پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۱۶۸

تقدیم به کسانی که به اصل تحول برای بقا باور دارند.

۱- مردمی که به خواب رفته‌اند و نمی‌خواهند بیدار شوند هیچ نیرویی در جهان هستی قادر به بیدار کردنشان نیست.

۲- بعضی رهبران باید یاد بگیرند که دهان را فقط در دو زمان باز می‌کنند یکی به وقت خوردن و دیگر به وقت گفتن چیزی که شرایط را بهبود بخشد و نه اینکه وضعیت را وخیم‌تر کند.

۳- اگر همین لحظه شروع نکنیم لحظه بعدی دیراست. لحظات زندگی سرمایه‌های ارزشمندی هستند که با از دست دادنشان هرگز و تحت هیچ شرایطی نمی‌توانیم دوباره به دست آوریم. اگر قصد بهتر کردن زندگی خود و خانواده‌مان را داریم، اگر قصد برنامه‌ریزی برای آینده زندگی‌مان را دارم٫ اگر قصد مبارزه علیه ظلم و ستم و خودکامگی را داریم، قصد یادگیری و آگاهی یافتن را داریم،… بیاییم برای همیشه از تکرار جملاتی مثل ‘بعد انجام میدم’٬ ‘بعد شروع می‌کنم’٬ ‘وقت زیاده’٬ ‘حالا وقت داریم’٬…خودداری کنیم

۴- اعتقاد و معتقد را از فرهنگ لغات خود حذف کنیم زیرا اعتقاد قاتل اندیشیدن و مانع رشد فکری و پیشرفت است. شخص معتقد کسی است که بی‌اندیشه زندگی می‌کند و از منبع اعتقادی خود تبعیت می‌کند که دارای دیدی محدود است و چیزی جز آموزه‌های منبع اعتقادی‌اش را نمی‌پذیرد و این منابع اعتقادی که اجازه تغییر فکر و اندیشیدن را نمی‌دهند شخص معتقد را به ابزاری تبدیل می‌کنند که آماده ارتکاب هر جنایتی هستند. شخص معتقد در برابر منبع اعتقادی‌اش برده‌ای بیش نیست.

۵-  همنشینی با فرومایگان و دوری از خردورزان نشانه نبود رشد عقلی است و گریز از اصول و تمرکز بر فروع نشانه زوال عقل.

۶-  کسانی که در فکر تغییر دیگران و جامعه هستند ولی از تغییر خود غافل، هرگز به هدف نخواهند رسید. هر تغییری را باید از خود شروع کرد.

۷- ما معمولا تبهکاران، اشرار، جنایتکاران،… را برای مشکلات جامعه مقصر می‌دانیم و تصور می‌کنیم با مجازات آنها مشکلات برطرف می‌شود و کمتر به ریشه‌های مشکلات می‌پردازیم و عاملان ایجاد این مشکلات سکوت می‌کنیم. به‌نظرم تا عاملان مشکلات آزادند و برخورد جدی با آنها نمی‌شود، و بقیه جامعه هم بی‌تفاوت و ساکت در برابر مشکلات و تخلفات و جنایات می‌مانند هیچ مشکلی بطور قطعی و همیشگی حل نمی‌شود. 

۸- گفته می‌شود اگر صبر کنید همه مشکلات حل می‌شود. نه، اصلا چنین نیست! صبر کردن به خودی خود هیچ مشکلی را حل نمی‌کند و چه بسا مشکلات تازه‌ای در ابعاد گسترده‌تری را باعث می‌شود. در دوره صبر کردن کارهایی باید انجام داد و همچنین از کارهایی دوری کرد تا امکان حل مشکل فراهم شود. صبر بدون تلاش مشکلی را حل نمی‌کند.

۹- زنانی که همسر مردان مزدوج می‌شوند به حقوق زنان تجاوز می‌کنند.

۱۰- بسیاری چیزها در نبودشان خیلی با ارزش‌تر از زمانی می‌شوند که هستند چون آزادی، صلح، امنیت، انسانیت، دوستی و مهربانی، عشق، دفاع و حمایت، عدالت، شادی، نیکبختی، امید، انگیزه، …

۱۱- آنچه که داریم در حفظ شان بکوشیم و استفاده درست از آنها کنیم، آنچه که نداریم و می‌خواهی داشته باشیم برای بدست آوردنش تلاش  و مبارزه کنیم.

۱۲- اگر در یک جامعه غیردمکراتیک و یا دیکتاتوری چشم به جهان گشودی دلیلی نمی‌تواند باشد که لیاقت زندگی در یک جامعه دمکراتیک و آزاد  را نداری، اگر در یک خانواده مذهبی زاده شده باشی دلیلی نمی‌تواند باشد که به خدا اعتقادی داشته باشی، اگر در یک خانواده ناسیونالیست افراطی به دنیا آمده باشی دلیلی نیست که نتوانی به انسان و خوشبختی انسان بیندیشی، اگر در یک خانواده جنایتکار گام به جهان نهادی دلیل نمی‌شود که جنایتکار شوی، اگر درخانواده‌ای با پدر و مادر بیسواد متولد شده باشی دلیل نمی‌شود که نتوانی بالاترین مدارک دانشگاهی را کسب کنی،…

۱۳- برای تنها چیزی که باید افسوس خورد این است که که در کار و زندگیمان می‌توانستیم بهترین باشیم ولی فرصت‌سوزی کردیم و نشدیم.

۱۴- گفته می‌شود که در طی زمان ما مشکلات را فراموش می‌کنیم یا به‌ عبارت دیگر زمان موجب فراموشی می‌شود. نه، چنین نیست! این هنر و قدرت تطبیق‌پذیری انسان با شرایط متفاوت است که پس از مدتی خیلی از مشکلات قبلی احساس نمی شوند در واقع به صورت عادت در می‌آیند همانطوری که بسیاری از عادات بد و خوب  در طول زمان شکل می‌گیرند.

۱۵- افرادی که از تاریخ نمی‌آموزند بحث کردن با آنها اتلاف وقت است.

۱۶- اگر خواهان بقای ایران هستیم باید آماده تحول‌پذیری باشیم و به تحول بهترین پاسخ ممکن را دهیم.

۱۷- برای رهایی از قفس تعصب‌گرایی در سیاست راهی جز توجه دقیق و عمیق به جنبه علمی سیاست وجود ندارد.

۱۸- سرنگونی رژیم اسلامی خواسته بر حق اکثریت  شهروندان ایران است ولی بدون رهبری منسجم ، مشروع، متعهد به آزادی و سکولاریسم، شناخت از اهداف رژیم حاکم و جامعه ایران، داشتن ارتباطات بین‌المللی، قدرت بسیج مردم و سازماندهی، و نداشتن هیچ نوع نقشی چه در سیاست‌گذاری و چه در همکاری با رژیم حاکم در ۴۶ سال گذشته عملی نیست.

۱۹- تنها کسانی خردمندند که از همه چیز و همه کس بطور مداوم  و بی‌وقفه یاد می‌گیرند .

۲۰- آیا هرگز از خود پرسیده‌اید چرا از شمار هواداران گروه‌هایی که در رویداد ۵۷ شرکت داشته‌اند بطور فاحش کاسته شده است؟ پاسخ من «افزایش آگاهی » اعضای جامعه و درک اشتباه بسیاری از آنانی که در آن رویداد تاریخی مشارکت داشتند و خمینی را به قدرت رساندند، است.

صا یب تبریزی:

مخور صایب فریب فضل از عمامه زاهد،

که در گنبد ز بی مغزی صدا بسیار می‌پیچد

پایان هفته دلپذیر و خاطره‌انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی‌پروا

مطالب مرتبط