای نگهبانی از خانواده به رویارویی هرآنچه در او هراس میپرورد میرود تا مبادا آسیبی به خانه و خانواده زند .
او در جایگاه همسر؛ وفاداری را میآموزاند و در ناهمواریهای زندگی انباز مرد و روشن نگهدارنده خانه است .
در زبان شیرین پارسی بانو به چَم فروغ و روشنایی هر خانه ایست که درآن جای دارد.
نیاکان فرهیخته ما ارزش او را بیش از مردمان سرزمینهای دیگر میدانستهاند از این روی ماه اسپند که نمادش زن است بنام فرشته سپندارمذگان نامیده ستایشاش میکردهاند. واژه زن در بیشتر زبانها به چَم زنده و زندگی است زیرا پیکر سپند او جای پروردن زندگی و یا زندگیهایی است که چشم به جهان میگشایند و به زنده ماندن در چرخه هستی دنباله میدهند . همه انسانهای بزرگ از مرد و زن در پیکره مادرشان هست یافته و به جهان معنا بخشیدهاند .
روز زن را باید جهانیان از ایرانیان الگو بردارند نه برای رویارویی و شورش در برابر کارفرما و دستمزد روزانه بلکه برای ارزش مینوی او که هر انسانی در شکم او هستی مییابد .
در داستان کهن این سرزمین زن و مرد باهم از درخت زندگی ( درخت ریواس) به جهان پای مینهند و به عشق و مهر معنا می بخشند .
در داستان آفرینش ما زن جنس دوم نیست که پس از مرد و از دنده چپ او با گوشتی که در زیر دندهاش پدید میآید آفریده شده باشد و به دلیل آگاهی و شناخت فریبکار نام گیرد و گجسته گردیده و آفرینندهاش او را نفرین کند ، آنچنان که در سفر آفرینش تورات آمده است ، در دفتر دانایی اَوستا فروهر زنان و مردان پارسا ستایش میگردد و هیچ یک بر دیگری برتری ندارد نه آنچنان که در نخستین فراز سوره نساء آورده شده است که :
الرجالُ قوامونَ علی النساء بما فضّل الله بعضهم علی بعضِ .
مردان بر زنان قائم وتصدی و سرپرستی دارند وخداوند بعضی را بربغضی برتری داده است .
و آنچه در مورد نافرمانی زنان آورده شده است که هراسانگیز است .
تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل که با این آیه در درازای سدهها چه بلایی که بر سر زنان نبارانیدهاند که در این دور و زمانه نیز سرش را بریده در خیابانها میچرخانند .
زن در پهنای این سرزمین کهن از دیرباز دارای حقوق انسانی بوده و از خرد او مردمان بهره برده و برتخت فرمانروایی نیز نشانیدهاند.
زن شاهکار هنر آفرینش و گوهر درخشان بر تارک زندگی است .
زن و زایندگی با زندگی پیوند مزدایی ست
در این خاک اهورایی
در این فرهنگ شیدایی
که از مهر و خرد بُن مایه میدارد
گیتی پورفاضل