پراکندهگوییهای پایان هفته ۱۶۶
تقدیم به همه یاران زندهیاد دکتر شاپور بختیار ، دولتمرد مبارزی که علیه خطر تسلط فاشیسم مذهبی پیش از به قدرت رسیدن آن هشدار داد.
۱- کسانی که در سیاست عملی دنبال کمال مطلوب هستند درک درستی از سیاست ندارند.
۲- برای استقرار یک حکومت سکولار، دمکراتیک و ملی نیاز به آگاهی تاریخی، فرهنگ سیاسی دمکراتیک، شعور سیاسی، ارجحیت دادن حاکمیت منافع جمعی بر حاکمیت منافع فردی، و خردگرایی است.
۳- برای توسعه در ابعاد متنوع، آزادیهای مختلف، فقرزدایی، امنیت در ابعاد گوناگون، احترام به حقوقبشر، حاکمیت خرد، … در ایران هیچ راهی جز گذر از فضای انقلابی به فضای سیاسی نیست و مادام که رژیم اسلامی در ایران حاکم است انتظار شکلگیری فضای سیاسی انتظاری بیهوده و عبث است.
۴- انتخاب درست، آگاهانه، خردمندانه، و هوشمندانه در زندگی هر انسانی یک ضرورت انکارناپذیر است. پیامدهای چنین انتخابی تاثیر دراز مدت مثبت، مفید و سازنده دارد. هر ایرانی، بهویژه در شرایط امروز ایران راهی جز چنین انتخابی ندارد. یا در کنار رژیم قرار داریم و یا مخالف آن هستیم. امروز دیگر زمان قرار داشتن در منطقه خاکستری نیست، انتخاب خاکستری در شرایط کنونی یعنی بطور غیرمستقیم و احتمالا ناآگاهانه رای به ادامه وضع موجود و در نتیجه تضمین بقای رژیم.
حمایت اشکار و دانسته و آگاهانه از رژیم چشم بستن به همه جنایات و غارتگریهای ۴۶ ساله رژیم است. تنها انتخاب درست در این شرایط (تاکید میکنم در این شرایط) مخالفت با رژیم و اتحاد همه مخالفان واقعی رژیم با هدف سرنگونی آن و استقرار حکومتی که هیچ یک از نارساییها و ضعفهای رژیم کنونی را نداشته باشد.
۵- جهنم را در همین جهان کسانی ایجاد میکنند که برای دیگران مشکلات فراهم میکنند، برای دیگران تصمیم میگیرند و انتخاب می کنند، برای دیگران محدودیت بوجود میآورند، به اعتراضات بر حق دیگران یا توجه نمیکنند و یا با گلوله و سرکوب و شکنجه و کشتار و اعدام پاسخ میدهند، نیازهای دیگران را نادیده میگیرند، حرفهای دیگران را درک نمیکنند یا تظاهر به نفهمیدن میکنند، دیگران را متهم میکنند، تخریب میکنند، تحقیر میکنند، حقوقشان را نقض میکنند، مانع شادی کردنشان میشوند،… به جهنم بعد از مرگ فکر نکنید که وجود ندارد و یک دروغ بزرگ است! جهنم همین است که بهصورت ابتدایی تصویر کردم و برایمان ساختهاند.
۶- هر حرف، تصمیم، انتخاب، نوشته، کنش، واکنش،… تغییر ایجاد میکند ؛ تغییرات مثبت یا منفی، تغییراتی که شرایط را بهتر یا بدتر میکند، تغییرات تدریجی یا ناگهانی، … اما هیچ تغییری در هیچ جامعهای برای همه اعضا آن جامعه یقینا شرایط را بهتر نمی کند. بر تغییراتی تاکید کنیم که برای اکثریت مفید و سازنده باشد. تغییرات بنیادین در جامعه ایران امروز بر شرایط زندگی اکثر شهروندان تاثیر مثبت دارد و بنابراین هر نوع تردیدی در انجام چنین تغییری اشتباهی فاحش است و فرصتسوزی است.
۷- یک فرد دانا و باشعور و خردمند حتی از احمقانهترین افراد و چیزها و رفتارها میتواند یاد بگیرد ولی یک فرد نادان و بیشعور و بیخرد نه تنها از افراد دانا و خردمند چیزی نمیآموزد بلکه اصولا تمایلی به یادگیری ندارد!
۸- تسلیم ناپذیری و مقاومت ما در برابر خودکامگان سقوط آنها را تضمین میکند.
۹- اگر روزگار و جامعه با ما سر ناسازگاری پیش میگیرد و بر زمینمان میزند مهم نیست بلکه آنچه مهم است برخاستن و ادامه دادن است.
۱۰- فراموش نکنیم نقش خود را در برآمدن نظامهای خودکامه، و دادن کل قدرت و حاکمیت به یک فرد چون خمینی، استالین، هیتلر، خامنهای، فرانکو،…. در حکومتهایی که همه تصمیمها را یک فرد میگیرد سرانجام چنان فردی با سواستفاده از قدرت بلا منازع خود در برابر هر اعتراضی بیاخلاقی، خشونت، نفرت، اتهامات و دروغ را به کار میگیرد تا اهداف خود را تامین کند. برماست که به خودکامه پروری با تحدید اختیارات هر فردی در جامعه جلوگیری کنیم.
۱۱- هیچ کاری را نیمه کاره نگذاریم، هیچ کاری را سرهمبندی نکنیم، هر کاری را به هنگام و در مهلت تعیین شده تکمیل کنیم، هیچ کاری را بیهدف دنبال نکنیم، در هرکاری ابزارهای لازم را پیشاپیش آماده کنیم، در انجام هر کاری به موفقیت بیندیشیم، و در روند انجام هر کاری در هر مقطعی احساس کردیم به مشاوره و یا کمک نیاز داریم از کمک خواستن و مشاوره گرفتن ابایی نداشته باشیم. بعضی کارها به تنهایی عملی نیست بلکه با همکاری گروهی امکانپذیر است. برای هدف مشترک همکاری یادمان نرود، افرادی که در انجام کاری هدفی شبیه ما دارند را بیابیم و دستجمعی عمل کنیم تا پیروز شویم.
۱۲- در برابر کار نادرست دیگری اگر سکوت کنیم فاعل کار نادرست سکوت ما را نشانه رضایت ما از آن کار میداند و فاعل به درستی کار خود باور میکند. اگر در برابر رفتارهای جنایاتآمیز حکومتهای سرکوبگر و آدمکش سکوت کنیم و فریاد اعتراض خود را به گوش همه مردمان جهان نرسانیم انتظار تغییر کاری بیهوده است.
۱۳- گاهی تاثیر یک جمله کوتاه از یک کتاب قطور بیشتر است اگر آن جمله سنجیده و به هنگام در برابر مخاطب/مخاطبان در مکانی مناسب با لحنی گرم و شیرین بکار برده شود.
۱۴- در حفظ و کنترل مرزهای رفتاری و احساسیمان کوشا باشیم. شکستن این مرزها بر امنیت، هویت و حیثیتمان تاثیر منفی می گذارد. با شکستن این مرزها به دیگران نیز جواز شکستن این مرزها را نه یکبار بلکه بطور مکرر و شاید هم برای همیشه میدهیم.
۱۵- بر اساس قانون ۷۰ درصد ، ما از ۷۰ درصد از استعدادهایمان استفاده نمیکنیم. اگر از استعدادهایمان بطور کامل صد درصد استفاده کنیم چه زندگی و جهانی خواهیم داشت. آیا در آن حالت دیگر فضایی برای رشد و پرورش خودکامگان باقی خواهد ماند؟
۱۶- برای یک رهبر واقعی هیچ میراثی مهمتر از آموزش نسلی آگاه، خردگرا، توانا، هدفمند و سازنده نباید باشد. همچنین برای هر پدر و مادری که بتوانند چنین فرزندانی را آموزش دهند مهمترین و ماندگارترین میراث خواهد بود.
۱۷- جهان امروز بیش از هر زمانی به کسانی نیاز دارد که بتوانند برای مشکلات و دردها و بحرانها و فجایع راهحل ارائه دهند، و نه مدام نق زنند، ایراد گیرند، مشکل بیافرینند، دلسرد کنند، تخریب کنند، شکایت کنند و کارشکنی کنند.
۱۸- بسیاری از ما با معیارهای دیگران زندگی میکنیم، و به نظر دیگران در مورد خود بیش از نظر خودمان اهمیت میدهیم، و این نشانه سقوط، وابستگی و شکست است. بیاییم استانداردهای خودمان را مشخص کنیم و براساس آنها برنامهریزی و رفتار کنیم. بیاییم با بالا بردن اعتماد بنفس خود و اهمیت دادن به نظرهای خود آینده انسان را رقم بزنیم.
۱۹- امپراتوری ساسانیان و پادشاهی صفویان دو سلسلهای در تاریخ ایران هستند که شاید بیش از بسیاری از خاندانهای سلطنتی دیگر ایران تحت نفوذ مذهب قرار گرفتند؛ اولی نفوذ مغان زردشتی و دومی نفوذ بیبدیل ملایان شیعی را تجربه کردند و عجبا که هر دو با تهاجم بیگانگان سقوط کردند. ایا باید منتظر سقوط حکومت مسلط شیعی کنونی با تهاجم بیگانگان بود به ویژه اینکه شرایط امروز ایران چندان بیشباهت به شرایط زمان حمله خارجیان در سالهای پایانی آن دو سلسله نیست اگر بدتر نباشد؟
۲۰- امروز دیگر حتی بسیاری از وابستگان به رژیم اسلامی حاکم بر ایران میدانند که جامعه در حال انفجار است، و اکثر ایرانیان باور دارند که تا دیرتر نشده باید راهی و چارهای یافت اما در عمل همین اکثریت رویکرد مخالفت با خود، فحاشی و هتاکی، و ایراد و انتقادهای غیرسازنده به خود، و البته ترور شخصیتی را برگزیدهاند و از ارائه برنامهای سازنده برای گذر از شرایط حاکم عاجز و ناتوانند. در فضای مجازی تا میتوانند با حمله به هم با دروغگویی و شایعپراکنی و اتهامات فرصت بقا به رژیم میدهند و به نفرت و تفرقه افکنی دامن میزنند ولی دریغا از ارائه راهحلهای عملی! افسوس از پیشنهادات و برنامههای سازنده برای تغییرات بنیادین. عده ای از ما تغییر میخواهیم ولی برنامهای عملی و قابل قبول اکثریت برای تغییر نداریم، عدهای دیگر از خواستاران تغییر همزمان از تغییر میترسیم، گروهی از تغییر محدود حرف میزنند، و گروهی هم از تغییر برای منافع گروههای ویژهای در جامهه صحبت می کنند.
میرزا آقاخان کرمانی ۱۵۰ سال پیش گفت:
«آخوند اگر دوست تو باشد با احکام شرعی مالت را میدزدد و اگر دشمن تو باشد با احکام شرعی خونت میریزد.»
تجربه ۴۶ سال اخیر این حقیقت را کاملا اثبات کرد!
پایانهفته دلپذیر و خاطرهانگیزی را برای شما و عزیزانتان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بیپروا