پراکندهگوییهای پایانهفته ۱۷۰
تقدیم به مخالفان و مبارزان هر نوع خشونت علیه هر موجود زنده.
۱- رشد آغاز نمیشود مگر اینکه توهم توسعهی بیدرد سر را از سر به در کنیم .
۲- یکی از روشهای بالا بردن ظرفیت خود کم کردن محدودیتها و یا بطورکلی محو محدویتهاست.
۳- هر فردی در زندگیش برخلاف میلاش چیزهایی را تحمل میکند ولی مهم نیست که چه چیزهایی را تحمل میکنیم مهم چگونگی تحمل کردن است.
۴- اپیکتتوس میگوید،« افراد چیزهایی را میخواهند که به خوشبختی منجر شود، اما آنها را در مکان نامناسبی جستجو می کنند.» بسیاری از ما هم دمکراسی، آزادی، عدالت، حکومت قانون میخواهیم ولی آنها را در گروههای نامناسبی جستجو می کنیم، گروههایی که خود به آنها باور ندارند. مثلا افرادی که در جستجوی آزادی و دمکراسی به سوی مذهب میروند در حالی که آزادی و دمکراسی با بقا و ادامه مذهب در تناقض است.
۵- با افرادی که شیفته باورها و افکار خود هستند و جز اندیشهها و باورهای خودشان هیچ چیز دیگری را نمیپذیرند، نه تنها بحث کردن اتلاف وقت است بلکه باید حتیالمقدور از چنین افرادی دوری جست چون افرادی سمی هستند و نزدیک شدن به آنها باعث مسمومیت میشود .
۶- افراد بدبخت، کم /بیقدرت و طبقه پایین حداقل از دو جنبه هدف قرار میگیرند؛ حقوقشان نقض میشود ولی از امکانات دفاعی برخوردار نیستند، و دگر آنکه برای تخلفات جزیی مرتکب شده و یا نشده مورد مجازات قرار میگیرند تا افرادی چون او سرجای خود بنشینند و درس عبرت گیرند و افراد قدرتمند و ثروتمند بیدغدغه به زندگی مملو از فساد و نقض حقوق دیگران ادامه دهند. آنچه در جوامع غیردمکراتیکی چون جمهوری اسلامی شاهدیم چیزی جز این نیست!
۷- از تمرکز بیش از حد بر مشکلات خودداری کنیم تا از پیروزی چندان دور نشویم.
۸- اصلاحات برای جامعه بیمار و فاسد مثل قرص مسکن برای بیمار است. انقلاب در جامعه چون جراحی در بدن بیمار است. همانطوری که نتیجه جراحی هرگز حتی از نظر جراحان کاملا مشخص نیست و چه بسا مواردی موفقیتآمیز نباشد و به فوت بیمار هم منجر شود نتیجه انقلاب هم همیشه مطلوب و مناسب نیست بنابراین همانطور که از اطمینان بیشتر برای نتیجه مثبت جراحی باید به جراحان با تجربه و ماهر رجوع کرد، در انقلاب هم رهبری انقلاب باید توانایی، صداقت، شفافیت، مهارت، بینش و برنامه داشته باشد تا مورد حمایت اکثریت قرار گیرد تا نتایج انقلاب مطلوب باشد.
۹- از درون ایران تا اروپا و آمریکای شمالی شمار کسانی که میخواهند رهبر آینده ایران پس از سرنگونی رژیم اسلامی شوند کم نیستند! ایرانیان درون و برون کشور موظفند با پرسشهای سنجیده و سازنده و غیرمغرضانه و به دور از هرنوع توهین آنها را بمباران کنند و پاسخ مستدل درخواست کنند تا هم بتوانند علمی مقایسه کنند، هم انتخاب شایسته کنند و هم پشیمان نشوند و نگویند فریب خوردیم!
۱۰- اگر در کاری اشتباه کردیم و متوجه اشتباهمان شدیم و بازهم همان کار را تکرار کردیم در واقع به حماقت خود اعتراف می کنیم.
۱۱- برای پیروزی هیچ مانعی را نباید پذیرفت، هر چیزی که برای پیروزی غیر قابل استفاده است باید دور ریخته شود ، هر کسی را که در تلاشت برای پیروزی اخلال ایجاد میکند باید ترک کرد، و هر کسی که خواهان پیروزیات است را باید قدر دانست و حفظ کرد.
۱۲- ریشه دردها و مشکلات و بحرانهای امروز را میتوان در سیاست خلاصه کرد. فقدان شعور سیاسی، نبود انگیزه مشارکت سیاسی، نبود فرهنگ سیاسی دمکراتیک، نبود مجوز مشارکت سیاسی معنادار، نبود آزادی سیاسی، نبود روابط سیاسی مناسب و مقبول با دیگر کشورها، فقدان فهم و دانش سیاسی، تصمیمات سیاسی نسنجیده،… .
۱۳- مسئولیت حمایت از جنبش دادخواهی ایران مسئولیت یک فرد و یک گروه و یک سازمان نیست بلکه مسئولیت همه شهروندان ایران در درون و برون کشور و همه مدعیان دفاع از حقوقبشر در سراسر جهان است.
۱۴- امروز دیگر حمایت از هنر اعتراضی و نسل زد که قاطعانه مصمم است از حق زندگی و آزادی خود دفاع کند یک انتخاب نیست بلکه یک رسالت ملی است و هر نوع کوتاهی و اشتباهی در این زمینه یک خطای جبرانناپذیر است.
۱۵- کسانی سزاوار پیروزی هستند که زمانی که دیگران در برابر بیدادگریها، فقر ، فساد، و جنایات سکوت کردند، فریاد اعتراض سر دادند.
۱۶- مادام که اکثریت اعضای جامعهای منافع شخصی خود را بر منافع جمعی ترجیح دهند امیدی به رهایی آن جامعه از تسلط حکومتهای غیر دمکراتیک نیست زیرا این اعضا در برابر جنایات حکومت سکوت میکنند تا منافع شخصیشان به خطر نیفتد و چه بسیار که با حکومت همراهی میکنند.
۱۷- مادام که عدهای خود را نماینده خدا بر روی زمین بدانند، و بتوانند عدهای دیگر را قانع کنند که این ادعای آنها را بپذیرند و آنانی که به این دو گروه تعلق ندارند و به تماشا بنشینند جهانی بهتر از آنچه داریم نخواهیم داشت.
۱۸- صدای آزادیخواهی تا لحظهای که آزادیخواهان یقین کنند که آزادی ریشه دوانده و دیگر هیچ نیرویی با هیچ وسیلهای اعم از اعدام، شکنجه، کشتار، تهدید، توهین، تحقیر، تضعیف، سرکوب، زندان،… نمیتواند آزادی را ازبین ببرد، ادامه خواهد داشت. آزادی باقی خواهد ماند ولی آزادی کشان هرگز!
۱۹- رابطهای که مانع رشد و پیشرفت و آزادیتان میشود، رابطهای که بر دانش شما اضافه نمیکند، رابطهای که شما را افسرده و غمگین میکند و شادی را در شما میکشد، رابطهای که شما را به انحرافات میکشاند، رابطهای که اهداف و خواسته های شما را درک نمیکند، در رابطهای که به ارزشتان افزوده نمیشود، در رابطهای که منطق و اندیشه غایب است، در رابطه ای که برای پیشرفت به چالش کشیده نمیشویم، …از چنان روابطی باید بیدرنگ خارج شد و هیچ بهانهای برای ادامه چنان روابطی قابل قبول نیست. فردی که ماندن درچنین روابطیای را توجیه میکند به گونهای بیمار است.
۲۰- در موارد زیادی در زندگی از دست دادن یک دستاورد است و نه باخت، و به عکس در بسیاری موارد دیگر بدست آوردن نوعی باخت است و نه پیروزی.
سیمین بهبهانی:
«از کسانی که همه چیز را در ترازوی دین وزن میکنند دور باش زیرا اگر وزنت به دلخواهشان نباشد با سنگهای ترازو سنگسارت میکنند.»
هفته دلپذیر و خاطرهانگیزی را برای شما و عزیزانتان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بی پروا