پراکنده‌گویی‌های پایان‌هفته ۱۲۳

(این شماره پراکنده‌گویی‌ها به دلیل برگزاری نمایش مضحک روز جمعه پیش از موعد همیشگی پخش می‌شود).

۱- هیچ تهدیدی خطرناک‌تر برای یک جامعه، ملت، طبیعت، فرهنگ، منابع زیرزمینی، نیروی انسانی، اندیشه، علم و دانش، هنر، و آیندگان از حکومت بی‌حکمت، فاسد، نالایق، آدمکش و بی‌تدبیر نیست. هرنوع همکاری با چنین حکومت‌هایی یک اشتباه تاریخی و به‌مثابه فعالیت علیه منافع ملی است. شرکت در «انتخابات» مهندسی شده و نمایش مضحک‌ سازمان داده شده توسط این حکومت‌ها یک جنایت ملی است.

۲- امروز زمان مبارزه است، زمان نبرد، پیکار و جنگ علیه انسان ستیزان، زمان سکوت و خاموشی نیست. یک فرصت تاریخی داریم که به جهان ثابت کنیم ما ملتی آگاه و بیدار هستیم و در جنگ بین پیشرفت و پسرفت، زندگی و مرگ، آینده و گذشته، شادی و اندوه، دانش و خرافات، عدالت و ظلم، آزادی و نبود آن، شایسته سالاری و خودکامگی، حقوق‌بشر و نقض آن … پیشرفت، زندگی، آینده، شادی، دانش، عدالت، آزادی، شایسته‌ سالاری و حقوق‌بشر را بر می‌گزینیم، و اگر خلاف این کنیم در برابر نسل‌های آینده مسئول و باید پاسخگو باشیم.

۳—زیستن بدون مشکل یک توهم است، و زیستن بدون انگیزه اوج بیخردی است. امروز ما ملت ایران با مشکلی ۴۵ ساله مواجهیم که نتوانسته‌ایم راه حلی برای این مشکل بیابیم. ریشه این ناتوانی در  یافتن راه حل را باید در فقدان انگیزه واقعی برای حل این مشکل دانست. بیاییم جمعه، یازدهم اسفند با انگیزه برکناری رژیم اسلامی ‌یعنی همان مشکل ۴۵ ساله از شرکت در «انتخابات» مهندسی شده و نمایش مضحک، رژیم اسلامی را برای همیشه از احیای مشروعیت برای بقا محروم کنیم.

۴- ما در چهل‌و پنج سال گذشته در «انتخابات » مختلف مهندسی شده و نمایشی با وعده و وعیدهای دروغین دزدان، غارتگران، بیدادگران، جنایتکارن و آدمکشانی  را انتخاب کردیم.

این بار هم اگر در این نمایش مضحک  گول  این جماعت را بخوریم بعد از این نمایش مضحک دیگر هیچ چیز برایمان باقی نخواهند گذاشت. اگر ما و عزیزان ما را نکشند، اگر از کار برکنارمان نکنند، اگر لباسهایمان را از تنمان در نیارند، اگر پول‌های حساب پس‌اندازمان را به غنیمت نبرند، اگر اموال ما را مصادره نکنند، اگر به ما تجاوز نکنند، اگر ایرانمان را بکلی نفروشند، اگر ما را به جبهه های جنگ روسیه-اوکراین، اسراییل-غزه-حزب اله اعزام نکنند،… بی تردید باید به خوش شانسی خود ایمان آوریم!

۵- شاد باشیم، بخندیم، برقصیم، موسیقی بنوازیم و گوش کنیم، اگر می‌توانیم شیک بپوشیم، و خوب بخوریم، هر کاری که می‌کنیم نقطه مقابل کارهایی باشد که دشمنان‌مان می‌خواهند و در تضاد با خواسته‌های انسان‌ستیز آنها باشد تا بدین شیوه دشمنان را به وحشت بیندازیم، و به قدرت اراده، اعتماد بنفس، و قاطعئتت ما پی‌ببرند، و بفهمند که ما تسلیم ناپذیریم.

۶- از منتقدان سازنده قدردانی کنیم، از انتقاد آنان در اصلاح عملکرد خود استفاده کنیم، و به آنان انگیزه دهیم تا به انتقاد سازنده ادامه دهند. بعکس، از منتقدان سمی دوری جوییم و اجازه ندهیم که اهداف عالی ما را منحرف کنند.

۷- تعصب کلید نابینایی و جزم اندیشی کلید گمراهی و هر دو شالوده نااگاهی، مانع خلاقیت، ترمزی برای پیشرفت هستند.

۸- اندیشه/ایده مهم است صرف‌نظر از اینکه  صاحب اندیشه/ایده چه کسی است.

۹- بازسازی اخلاقی در یک جامعه بیمار یک رسالت ملی است.

۱۰- برای پاسخ به رفتارهای کسانی که با خرد و استدلال منطقی بیگانه اند و از هنر همیشه برحق بودن برخوردارند نیاز به ابزار دیگری است و بحث با این افراد بیهوده است.

۱۱- هرگز بیش ازلیاقت کسی به او اجازه حضور در زندگی‌مان ندهیم.

۱۲- استعدادهای پنهان خود را کشف کنید و به هنگام استفاده کنید نه اینکه برای روزهای اضطراری ذخیره کنید. هریک از ما استعدادهایی نهفته داریم که احتمالا از آن خبر نداریم در حالیکه کاربرد آن استعدادها می‌تواند زندگی ما و دیگران را تغییر دهد.

۱۳- گاهی در زندگی پیش می‌آید که بین دهها دلیل برای دشمنی و جدایی یکی که اتفاقا از همه دلایل دیگر مهمتر است می تواند پایه دوستی، همکاری و مبارزه علیه دشمن مشترکمان باشد. خرد حکم می کند تا به همان یک دلیل برای همکاری با هدف مشخص نابودی دشمن مشترک  دست در دست هم دهیم.

۱۴- هیچ گامی را بدون هدف برنداریم، هیچ کاری را بدون دلیل شروع نکنیم، هیچ گزینشی را بدون بررسی نکنیم، هیچ رابطه‌ای را بدون اعتماد متقابل برقرار نکنیم، برای خواسته‌هایمان سقفی معین نکنیم، در هیچ راهی بدون نقشه گام برنداریم، یادگیری را هرگز متوقف نکنیم، همیشه به خود باور داشته باشیم، مبارزه را بخشی جداناپذیر از وجودمان سازیم، به پیروزی اطمینان داشته باشیم، و به قدرت مغزمان آگاه باشیم و از آن بطور بهینه استفاده کنیم.

۱۵- یکی از عواملی که جامعه‌ای را آسیب پذیر می‌کند بی‌اعتمادی بین شهروندان و مسئولان، و همچنین در رابطه خود شهروندان با هم است. برای حل این مشکل باید همدیگر را درک کنیم، به حرف‌های هم به دقت گوش دهیم، وعده‌های پوچ و توخالی ندهیم، به وعده‌های خود عمل کنیم، همیشه کوشش کنیم بیش از آنچه وعده داده‌ایم تحویل بدهیم، وقتی از چیزی آگاهی نداریم و نمی‌دانیم تظاهر به آگاهی داشتن و دانستن نکنیم، وقتی توانایی انجام کاری را نداریم تظاهر به توانستن نکنیم، مسئولیت تصمیمات و کارهای اشتباه‌مان را بعهده بگیریم و پوزشخواهی کنیم، برای خواسته‌های دیگران ارزش و اهمیت قائل شویم، و آنها را دوست داشته باشیم.

۱۶- اگر بتوانیم که می‌توانیم با کار و کنش و مبارزه و تامل در درون خود زندگی‌مان را معنادار کنیم، با ارزش‌ها و باورهای شخصی و انسانی‌مان به زندگی معنا بخشیم می فهمیم که نیازی به مذهب و مذهبی بودن نیست. می‌فهمیم که باید تلاش و مبارزه کرد و به خود متکی بود و باورهای خود و نه مذهب و هر آنچه که به آن مرتبط است.

۱۷- غیرمعمول باشیم و اگرکارهای معمول را با روش‌های غیرمعمول انجام دهیم می‌توانیم توجه جهان را به خود جلب کنیم.

۱۸- میل‌سیری ناپذیر به یادگیری و رشد توام با خردگرایی، انتظار انجام کارها با خوشبینی توام با واقع بینی، مسئولیت پذیری و پذیرش مسئولیت کاستی‌ها و نارسایی‌های عملکرد کسانی که با آنها کار می‌کنیم، توانایی ترجیح دادن نیازهای دیگران به نیازهای خود، و تمایل به انجام مداوم کارهای سخت و ارزشمند از ویژگیهای رهبرانی است که رهبری توام با عوامفریبی، ماجراجویی، جار و جنجال، و خودارضایی را مردود می دانند.

۱۹- هر چه رهبری ارتباطش را بیشتر با مردم کشورش کم کند، و یا بکلی قطع کند، هر چه بیشتر به خواسته‌های مردم بی توجه باشد، هر چه نتایج زیان‌بار تصمیمات‌شان آشکارتر شود، هر چه خودشیفتگی‌اش بیشتر شود، هرچه بیشتر راه رهایی از بن‌بست را ببندد، هر چه بیشتر از روش‌های خشونت‌آمیز برای مدیریت امور جامعه استفاده کند، هرچه بیشتر سرکوب و ارعاب را بکار گیرد،… مردم را مصمم تر به سرنگونی خود می کند.

۲۰- هر چه فاصله‌مان را از افرادی که به انسان‌ها توهین می‌کنند، تهمت می‌زنند،تبعیض روا می‌دارند،تجاوز می‌کنند، انسان‌هارا تخریب شخصیتی و ترور  فیزیکی می‌کنند، تحقیر می‌کنند، تهدید می‌کنند، بین انسانها تنفر ایجاد می‌کنند،… بیشتر کنیم از آرامش بیشتری برخوردار می‌شویم.

نلسون ماندلا:

در هر انقلابی اگر انقلابیون ، حاکمان و افراد قبلی  را کشتند یا انتقام گرفتند بدانید آن انقلاب و انقلابیون هرگز کشور را آباد نخواهند کرد و ستمگرانی خواهند بود که فقط دنبال کینه، قتل و غارت خواهند رفت و در آخر کشور را به تلی از ویرانه تبدیل خواهند کرد!!

روزهای دلپذیر و خاطره‌انگیزی را برای شما و عزیزان‌تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط