پراکندهگوییهای پایانهفته ۱۴۹
۱- زندگی ما حاصل تلاشهای خود و تاثیرهایی که دیگران بر زندگی ما میگذارند پیوسته در حال تغییر است. انسانها مستقیم یا غیر مستقیم، با شدت و ضعف بر زندگی دیگران حتی کسانی که همدیگر را نمیشناسند و هرگز نخواهند شناخت تاثیر میگذارند، حتی تاثیر یک تن میتواند مهم باشد و مسیر زندگی و آینده ما را تغییر دهد. تاثیرگذار باشیم ولی تاثیر مثبت، سازنده و ماندگار.
۲- بارها از حق انتخاب آزاد گفتم و نوشتم و باز هم تکرار میکنم زیرا به باور من انتخابهای ما در فضای آزاد و بدور از هراس میتواند سرنوشتساز و عامل تغییرات بنیادین در جوامع متعدد برای رهایی و آزادی انسانها از سلطه رژیمهای خودکامه باشد.
۳- سن تعیین کننده بلوغ فکری انسانها نیست زیرا هر یک از ما در زندگی خود با افرادی برخورد کردیم که در سنین بالا بودند ولی هیچ نشانهای از بلوغ فکری در آنها دیده نمیشد. بلوغ فکری ارتباط تنگاتنگ و مستقیم با درک ما از نادانی ما دارد. به عبارت دیگر، زمانی میتوانیم مدعی بلوغ فکری باشیم که به مرحلهای رسیده باشیم که بدانیم دانای کل نیستیم و از میلیاردها چیز ریز و درشت آگاهی نداریم.
۴- کسانی که ما را درک نمیکنند، برایمان ارزش قائل نیستند، ما را دستکم میگیرند، به تواناییهای ما باور ندارند، ما را در راه رسیدن به اهدافمان دلسرد میکنند و در کارهایمان کارشکنی، اهمیت کارهای ما را وارونه جلوه میدهند، و به ما با دیده تحقیر مینگرند را برای همیشه ترک کنیم.
۵- کسانی که دیگران را به سکوت، تحمل، بیتفاوتی، صبر و انتظار در برابر هر جنایتی دعوت میکنند و ترمزی در برابر تغییرات و تحولات، فریادهای دادخواهی، مقاومت در برابر ستمگری، تحمل ناپذیری، واکنش سنجیده و بهنگام هستند خواسته یا ناخواسته، آگاهانه یا نا آگاهانه دشمنان انسان و انسانیت هستند.
۶- بسیاری از عادات میتوانند ویرانگر باشند ولی از سوی دیگر، بسیاری عادات خوب هم وجود دارد که نبود آنها بر زندگی آسیب میرساند. عاداتی مثل صرف صبحانه و نهار و شام در ساعات معینی بطور روزانه، هر شب در یک زمان خاص خوابیدن و بامداد در ساعت معینی برخاستن، هر روز زمانی به کتاب خواندن گذراندن، سر وقت بودن در هر کاری و هر قراری،… همچنین یکی از عادات فوقالعاده خوب در حال زندگی کردن و از زیستن لذت بردن فارغ از هر نوع نگرانی از آینده و حسرت از گذشته، و تمرکز بر حال.
۷- در هر رابطهای فواصل مناسب را حفظ کنید، فواصل مناسب بهترین فواصل هستند و نه لزوما نزدیکترین. در هر رابطهای گفتو گو را حفظ کنید، گفتو گوی سازنده کلید ادامه رابطه است. در هر رابطهای درک متقابل شرایط همدیگر، داشتن هنر سازش، و داشتن هدف مشخص از ملزومات است.
۸- اگر کتاب نمیخوانیم نه تنها مایه افتخار نیست بلکه ننگ است. بیاییم بخاطر کودکان کتابخوانی را به عادتی تبدیل کنیم تا الگویی سازنده و مثبت برای کودکان امروز و سازندگان و نقشآفرینان فردا باشیم. کتاب خواندن را به کودکان یاد دهیم، کودکان را به کتاب خواندن تشویق کنیم، و روزی را بدون کتاب خواندن و تشویق کودکان به کتابخوانی نگذرانیم.
۹- رابطهای مستقیم بین آزادی، گفتو گو و عقلانیت وجود دارد، و باز هم آزادی پایه و اساس است . هرچه آزادی بیشتر به همان نسبت گفتو گوی سازنده بیشتر، هر چه گفتو گوی سازنده بیشتر به همان نسبت امکان گسترش عقلانیت بیشتر. به سخن ساده در جامعهای که آزادی تابو است انتظار گفتو گوی سازنده بیهوده است و در نتیجه فقدان عقلانیت به هنجار ثابت در چنان جامعه تبدیل میشود، و در نبود عقلانیت انتظار رشد و پیشرفت جامعه خواب و خیالی بیش نیست.
۱۰- جلد کتاب هر چند زیبا باشد لزوما به نشانه با کیفیت بودن محتوای کتاب نیست. ظاهر یک فرد هر چند جذاب باشد لزوما منعکس کننده شخصیت واقعی او نیست. فریب ظاهر افراد و حرفهای آنان را نخورید چه بسا افرادی با ظاهری جذاب و زبانی شیرین و بیانی فصیح فردی خطرناک در واقعیت باشد. حتما در زندگیتان دستکم به تعدادی از این افراد برخورد کردید. مراقب باشید تا نگویید گول خوردیم!
۱۱- کارل مارکس المانی، فیلسوف و جامعهشناس سده ۱۹ میلادی، دین را افیون تودهها میدانست. آیا واقعا هیچ ماده مخدری را میشناسید که خطرناکتر از دین باشد؟ بهتر از دین بتواند انسان را متوهم کند؟ آیا هیچ ماده مخدری در سرتاسر جهان بیش از دین عامل کشتار انسانها بوده است؟ آیا هیچ ماده مخدری ببش از دین برای یک فرد هزینه دارد؟ آیا هیچ ماده مخدری بیش از دین عامل نفاق و تفرقه بین انسانها و یا بین گروهها در یک جامعه شده است؟ آیا هیچ ماده مخدری چون دین انسان را دگماتیست، بیمنطق، خرافاتی، و متعصب میکند؟ در مقایسه بین مواد مخدر و دین، کدام حتی برای لحظاتی موجب شادی میشود؟ در مقایسه بین مواد مخدر و دین، کدام خاصیت دارویی دارد و در پزشکی برای مداوا و درمان بیماران استفاده میشود؟ آیا جنایتی که قاچاقچیان مواد مخدر مرتکب میشوند بیش از جنایاتی است که مبلغان دین مرتکب میشوند؟…. (اشتباه نشود قصد دفاع از مواد مخدر را ندارم فقط در مقایسه با دین، مواد مخدر را کمتر زیانبار میبینم).
۱۲- بسیاری از ما به اشتباه تصور میکنیم تصمیمات و سیاستهای اشتباه موجب ضرر و زیان فراوان برای تصمیم گیران و سیاستگذاران و دیگران میشود در حالی که در بسیاری موارد برای تصمیمگیران و سیاستگذاران سودهای کلان دارد و پایههای قدرت آنها را تحکیم میبخشد و به ریش دیگران میخندند!
۱۳- ویران کردن سنجیده و بر مبنای خرد پایه شکوفایی و توانمندی است. ویران کردن باورهای غلط و زیانبار، افکار کهنه و پوسیده، عادات زشت و منفی، رویکردهای گمراه کننده، دیدگاههای ضد انسانی، … همه موجب رشد و توانایی می شود.
۱۴- جنایتکاران و خردمندان در دوقطب متضاد قرار دارند. بسیاری را میبینم که از جنایتکاران انتظار کارهای خردمندانه دارند. یک جنایتکار بر اساس خرد رفتار نمی کند وگرنه هرگز جنایتکار نمی شد. هنوز کم نیستند کسانی که در انتظار رفتار خردمندانه از حاکمان جنایتکار در نقاط مختلف جهان هستند غافل از اینکه جنایتکاران با خرد بیگانهاند.
۱۵- افراد مسموم را از دور و بر خود دور کنید. افرادی که همیشه فکر می کنند حق با آنهاست و دیگران حق آنها را ضایع میکنند، افرادی که چاپلوس و متملق هستند، افرادی که دروغگو هستند، افرادی که همیشه در فکر فریب دادن دیگران هستند، افرادی که همیشه در حال برنامهریزی برای کنترل دیگران هستند، افرادی که از مصاحبت با آنها خسته و فرسوده میشوی و احساس میکنی بودن با آنها اتلاف وقت است، افرادی که به شما حسادت میورزند و همیشه تلاش می کنند که با شیوههای مختلف شخصیت شما را تخریب کنند، به شما انرژی منفی میدهند، شما را دلسرد میکنند، همچون سدی از راههای مختلف مانع رشد شما میشوند، همیشه از شما انتقاد غیر سازنده و مغرضانه میکنند، دستاوردهای شگرف شما را کم اهمیت جلوه میدهند،… همه افراد سمی هستند و دوری از آنها لازم و ضروری.
۱۶- کشوری که از منابع و عناصر مختلف قدرت در حد کافی برخوردار باشد ولی فقط از سیاستمداران دانا، با کفایت، کاردان، و حافظ منافع و مصالح ملی محروم باشد، با مشکلات و بحرانهای متعدد مواجه خواهد شد، فقر در جامعه فراگیر خواهد شد و کشور رو به قهقرا میرود. بهترین نمونه ایران تحت رژیم اسلامی است که با برخورداری از ۱۱ در صد منابع طبیعی جهان و بسیاری از عوامل متشکله قدرت به جامعهای با بحرانهای متعدد و مشکلات بسیار روبروست.
۱۷- حکومتی که ناتوان از پرورش نیروهای مولد در کشور باشد، نتواند شرایط و امکانات تولید را فراهم کند، تولید کنندکان محدودی هم که در جامعه باقی مانده به شیوههای مختلف دلسرد کند نباید در قدرت باقی بماند چون کشور را به مسیر نابودی پیش میبرد. فرجام جامعه غیر مولد نابودی است.
۱۸- یکی از عوامل عمده مشکلات و اختلافات و جنگها و بحرانها در جامعه بشری، بین کشورها، بین گروهها در داخل کشورها و حتی بین اعضای یک جامعه این است که عدهای دیدگاه ویژه ای دارند و میخواهند آن دیدگاه را به دیگران تحمیل کنند حتی اگر لازم باشد هزاران تن را بکشند و نابود کنند، میخواهند دیگران، دیگر گروهها، دیگر جوامع،… همه حوادث ریز و درشت را از زاویه دید آنها ببینند.
۱۹- ما عادت کردیم به مکانی که دانشآموز پس از پایان دوره تحصیلات دبیرستانی برای ادامه تحصیل میرود دانشگاه بنامیم و دل خوش کنیم که دانشگاه میرویم و مدرک دانشگاهی میگیریم ولی به مکانی که در آن آزادی آکادمیک وجود ندارد نباید دانشگاه گفت. در جوامع دیکتاتوری و در حکومتهای ایدیولوژیک انتظار آزادی آکادمیک بیهوده است و به تبع آن صحبت از وجود دانشگاه در چنین جوامعی مضحک است.
۲۰- خودشناسی، خودسازی و بازنگری تعاریف ذهنی از نخستین گامهایی است که لازم است برای پیشرفت و پیروزی برداریم. برای آنچه براساس روشهای تربیتی غلط، همنشینی با افراد منفی، زندگی در جامعه گرفتار خرافات، آموزش در نهادهای تحت کنترل مطلق حکومتهای دگماتیست،… در وجود ما نهادینه شده و با خرد و تدبیر در تضاد است را پاکسازی، اصلاح و یا کاملا تغییر دهیم و هر چه بوی خرافات میدهد را از ذهنمان تخلیه کنیم.
تورم-مالیات
«اجازه دهید این حقیقت بنیادی را هرگز فراموش نکنیم: دولت منبع پولی ندارد، جز پولی که مردم خودشان به دست میآورند.
اگر دولت بخواهد بیشتر خرج کند، فقط با قرض گرفتن پسانداز شما یا مالیات بیشتر گرفتن از شما میتواند این کار را انجام دهد. فکر کردن به اینکه شخص دیگری هزینه آن را پرداخت خواهد کرد، خوب نیست – آن “شخص دیگر” شما هستید. چیزی به عنوان پول عمومی وجود ندارد؛ تنها پول مالیات دهندگان وجود دارد.»
#مارگارت تاچر، از نخست وزیران بریتانیا
هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان تان خواهانم.
ایران هرگز نخواهد مرد!
در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.
دکتر ابراهیم بی پروا