بیانیه نهضت مقاومت ملی ایران

به مناسبت چهل‌و ششمین سالگرد شانزدهم دی‌ماه ۱۳۵۷

در روز ۱۶ دی‌‌ماه ۱۳۵۷، با تشکیل دولت ملی دکتر شاپور بختیار و سرانجامِ ۲۵ سال دیکتاتوری فردیِ محمدرضاشاه، چشم‌انداز تحققِ دموکراسی و حاکمیت ملی به‌روی ملت ایران گشوده شد.

نخست‌وزیر قانونی نظام مشروطه سلطنتی ایران هم‌زمان‌با ارائه برنامه دولت خود، به احمد‌آباد رفت و با حضور بر مزار دکتر محمد مصدق و تجدید عهد با رهبر نهضت ملی ایران بر کودتای ننگین ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ خط بطلان کشید؛ طومار شوم آنرا بست؛ و اعتبار مشروطیت را که به مدت یکربع قرن خودکامگی شاه کنار گذاشته شده بود، به آن بازگردانید.

نکات برنامه دولت بختیار، علاوه بر تضمین همه‌ی خواسته‌های جبهه ملی، برپایه اندیشه‌ها و فلسفه سیاسی بختیار یعنی بر آزادی و میهن دوستی و عدالت بود؛ فلسفه‌ای که مفاهیم: زندانی سیاسی، سانسور مطبوعات، زیرپا گذاشتن آزادی بیان و قلم، بی احترامی به آزادی فردی و اجتماعی و ناچیز شمردن آن و محرومیت افراد از ایجاد تشکل‌های سیاسی، اجتماعی و صنفی، در چارچوب آن نمی‌گنجید.

بختیار از روزهای نخست قبول مسئولیت به مردم روی‌آورد؛ در اولین مصاحبه‌اش آنها را با احترام مخاطَب قرار داد و گفت:”و اکنون که در خزان عمر خود قبول مسئولیت خطیر و تاریخی فعلی را نموده‌ام، همه می‌دانند که منظوری جز نجات مملکت که در تاریکترین ایام حیات خود می‌باشد ندارم. حال‌که خزانه دولت تهی و موج اعتصابات و هرج و مرج اغلب نقاط کشور را فراگرفته، با درک تمام اشکالات قبول تشکیل یک دولت ملی را نمودم.”

“سوگند یاد می‌کنم اگر به قیمت جانم و اعتبار و حیثیتم هم باشد؛ بگذارم کشورم به‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌سوی نابودی و زوال سوق داده شود؛ سوگند یاد می‌کنم که تا آخرین نفس با تجزیه‌طلب و آنهایی که از خلق‌های ایران و از پرچمی غیر از پرچم سه‌رنگ سخن می‌گویند؛ مبارزه کنم.”

در مجلس شورای ملی نیز اعلام کرد: “دشمنان کشور باید بدانند که من با علم و اطلاع از اوضاع اسف‌‌بار مملکت قبول مسئولیت نمودم و با قدرت ایمان و پشتیبانی همه‌ی شما دوستان عزیز امیدوارم که به آشفتگی کشور سر و سامان داده و کشور را به سوی یک کشور سوسیال دموکرات واقعی سوق دهم. در این راه از خدای بزرگ و همت افرادی که مرا می‌شناسند مساعدت می‌‌‌طلبم و هیچ تهدید یا تردیدی مرا از راه خدمت‌‌‌‌‌‌‌گذاری باز نخواهد داشت. من مرغ طوفانم نیاندیشم ز طوفان؛ موجم، نه آن موجی که از دریا گریزد.”

لازم به یاد‌آوریست که حضور مستمر دکتر شاپور بختیار در صحنه مخالفت صریح و مبارزه با حکومت برخاسته از کودتای ننگین ۲۸ مرداد، از ۱۳۳۲ به‌بعد با تحمل زندان و محرومیت‌های متعدد همراه بود.

بختیار به آینده‌ی میهن و نیکبختی ملت توجه داشت؛ در جهت تحقق آینده‌ای نیکو برای میهن و نیک‌بختی مردم گام برمی‌داشت و از برخورد به هیچ سدی نمی‌هراسید.

علاوه بر حضور دایمی و مؤثر بختیار در صحنه سیاسی، بالاخص پس از انتشار نامه ـسرگشاده مشترک با فروهر و سنجابی به “پیشگاه اعلیحضرت همایونی” و هشدار به شاه، می‌توان از جمله، به ایجاد یک “گروه کار” مرکب از حمید ذوالنور، رضا حاج مرزبان امیرهوشنگ کشاورز صدر برای بررسی اوضاع کشور و تدوین برنامه‌ای برای رهایی مملکت از آن اوضاع را ذکر کرد.

بختیار در طی جنبش انقلابی سالهای ۵۵ و ۵۶، در تیرماه ۱۳۵۷ برای سازماندهی نیروهای پراکنده طرفداران مصدق تحت عنوان “اتحاد نیروهای جبهه ملی” بطور مؤثر به احیای جبهه ملی پرداخت.

هرچند که کوشش بختیار در جهت تحقق نخست‌وزیری دکتر غلام‌حسین صدیقی، امری که باموجی از مخالفتهای دشمنانه‌ی دکتر کریم سنجابی مواجه شده بود به ثمر نرسید؛ هرچند خود او نیز در طی حکومت ملی‌ سی‌و هفت روزه‌اش آماج حملات دشمنان و دوست‌نمایان مدعی پیروی از “مکتب مصدق” قرار گرفته بود، از بوته آزمایش تاریخ سربلند بیرون آمد.

سربلندی شاپور بختیار نصیب ملت ایران شد؛ تا افکار عمومی جهان و نسل‌های آینده بدانند که: در مقابل روح‌الله خمینی و سایر اعقاب شیخ فضل‌الله نوری مردی، مردانه ایستاد؛ همه‌چیز خود را در طبق اخلاص گذاشت؛ خصومت دشمنان ایران را، یعنی فوج سرخ و سیاه فدائیان و مجاهدین خلق را که در اعلام بندگی به خمینی از یکدیگر سبقت می‌گرفتند به‌ بهای جان پذیرفت.

و امروز!

در حالی‌که نظام سیاه و قهقرایی دینی با سرعتی شگرف به نابودی می‌رود و باند مافیایی حاکمیت بیگانه با سنت‌ها و فرهنگ دیرپای ایران خود را برای فرار از مملکت آماده کرده‌ و همچون سایر دیکتاتورها پول و سرمایه ملت را بسرقت می‌برد؛ ملت ایران بیش از پیش به حقانیت اندیشه‌ها و اقدامات دکتر شاپور بختیار پی‌برده و به‌داشتن این فرزند شایسته‌ی مام وطن افتخار می‌کند.

ایران هرگز نخواهد مرد

شنبه، ۱۵ دی ۱۴۰۳ / ۴ ژانویه ۲۰۲۴

نهضت مقاومت ملی ایران

مطالب مرتبط