بنام خداوند جان و خرد _ کزین برتر اندیشه بر نگذرد

فتنه ۱۳۵۷ تنها یک ویرانی کامل در ارکان سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی، آموزشی و صنعتی ایران ایجاد کرد بلکه میدانی هم بود برای آزمایش اندیشه و کردار نخبگان فکری، سیاسی و اجتماعی. در این آزمایش بزرگ تاریخی شمار بسیار اندکی پیروز شدند که بی‌تردید شاخص‌ترین آنها کسی جز زنده یاد دکتر شاپور بختیار نبود.

بختیار ‌در اوج بحران ۵۷ به عنوان راه سوم ظهور کرد، بختیار نقطه اشتراک آزادی‌خواهان جناح‌های مختلف بود، بختیار پاسدار آزادی‌های فردی و اجتماعی بود. 

بختیار خار چشم حکومت تیوکراتیک برآمده از فتنه ۵۷ بود با تز لائیسیته با تاکید بر ملی‌گرایی، قانون‌مندی، خردگرایی، آزادیخواهی که همه این اصول در حکومت ملایان غایب هستند.

بختیار ۳۳ سال پیش در چنین روزی به وقیح‌ترین، فجیع‌ترین و غیر انسانی‌ترین شیوه ممکن یه قتل رسید چون امران قتل این دولتمرد پای بند به اخلاق و انصاف سیاسی را تهدیدی جدی برای بقای خود می‌دیدند.

بختیار سمبل میهن‌پرستی قربانی افکار ضد‌ میهنی شد، بختیار سمبل ملی‌گرایی قربانی افکار تاریک اصحاب امت شد، بختیار نماد خردگرایی قربانی بیخردی و خرافات شد، بختیار نماد دموکراسی قربانی تیوکراتیک شد، بختیار نماد همزیستی مسالمت‌آمیز قربانی تروریسم دولتی شد، بختیار نماد قانون‌مداری قربانی هرج و مرج و بی‌قانونی شد، بختیار سمبل سازندگی قربانی تفکر مخرب شد، بختیار سمبل نگاه به آینده قربانی گذشته کرایی شد، بختیار نماد انسان‌گرایی قربان افکار ضد انسانی شد، بختیار امید نسل‌های آینده قربانی جنایت اشاعه‌دهندگان ناامیدی شد.

اما زهی خیال باطل! بختیار همیشه خواهد بود و کماکان خارجشم ملایان حاکم است با میراث‌های که از خود به یادگار گذاشته است. یک بار در جایی گفتم و باز تکرار می‌کنم که بختیار از آرامشگاه خود در مونپارناس پاریس، ایران آینده را رهبری خواهد کرد. ایران راهی جز اجرای رهنمودهای زنده یاد دکتر شاپور بختیار در پیش ندارد و این در روش و منش و اندیشه و گفتار و رفتار هوادارن بیشمار دکتر بختیار و دیگرانی که در حال مبارزه با رژیم ملایان هستند بروشنی دیده می‌شود.

بختیار یک الگو برای مبارزان امروز و فردای ایران است. خود از نوجوانی تا ششم اوت ۱۹۹۱ از مبارزه علیه هرنوع خودکامگی کوتاهی نکرد.

بختیار درس‌هایی به ما داد که برای همه دوران راهگشای بن بست‌ها و بحران‌های سیاسی است. این مبارز سیاسی بود که علیرغم مبارزات با حکومت محمدرضا شاه و تحمل زندان و محرومیت‌ها، در زمانی که احساس کرد شاید بتواند نقشی در جلوگیری از بقدرت رسیدن فاشیسم مذهبی در ایران ایفا کند دعوت پادشاه برای نخست‌وزیری پذیرفت و از وجاهت ملی خود صرف‌نظر کرد و منافع ملی و جمعی را بر منافع فردی ترجیح داد.

او بود که با شناخت درست از نقش نهاد دین در سیاست مخالفت علنی خود را با هر نوع حکومت مبتنی بر مذهب اعلام کرد. تا واپسین لحظه زندگی خود بر باورش استوار ایستاد و پافشاری کرد و می‌گفت با آخوند و مذهب به دموکراسی نمی‌رسیم. او آخوند و مذهب  را با آزادی و دمکراسی مانعه الجمع می‌دانست.

آنچه بختیار در آن شرایط بحرانی می‌دید اکثریت نمی‌دیدند. او با روشن‌بینی ویژه‌ای به ما نشان داد که اکثریت همیشه لزوما راه درست را بر نمی‌گزیند علیرغم باور راسخ او به حکومت اکثریت.

 برخلاف بسیاری که در جستجوی آزادی و مردمسالاری سر سپرده آخوندی مرتجع شدند بختیار با شهامت بی‌نظیر تاریخی دیکتاتوری نعلین را خطرناک‌ترین و زشت‌ترین نوع دیکتاتوری خواند.

عالمانه، هوشمندانه، و اندیشمندانه وارد نبردی شد که می‌دانست که شانس پیروزی بسیار ناچیز و حتی صفر است. ولی سکوت و بی‌تفاوتی یا همراهی با توده هیجان‌زده و یا با آخوندهای مرتجع را خطری بس عظیم می‌دانست.

تاکید آخرین نخست‌وزیر مشروطه پادشاهی بر انصاف سیاسی، اخلاق سیاسی، روابط مسالمت‌آمیز با دگر ملل جهان، حفظ تمامیت ارضی ایران، عدالت‌خواهی، رعایت حقوق‌بشر،  و منافع و مصالح ملی از دیگر یادگارهای ماندگار اوست.

پیام را با این جملات به پایان می‌رسانم:

بختیار پلی است بین گذشته و آینده، جوانان و نسل‌های آینده از این پل برای بازسازی و بقای ایران حداکثر بهره‌برداری را بکنند. او تسلیم هیچ نظام خودکامه و فاشیستی نشد و شما جوانان هم نشوید.

بختیار فرزند راستین مشروطه، فرزند راستین ایران و یک انسان بزرگ همیشه با ما خواهد.

ایران هرگز نخواهد مرد!

ابراهیم بی پروا، حومه واشنگتن، پایتخت ایالات متحده امریکا

مطالب مرتبط