پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۱۶۳

۱- معمولا اکثر ما ضعف را یک ویژگی منفی می‌دانیم در حالی که ضعف پایه شجاعت است. به نوزادی فکر کنید که برای نخستین بار بخواهد راه برود، کاری است فوق‌العاده شجاعانه از نوزادی بسیار ضعیف. به جوانانی بنگرید که از موضعی ضعیف به مبارزه علیه خودکامگان بپا می‌خیزند، کاری بس شجاعانه.

۲- آینده‌نگری، برنامه‌ریزی برای آینده و آمادگی یافتن برای زندگی در دنیای ناشناخته و سراسر ابهام در آینده از اهمیت ویژه برخوردار است ولی نه به اندازه نابود کردن امروز.

۳- مبارزه شخص را قدرتمند می‌کند حتی اگر به مقصد نرسد در حالی که تن پروری، ضعف و سستی ببار می‌آورد.

۴- معمولا شکنجه‌شدگان، زندانیان، و آزار دیدگان چون به قدرت می‌رسند خود شکنجه‌گر و آزار دهنده می‌شوند و زندانی می‌کنند. در انتخاب مسئولان با دقت تمام جنبه‌های متعدد زندگی، پیشینه، ویژگی‌ها، خواسته‌ها و اهداف آنها را بررسی کنید به ویژه اینکه ایران در آستانه تغییری بنیادی است و نیاز به رهبرانی دارد که ایران را به جایگاهی برساند که شایسته آن است.

۵- برخی بر این باورند که بردگی لغو شده است. من چنین باوری را نابجا و نامعقول می‌دانم.  اگر بردگی ریشه کن شده است پس سرچشمه این همه اندیشه برده و برده پرور از کجاست؟

۶- چگونه عده‌ای افراد بی‌اندیشه و خرافاتی قدرت آنرا یافتند تا تیشه به ریشه درختان بوستان اندیشه زنند؟ 

۷- انسان‌هایی که به سرنوشت و تقدیر بیش از اندیشه و رفتار خود اهمیت می‌دهند و نقش اصلی شرایط زندگی خود را در تقدیر و نه اندیشه و عملکرد خود نسبت می‌دهند چون بردگانی هستند که اربابان‌شان برایشان تصمیم می‌گیرند. باور به تقدیر و سرنوشت فرد را از تفکر و تلاش برای پیشرفت باز می‌دارد.

۸- پایه اهداف‌مان را در هماهنگی با امکانات موجود بگذاریم اگر توان فراهم کردن امکانات لازم برای پیگیری اهداف بزرگتر و مهمتری را نداریم،  برای رسیدن به اهداف فوق‌العاده و غیر معمول مهم ابتدا باید امکانات لازم برای تحقق چنان اهدافی را فراهم کنیم.

۹- توسعه اقتصادی به سرمایه‌گذاری داخلی و خارجی، به تولید، به نیروی کار متخصص و غیرمتخصص، به برنامه ریزی، به سیاست‌های اقتصادی کوتاه مدت و میان مدت و طولانی مدت، به مدیریت و تقسیم منابع و بهره‌برداری درست از آن، امنیت مالی و شغلی، فقدان فساد، انگیزه و ابتکار و خلاقیت و آموزش و سلامت روحی و فکری و جسمی شهروندان نیاز است و نه توسل به آیات «آسمانی»، «مقدسات»، وعده «بهشت» دادن، تاکید بر سرنوشت، ترویج خرافات،…..

۱۰- کسی که فکر می‌کند با نبودنش (مرگ طبیعی، ترور، اعدام،…) برای جامعه و دیگر انسان‌ها سازنده‌تر و مفیدتر است شاید نباید لحظه‌ای در خودکشی درنگ کند ولی اگر حضور خود در این جهان را برای خوشبختی انسان لازم می بیند باید برای بقای خود با تمام وجود و توان، و با هر روش ممکن مبارزه کند.

۱۱- کارهایی است که در انجام آنها تنبلی می‌کنیم و به خود می‌گوییم هنوز فرصت داریم ولی هرگز فرصت پیدا نمی‌کنیم تا انجام دهیم. عبارت «هنوز  فرصت داریم» را از ذهن خود دور کنیم و هرگز استفاده نکنیم، هر کاری را به موقع انجام دهیم هر چند ممکن است که هر وقت شود انجام داد ولی تضمینی نیست که ما فرصت یابیم. یادگیری و یاد دادن، آگاهی یافتن و بخشیدن، تصمیم‌گیری به هنگام، مبارزه علیه خودکامگان از جمله کارهایی است که به هنگام باید انجام دهیم.

۱۲- دولت‌های غربی دهه‌ها است که سیاست رسمی خود را براساس تغییر رفتار رژیم اسلامی ایران قرار داده‌اند غافل از اینکه رهبران و دولتمردان رژیم اسلامی ایران وقیح و بی‌شرم هستند و هیچ نیرویی قادر به تغییر رفتار افراد بی‌شرم نیست. هیچ فرد بیشرمی توانایی یاد گیری تجربیات خود برای تغییر رفتار خود را ندارد. رهبران غرب باید این را درک کنند که نمی‌کنند!

۱۳- هر چقدر که امروز برای خواندن کتاب‌ها پرداخت کنیم/هزینه کنیم مطمئن باشیم از هزینه‌هایی که بابت نخواندن همان کتاب‌ها در آینده مجبور به پرداخت می‌شویم بسیار کمتر خواهد بود فقط باید در گزینش کتاب‌هایی که می‌خوانیم دقت بیشتری به کار بریم.

۱۴- به هر مشکلی که بر می‌خوریم، هر شکستی که می‌خوریم، با هر گرفتاری که مواجه می‌شویم، به هر بیماری که مبتلا می‌شویم، از هر کسی که فریب می‌خوریم، با هر ناجوانمردی که دوست می‌شویم، … کسی جز خود را عامل و مسئول ندانیم تا بتوانیم حلش کنیم، از آن عبور کنیم، از آن بیاموزیم، و تکرارش نکنیم.

۱۵- آیا می‌دانیم اگر به دیگران اجازه دهیم که وقت‌مان را تلف کنند مرتکب جرم شده‌ایم، و بابت آن چه بخواهیم و چه نخواهیم، دیر یا زود، هزینه خواهیم داد یعنی مجازات خواهیم شد؟

۱۶- هر انتخابی که آزادانه می‌کنیم مسئولیت نتایج آن بر عهده ماست. ایکاش مکانیسمی وجود می‌داشت که برای انتخاب هایی که نتایج زیان بار بویژه برای دیگران می داشت هزینه سنگینی پرداخت می‌کردیم تا شاید سنجیده‌تر، اگاهانه‌تر، و مسئولانه تر‌ انتخاب می‌کردیم.

۱۷- کم دانستن و کم خواندن از ندانستن و نخواندن خطرناک‌تر و فاجعه آفرین‌تر است زیرا افرادی که کم میدانند و کم می خوانند متوهم هستند و غرق در تعصب، و  بر اساس فرضیات غلط و یک سویه و کورکورانه و با دانش محدود و بدون درک ابعاد مختلف موضوع تصمیم می‌گیرند که نتیجه‌ای جز فاجعه نخواهد داشت.

۱۸- یکی از مزایای کتاب خواندن یادگیری در زمان کوتاه با هزینه مقبول است. مولف کتاب چه بسا در پی سال‌ها پژوهش و اندیشیدن توانست ایده‌ها و نتایج پژوهش را در اختیار ما بگذارد ولی ما در چند ساعت و یا چند روز همه آنچه را حاصل سال‌ها مطالعه و تفکر دیکری است را کسب می‌کنیم.

۱۹- هیچ تفکر و اندیشه‌ای، هیچ تمدنی، هیچ فرهنگی و هیچ ملتی نابود نمی‌شود مگر آنکه نخبگان فکری، فرهنگی و علمی‌اش برای دردهای آمروزش نسخه‌های دردهای دیروزش را بپیچد.

۲۰-  از آنچه داریم شاد باشیم و لذت بریم و استفاده بهینه کنیم، و از آنچه نداریم برای کسب  آن تلاش و مبارزه‌ای پیگیر و خستگی‌ناپذیر در پیش گیریم.

منوچهر جمالی، اندیشمند معاصر: 

«بزرگترین جنایت اخلاقی اسلام ازاینجا شروع می‌شود که مومن را از کافر جدا، و او را از کافر ممتاز  و برتر می سازد». چنین باوری اصل برابری انسان را به چالش می‌گیرد.

هفته دلپذیر و خاطره‌انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط