پراکندهگوییهای پایانهفته ۱۵۳
۱- از قدرت کار تیمی، قدرت کار جمعی، قدرت اجتماع غافل نشویم. شاید کمتر قدرتی در جهان قدرتمندتر بتواند با چنین قدرتی برابری کند. همین قدرت بوده که در جاهای مختلف و درزمانهای مختلف دیکتاتورها و قدرتهای خودکامه را به زیر کشیده است.
۲- حکومتهایی که راه احساس تعلق شهروندان به جامعه را میبندند مرتکب جنایت میشوند.
۳- شنیدهایم و خواندهایم قدرت فساد میآورد ولی بیتردید کمتر شنیدهایم و خواندهایم یا اصلا نشنیدهایم و نخواندهایم که نداشتن قدرت نیز فساد در پی دارد. یکی از ویژگیهای قدرت این است که ما را نسبت به نقاط ضعف و نارساییهای ما کور میکند و زمینهای فراهم میکند که فرد دارنده قدرت احساس برتری کند و همین حس کم کم شخص را فاسد میکند. از دگر سو کسی که از قدرت بینصیب مانده به کارهایی مثل اخلال و فریب و خلاف متوسل میشوند.
۴- یکی از مشکلات جهان کنونی فقدان قدرت سالم، مسئولانه و قدرتمند فروتن است. قدرتمندی که از مهارتها و توانایی هایش برای خدمت به دیگران و جامعه استفاده کند، و نه منافع و مصالح شخصی خود را بر منافع و مصالح جامعه ترجیح دهد. استفاده فروتنانه از قدرت به شخص برتری میبخشد. تقسیم قدرت میتواند به سالم ماندن قدرت کمک کند.
۵- شهروندان برای ابراز نارضایتی و ناخشنودی از حکومت و رهبران به شیوههای مختلف متوسل میشوند. طنز گفتن و جوک ساختن و هجو کردن هم از آن شیوهها هستند. طنز گفتن و جوک ساختن و هجو کردن ابزاری برای تقدسزدایی، به چالش گرفتن رهبران، و کاهش ابهت آنان است. از اهمیت و قدرت این ابزار غافل نباشیم.
۶- گاهی خود را مورد مطالعه قرار دهبم، خود را نقد کنیم، نارساییهای خود را پپذیریم، و برای اصلاح و بهبود و تغییر خود تلاش کنیم.
۷- روشنگری با هر نوع محافظه کاری بیگانه است و پرسشگریِ آزاد در ذات آن قرار دارد.
۸- دین نتیجه توهم گروهی از افراد است که از خرد بهرهای نبرده اند.
۹- مدیریت انرژی خودمان مثل مدیریت بسیاری چیزهای دیگر برای پیروزی ضروری است.
۱۰- کسانی که انرژی خود را نادیده و یا دستکم میگیرند به وجود، پتانسیل و هوش خود توهین میکنند.
۱۱- رهبری نیاز به انسانیت دارد و نه کمال. رهبری با پذیرش انسانیت شکل معتبرتر و عمیقتری از رهبری را نشان خواهد داد که میتواند همه چیز را تغییر دهد. رهبری که از نارساییهای خود آگاه نباشد، و یا آگاه باشد ولی اقدامی برای رفع آن نارساییها نکند راه سقوط را در پیش گرفته است.
۱۲- کسانی که تصور میکنند با جان باختن جامعهای بهتر شکل میگیرد در اشتباهند، این نوعی بیخردی است. بودن من است که امکان تغییرات را فراهم میکند مشروط به اینکه بخواهم ولی نبودن من هیچ چیزی را تغییر نمیدهد. خردمندان با بودن شان و پس از مرگشان با میراثشان بر دیگران تاثیرات مثبت میگذارند ولی بیخردان در بودنشان انرژی منفی پخش میکنند و در نبودشان کاملا فراموش میشوند.
۱۳- اگر تاکنون متوجه مرتبط بودن همه چیز در هستی نشدهایم از همین لحظه کوشش کنیم تا به این واقعیت پیببریم. درک این واقعیت جهان بینی ما را تغییر خواهد داد و این تغییر میتواند منبع تغییرات خرد و کلان در سطوح مختلف شود.
۱۴- اگر از انجام کاری لذت نمیبریم از انجام آن خودداری کنیم اگر امکانش را داریم. اگر از مبارزه در زندگی، مبارزه برای اهدافمان، مبارزه برای ایجاد تغییرات مثبت، مبارزه علیه بیدادگران و خودکامگان و هر نوع مبارزهای لذت نمیبریم به نشانه این است که یک انسان مبارز نیستیم و ادامه مبارزه ما در چنان حالتی احتمالا نه تنها برای ما بلکه برای دیگران هم زیانبار خواهد بود.
۱۵- تجربه و تاریخ گواهانی هستند که اگر برای باورهای خود ایستادگی و مبارزه کنیم، و از اراده قاطعی برخوردار باشیم دیگران را در ادامه مبارزه به خود جذب میکنیم و احتمال پیروزی را بالا میبریم.
۱۶- همرنگ جماعت نشدن شعور و خرد میخواهد و شهامت، هزینه سنگین دارد. همرنگ جماعت شدن میتواند فاجعه آفرین باشد.
۱۷- زمانی که لازم است سکوت کنیم اگر بتوانی سکوت کنیم یک فرد خردمند هستیم، و زمانی که لازم است سکوت نکنیم ولی سکوت کنیم یک جنایتکار محسوب میشویم.
۱۸- بستن دهان مردم نه تنها سانسور است و ضد آزادی بلکه حتی هر چقدر هم قدرتمند باشیم در بستن دهان مردم از قدرت کافی برخوردار نیستیم.
۱۹- هر زمان که خود را بینیاز از یادگیری میدانیم دقیقا زمانی است که بیش از هر زمان دیگری به یادگیری نیازمندیم و بیدرنگ باید اقدام کنیم.
۲۰- در سختیها، بحرانها و چالشهای زندگی چون گاومیش باشیم که بطرف طوفان میرود و نه چون گاو که از طوفان می گریزد.
برتراند راسل
«کسانی که نمیخواهند به عقایدشان شک کنند”متعصب” هستند.
کسانی که نمیتوانند به عقایدشان شک کنند”احمق” اند.
و کسانی که میترسند به عقایدشان شک کنند”برده” هستند.»
هفته دلپذیر و خاطرهانگیزی را برای شما و عزیزانتان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بیپروا