پراکنده‌گویی‌های پایان‌هفته ۱۳۹

۱- شرکت در انتخابات نه تنها خون تازه ای در رگ های استبداد تزریق می کند بلکه شرکت کنندگان مرتکب جنایتی نابخشودنی میشوند که قربانیان آن خود و  دیگر مخالفان رژیم اسلامی حاکم بر ایران هستند. شرکت در انتخابات یعنی نا‌سپاسی به جانباختگان آزادیخواه، شرکت در انتخابات یعنی نادیده گرفتن منافع جمعی، شرکت در انتخابات یعنی تایید اعدام، کشتار، بازداشت، شکنجه، ورشکستگی اقتصادی، نابودی محیط زیست،  فحشا، اعتباد به مواد مخدر، فقر، تبعیض،…

۲- کسی که برده عقاید خود است هرگز آگاهی نمی‌یابد ، مهم نیست این عقاید مذهبی است یا غیر مذهبی بلکه آنچه مهم است قدرت عقاید در بازداشتن شخص در کسب آگاهی است.

۳- دین ابزاری است برای غارت اموال مردم،  و دین‌داران افرادی هستند که متاسفانه با خشنودی کامل از این ابزار  برای غارتگری استفاده می‌کنند.

۴- اگر اجازه دهیم دیگری به ما زور گوید  مرتکب جنایت می‌شویم.  در مقابله با هر زورگو و هر نوع زورگویی بهترین گزینش مقاومت و مبارزه است.

۵- یکی از دردناک‌ترین حالت‌ها زمانی است که متوجه می‌شویم مسئولیت حل بحران و یا فاجعه‌ای به عهده ماست  که هیچ نقشی و سهمی در وقوع آن فاجعه و بحران نداشتیم.

۶- باوری که حاصل اندیشه ژرف و سنجیده، و مطالعه تطبیقی- تاریخی نباشد نه معتبر است و نه قابل دفاع. 

۷- دانشمندی که مرامی غیر از انسانیت در پیش گرفته و دانش او کمکی به خوشبختی انسان  نمی‌کند،  نه می‌تواند الگویی برای انسان‌ها باشد و نه قابل دفاع است. 

۸- خرد و اندیشه و تدبیر اضلاع مثلث پیروزی هستند. در فقدان هریک از آنها امکان پیروزی نیست و یا شاید  در بهترین حالت پیروزی به تاخیر افتد.

۹- داروی درمان بیماری‌های سیاسی و اجتماعی آگاهی است، آگاهی است، آگاهی.

۱۰- اگر ایده‌ها، زمان و انرژی‌مان را هزینه توسعه جامعه و رشد اعضای آن کنیم به مثابه پرداخت بدهی‌مان به جامعه است.

۱۱- کاری را که از آن لذت نمی‌بریم انجام ندهیم زیرا ما را ضعیف میکند و اعتماد به نفس‌مان را از بین می‌برد. بلعکس، کارهایی را که از انجامشان لذت می‌بریم به ما نیرو می‌بخشد، ما را توانمند می‌کند، اعتماد بنفس را افزایش می‌دهد، و سطح بازده کار را بالا می برد.

۱۲- نوع روابط اعضای یک گروه، یک سازمان، و یا یک جامعه از عوامل کلیدی در رشد و پیشرفت آن واحد اجتماعی است.

۱۳- یکی از مشکل‌ترین و بدترین کارها ترک کاری است که انجام می‌دهیم بدون اینکه جایگزینی برایش داشته باشیم. بنابراین، همیشه باید در نظر داشت که بدون داشتن جایگزین کاری را رها نکرد. 

۱۴- تا بر باورهای غلط غلبه نیابیم انتظار پیروزی در مبارزه برای آزادی انتظاری بیهوده است.

۱۵- اگر تحرک نداشته باشیم تصور رشد و پیشرفت توهمی بیش نیست ولی توجه داشته باشیم که تحرک شرط لازم رشد است و نه کافی.

۱۶- افرادی که از تغییر می‌ترسند می‌خواهند دیگران را هم از تغییر بترسانند. اگر دیگران تحت تاثیر آن فرد ترسو از تغییرکردن خودداری کنند ناخواسته نادانی خود را اثبات می‌کنند.

۱۷- کسانی که بی‌وقفه در حال بهتر کر دن خود هستند و تسلیم حوادث در این روند نمی‌شوند بهترین الگو و الهام بخش‌ترین اعضای جامعه هستند برای دیگرانی که علاقه‌مند به رشد شخصی و توسعه اجتماعی می‌باشند.

۱۸- خشونت، فساد، سرقت، جنایت، فقر، سرکوب، اعدام،… همه نشانه‌های روشنی است که ما در مسیری گام بر میداریم که سرانجام به دروازه‌های تاریکی می‌رسیم.

۱۹- آگاهی بخشی و آموزش دادن از موارد نادری است که تاثیرات‌شان بی‌انتها و بر نسل اندر نسل و چه بسا سده‌ها و هزاره‌ها بعد ادامه یابد. هدف از آنچه اموزش می‌دهیم را بر خوشبختی انسان قرار دهیم و هدف آگاهی بخشی  را مبارزه برای آزادی انسان.

۲۰- از برابری حقوقی زیاد شنیده‌ایم. واقعیت این است که برابری حقوقی زمانی واقع‌بینانه است که ما انسانها در درون خود همه انسانها را برابر بدانیم و کسی را برتر از دیگری نبینیم. مادام که خود را برتر و دیگری را پست‌تر ارزش گذاری کنیم پذیرش برابری حقوقی در روابط اموزشی، اقتصادی، سیاسی و اجتماعی فاقد معنا و ادعایی توخالی است.

اتو فون بیسمارک (صدراعظم معروف آلمان که به صدراعظم آهنین معروف بود)

«اگر به جای اسلحه با معلم به جنگ دنیا می‌رفتیم همه دشمنان نابود می‌شدند.»

اضافه کنم البته نه هر معلمی! نه معلمان مزدور این رژیم یا رژیم!

هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط