پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۱۶۴

۱- کسانی که با مذاکره در سیاست مخالف‌اند با نفس سیاست بیگانه‌اند و با الفبای سیاست ناآشنا. آنچه قابل نقد است محتوای مذاکره است و نه مذاکره 

فی‌النفسه.

۲- اگر بتوانیم دیگران را در بیسوادی، فقر، بیکاری، گرسنگی ، ناآگاهی، ناتوانی، نادانی و بیشعوری نگهداریم می‌توانیم از آنها  انجام هرکاری را بخواهیم و مطمئن باشیم که به بهترین روش ممکن انجام می‌دهند و مانند دیگر خودکامگان تاریخ در دوره‌های مختلف و جوامع ناهمگون مفتخر به دریافت عنوان خودکامه می‌شویم یعنی به مقام شامخ سید علی خامنه‌ای ارتقا می‌یابیم.

۳-ما انسان‌ها متفاوتیم. برخی از ما از تفاوت‌ها سواستفاده می‌کنیم و افرادی را که از جهاتی با ما متفاوتند تمسخر می‌کنیم و سخره کردن دیگران لذت می‌بریم و برای ما نوعی تفریح محسوب می‌شود. برخی دیگر از ما از تفاوت‌ها برای اعمال تبعیض علیه دیگران بهره می‌گیریم. و سو استفاده‌های دیگر. بیاییم به تفاوت‌ها احترام بگذاریم و آنرا بپذیریم و در راه سازندگی بکار گیریم. تفاوت بین انسان‌ها منبع سرشار سرمایه است. بیاییم از این سرمایه درست بهره برداری کنیم نه سو استفاده کنیم. با مسخره کردن دیگران در آرامش روانی دیگران خلل ایجاد و با تبعیض به حقوق دیگر انسان‌ها تجاوز می‌کنیم. سو استفاده از تفاوت‌ها نقض حقوق‌بشر است.

۴-  میل به بودن با جمع امری طبیعی است اما پیش از هر نوع رابطه‌ای با دیگران هرکسی باید با خود رابطه برقرار کند ولی چگونه؟ رابطه فرد با خود دستکم ۵ مرحله دارد؛ شناخت اندیشه‌های خود، شناخت نقاط قوت و ضغف خود، شناخت خواسته‌ها و اهداف خود، شناخت فرصت‌ها و محدودیت‌های خود، و شناخت نیازهای خود. پس از این شناخت‌ها از خود است که زمینه رابطه مثبت و سازنده، و ورود به اجتماع آماده می‌شود.

۵- اکثریتی از ما معمولا با انتقادات غیرسازنده به پندار و گفتار و کردار دیگران واکنش نشان می‌دهیم تا دیگری را تخریب کنیم بدان امید که تخریب دیگری پیروزی ما را در پی دارد، و کمتر دیده می‌شود که به انتقاد سازنده و منصفانه بپردازیم، و از پندار و گفتار و کردار بد و خوب دیگران بیاموزیم.  در واکنش به کردار و گفتار دیگری اندکی اندیشیدن، کمی انصاف و ذره‌ای تحمل و نه لزوما توافق از ویژگی‌های رشد فکری است.

۶- کاربرد کورکورانه، متعصبانه، بی‌قید و شرط، نسنجیده و نیندیشیده عقاید گذشتگان و مردگان از ما مرده‌ای متحرک می‌سازد که هرگز امکان رشد فکری نمی‌یابیم.

۷- اگر به مرحله‌ای رسیده‌ایم که میدانیم چه چیزی را تخریب کنیم، چه چیزی را حفظ کنیم، و چه چیزی را بسازیم مطمئن باشیم که به رشد فکری رسیده‌ایم.

۸- فقر فکری فاجعه بارترین نوع فقر است. فقر فکری درجا زدن نیست بلکه واپس رفتن است، پرهزینه ترین نوع فقر است، انسان گرفتار فقر فکری از اندیشیدن تاتوان است، و بی‌اندیشه زیستن یعنی مرگ. 

۹- کسی که خود را مثلا ایرانی می‌داند و ادای روشنفکری هم در میاورد ولی با تاریخ، فرهنگ، هویت، ملت و تمدن ایران بیگانه است و یا آن را به سخره می‌گیرد نه ایرانی است و نه روشنفکر!

۱۰- برای خود و دیگران خط قرمز داشته باش. نه از آن رد شو و نه اجازه ردشدن از آن بده. خط قرمز از ضروریات یک زندگی موفق است.

۱۱-   انتظار صداقت از نااهلان و ناکسان انتظاری بیهوده و خودفریبی است.

۱۲- هرگز در مرحله آزمایشی از تمام سرمایه مالی، فکری، معنوی، علمی، فرهنگی و اجتماعی خود استفاده نکنیم زیرا اگر پیروز از آزمایش سر برنیاریم پاک باخته‌ایم و امکان بازگشت محدود و یا صفر است همچو قمارباز پاکباخته‌ای هستیم که همه زندگی و امکاناتش را باخته و دیگر چیزی نداره تا به قمار ادامه دهد.

۱۳- در زندگی انقدر کارهای مهم است که باید انجام داد که فرصتی برای درگیرشدن در کارهای کم/ بی‌اهمیت نیست. درگیر شدن در کارهای کم/ بی‌اهمیت بازماندن از کارهای ضروری و حیاتی است.

۱۴- یکی از چیزهایی که باید مراقب باشیم ما را به کژراهه نبرد و گمراه نکند خبرهایی است که روزانه می‌شنویم/می‌خوانیم. همه خبرهایی که پخش می‌شوند و در اختیار همگان قرار می‌گیرند لزوما درست و آگاهی بخش نیستند بلکه بسیاری از آن‌ها حساب شده و برای منافع گروه‌های ویژه‌ای پخش می‌شوند.

۱۵- یکی از مشکلات بسیاری از ما این است که نمی‌دانیم چه وقت باید خاموش باشیم و حرفی نزنیم و چه وقت باید سکوت را بشکنیم و نه تنها حرف بزنیم و شاید هم لازم باشد فریاد زنیم. امروز زمان آن است که صدای اعتراض ما علیه رژیم اسلامی ایران و حامیان جهانی آن باید هرچه بلندتر باشد.

۱۶-  هرکه باشیم زمانی باید در برابر مرگ تسلیم شویم. اگر طوری در زندگی رفتار کنیم که در لحظه مرگ از همه کارهایی که کردیم و همه کارهایی که نکردیم اظهار پشیمانی نکنیم بی‌تردید انسانی موفق هستیم.

۱۷-  از تنها بودن و تنها ایستادن نهراسیم. گاهی در زندگی تنها ایستادن یک امتیاز است. زمانیکه باوری داریم که دیگران از درک ان ناتوانند باید تنها ایستادن برای باور و مقاومت در برابر هر سدی که از گسترش ان باور جلوگیری می کند را با افتخار پذیرفت.

۱۸- وقتی درد داریم بسیاری از ما دنبال همدرد می‌گردیم در حالی که باید در جستجوی کسی باشیم که داروی ضد درد را دارد و درمان قطعی درد را . امروز درد بسیاری از ما ایرانیان رژیم مذهبی حاکم بر کشور است و باید دنبال کسانی باشیم که قطعا قدرت بسیج اکثریت مردم برای ساقط کردن این رژیم را دارند.

۱۹-  هیچگاه روزنه‌های کوچک زندگی را به طمع آینده نبندیم چون شاید همان روزنه‌های کوچک در آینده راهی برای رهایی و آزادی شوند.‌

۲۰- هیچ کاری بی‌دلیل و بی‌هدف و بی اثر نیست فقط دلایل و اهداف و آثار متفاوتند. گاهی کاری سخت و پرهزینه را برای هدفی نه چندان مهم آغاز می‌کنیم و زمانی کاری کوچک و جزیی  را با صرف  وقت اندک و هزینه معقول شروع می‌کنیم. گاهی از کاری عمده نتیجه‌ای منفی، و از کاری بظاهر بی‌اهمیت  نتیجه‌ای مهم و ماندگار حاصل می‌شود. هنگامی نتایج کار با اهداف  اولیه متفاوت است ولی نتایج تاثیری شگرف بر زندگی ما و دیگران دارد. گاهی از کارهایی که انتظار داریم به نتایج مفید منجر شود به فجایع منتهی می‌شود و زمانی درست بعکس. زمانی از کارهای کوچک گروهی سقوط خودکامگان از اری که قدرت را باعث می‌شویم که هرگز با کار فردی و به تنهایی امکان‌پذیر نیست. در حد توان خود با هدف سازنده و به ویژه گروهی غفلت نکنیم.

عبید زاکانی:

بهر مذهب که باشی، باش نیکوکار و بخشنده

که کفر و نیک خویی، به زاسلام و بد اخلاقی

هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی‌پروا

مطالب مرتبط