پراکنده‌گویی‌های پایان‌هفته ۱۱۶


۱- شاید احمقانه باشد با اصلاحات مخالف باشیم ولی زمانیکه مدعیان اصلاحات کارنامه شکست خوردهای به جا می گذارند و حاکمان وقت در برابر هر نوع اصلاحات سرسختی و مقاومت می کنند دیگر مخالفت با اصلاحات نه تنها احمقانه نیست بلکه خردمندانه است که رویکرد‌های دیگری را برای تغییرات مثبت ومطلوب در جامعه در پیش گرفت.

۲- رهبران باهوش نه تنها با اصلاحات مشکلی ندارند بلکه پیشگام هم می شوند و از دیگران هم کمک میطلبند تا در مسیر اصلاحات همکاری و مشارکت کنند ولی رهبران کم هوش و متنفر از اصلاحات حاضرندغرق در نارسایی‌ها، بحران ها، و اماج ایرادها و انتقادها و دشنام ها قرار گیرند و در برابر اصلاحات مقاومت کنند غافل از اینکه هر جامعه ای از ظرفیتی برخوردارست ‌و مقاومت حاکمان مخالف اصلاحات رادر حد ظرفیت خود بناچار تحمل می کند ولی فرجام چاره کار را در رویکردی می بیند که به قدرت حاکمان مخالف اصلاحات و مدعیان شکست خورده اصلاحات پایان دهد. جامعه ایران به چنان مرحله ای رسیدهاست.

۳- رهبران تاثیرگذار همیشه آماده یادگیری و گوش دادن هستند، و فکر مثبت، ذهن باز، بینش ژرف، ونگرش واقع‌بینانه و آینده محور دارند، پیوسته پیگیر اصلاح و بهبود امور هستند، و از تجربیات وتخصص‌ها استقبال می کند.

۴- یکی از پرسش‌هایی که هر عضو جامعه باید از خود کند این است که”از حاصل کار من چه کسانی بهره‌مند می شوند؟” اگر پاسخ ما هریک از گزینه‌های زیر باشد باید در کار خود تجدید نظر کنیم، “برایم مهم نیست”، “همه اعضای جامعه از مردم عادی تا حاکمان خودکامه”، “بیشتر از هرکسی حاکمان خودکامه”،“هر کسی بخواد میتونه استفاده کنه”، “وقتی کار می کنم سرگرم کارم هستم و به اینکه کی از آن بهرمند میشود فکر نمی کنم”،… این پاسخها به نشانه اینست که انچه می کنم برایم مهم نیست که بهره مندان حاصل کارم حتی خودکامگان باشند، و این اگر طرز تفکر اکثریت اعضای یک جامعه باشد تضمینی استبرای بقای خودکامگان در مسند قدرت برای مدت نامحدود! یعنی ما نیز در جنایات آن خودکامگان خواسته یا ناخواسته، مستقیم یا غیر مستقیم، … شریک هستیم.

۵- نمی توانیم عضو جامعه ای، سازمانی، گروهی، و نهادی باشیم و در برابر آن مسئول نباشیم. پذیرش خواسته و یا ناخواسته عضویت یک جامعه یک گروه و یا یک نهاد با مسئولیت همراه است. هر یک از اعضانقشی در آن جامعه، گروه و یا نهاد بازی می کنند و بر اساس نقش خود مسئول هستند. مسئولیت خوب وبد، مثبت و منفی، سازندگی و ویرانگری، ، گسترش دانش و مهارت‌ها، و اشاعه خرافات و دعا و معجزه،افزایش و کاهش جرایم، به آموزی و بد آموزی، شفافیت و فساد مالی، …. پس بیاییم به مسئولیت‌های خود در جامعه/جوامع، سازمان/سازمانها،نهاد/نهادها، گروه/ گروههایی ،…که به آنها بستگی داریم آگاه باشیم و بپذیریم اشتباهات، کژروی ها، ناتوانی ها، کارشکنی‌ها، ندانم کاری‌ها، نارسایی‌های ما بر آنها اثر منفی،ویرانگر و زیان‌بار وارد می کند. آیا انصافا همه ما در اوضاع کنونی ایران مسئول نیستیم؟ آنچه کردیم ونباید می کردیم، انچه نکردیم و بایستی می کردیم؟ آیا در برابر جامعه ایران من و توی ایرانی در درون وبرون از ایران نقش خود را مسئولانه بازی کردیم؟

۶- یکی از معیارهای شناخت کیفیت یک حکومت تعداد زندانیان مخالف حکومت، تعداد اعدامیان مخالف حکومت، تعداد روزنامه های مستقل و غیردولتی در جامعه، تعداد جامعه های مدنی مستقل، و ارزشی که حکومت برای جان یک شهروند قائل است.

۷- آموختن بهترین شیوه گریز از ترس است. آموختن به معنای عام، آموختن چگونگی زیستن، آموختن‌ روش‌های کمک به دیگران، آموختن تلاش برای تامین خوشبختی انسان، آموختن روش‌های مبارزه علیه هرچه علیه انسان و طبیعت است، آموختن مخالفت بدون قید و شرط با هر نوع خودکامگی، آموختن از هرمنبعی، آموختن از هر حادثه ای، آموختن چگونگی مقابله با بحران‌های متعدد زندگی….بیاموز تا نهراسی از هیچ چیز.

۸- از عجایب روزگار آنکه کسانیکه دیروز در پی کسب آزادی در زندان‌ها بسر می بردند امروز خود مخالف ازادی اند و مخالفان آزادیخواه خود را زندانی می کنند، اعدام می کنند و تحت شکنجه های قرون وسطایی قرار می دهند.

۹- برنامه ریزی‌های امروز آمادگی برای رویارویی موفقیت آمیز با مشکلات و مسایل فرداست.

۱۰- در برابر کسانی که خود را از ما برتر می‌دانند خم نشویم و با تلاش و مبارزه به همان افراد نشاندهیم که با آنها برابری، و بگوییم برابری یکی از اصول انکارناپذیر انسان بودن است. نمی توانی انسان( و نه انسان نما)باشیم و باور به برابری انسانها نداشته باشیم. باور به اصل برابری انسان یکی ازاصول اساسی مرام انسانیت است.

۱۱- شاید چندان مهم نباشد اگر احساسات دیگران را درک نکنیم ولی بسیار مهم است اگر برای احساساتشان اهمیت و ارزش قائل باشیم.

۱۲- برای رسیدن به هر هدفی گام نخست بسیار مهم است، در واقع بدون برداشتن گام نخست هرگز به هدف نمی رسیم. برای یک سفر طولانی ، اکتشافی و در عین حال خطرناک مثل سفر از سیاره زمین به سیاره ای دیگر، برای کسب بالاترین مدارک دانشگاهی و عالیترین درجات علمی، برای میلیاردر شدن، برای کسب بالاترین مقام اجرایی یک کشور، برای رهبری بلامنازع یک جنبش اجتماعی و یا یک انقلاب سیاسی،… تا کم اهمیت‌ترین و پیش پا افتاده‌ترین اهداف گام نخست حیاتی و سرنوشت‌ساز است. گام نخست یادتان نرود.

۱۳- شاید برخی عادات در مواردی برای رسیدن به اهداف‌مان کمک کننده باشند اما وابستگی بیش ازاندازه به عادات بی‌تردید عاملی است برای نابود کردن خلاقیت، ابتکار، شکوفایی و نوآوری.

۱۴- شاید بسیاری از ما به توانایی‌های خود تردید داشته باشیم. ناباوری به توانایی های خود قاتل ‌انگیزه و مانعی در تلاش برای کشف چیزهای تازه است، ترمزی است در مبارزه برای اهداف مان، و از دلایل عمده توقف رشد و پیشرفت. روش‌های مقابله با این مشکل می‌توانند تاکید بر نقاط قوت خود ، تاکید بردستاوردهای زندگی خود ، حذف عبارت ‘من نمی توانم’ از فرهنگ زندگی خود، تقویت احساست مثبت وترک احساسات منفی خود، تاکید براین واقعیت که دیگرانی هم هستند که به خود باور ندارند، انکار نکردن ناباوری به توان خود و تلاش برای تغییر آن یا به عبارت دیگر باور به بیماری و پیگیری درمان. باور به توانایی‌های خود از عوامل کلیدی برای پیروزی در مبارزه زندگی و غلبه بر چالشهای سخت است.

۱۵- ناباوری به توان خود یعنی دشمنی با خود، یعنی شلیک گلوله به مغز خود، یعنی دادن قدرت به تردید خود، یعنی دشمن خلاقیت، یعنی بدتر از شکست برای تحقق رویاها و آرمان ها. اگر لحظه ای به توان خودبرای رسیدن به نوک قله، برای پرواز در آسمان، برای شنا در آبهای پرخروشان، برای پیکار با بیدادگری، برایمبارزه برای آزادی و برابری، برای حمایت از حقوق انسان و دیگر موجودات و طبیعت، مبارزه برای گسترشو نهادینه کردن مرام انسانیت تردید کنی یعنی اعتراف به ناتوانی خود در انجام هر یک از اینها. ناباوریبه توان خود یعنی ترک مبارزه علیه خودکامگان و تسلیم آنها شدن.

۱۶- مذهب خطرناک ترین توجیه گر جنایات، فساد، نابسامانی، فقر، فحشا، ستم و بیدادگری، خودکامگی،بلایا و حوادث طبیعی، تبعیض، ریاکاری، و کینه و دشمنی است.

۱۷- ویل دورانت در کتاب لذات فلسفه می گوید “همچنان که بهترینِ حکومت‌ها آن است که کمتر حکومت کند، بهترینِ اخلاق‌ها نیز آن است که کمتر نهی کند. نعمت آزادی در حیات، چنان بزرگ است که باید کسانی را که به همسایگان خود پیوسته دستور اخلاقی می‌دهند دشمنان انسان شمرد”. اگر با ویل دورانت موافق باشیم به راحتی می‌توان نتیجه گیری کرد که رژیم اسلامی حاکم برایران نه تنها حکومت خوبی نیست بلکه دشمن انسان نیز است. بعبارت دیگر رژیم حاکم بر ایران با بشریت سر جنگ و ستیز دارد. البته بخش عمدهای از ملت ایران در ۴۵ سال گذشته این دشمنی رژیم حاکم بر ایران را با تمام وجودش حس کرده ولی کو گوش شنوا در جامعه جهانی؟

۱۸- یکی از خطرناک‌ترین ویژگی های بسیاری از ما انسانها داوری درباره گفتار و کردار دیگران بدون داشتن اطلاعات کافی و مستند است و کاربران رسانه های اجتماعی هم که کنترلی بر آنها نیست چنان در این عرصه تاخت و تاز می کنند که نیاز به ابداع یک سیستم اخلاقی کنترل کننده رسانه های اجتماعی را ضروری می کند.

۱۹- مهاتما گاندی می گوید “یک ملت نالایق جائی جز زندان برای نگهداری افراد لایق کشورش ندارند.” آیا زمان آن نرسیده که ملت ایران با عمل خود به گاندی بگوید که درباره ملت ایران برداشت اشتباه داشتی؟

۲۰- هرگز بدون حضور زنان آزاده در یک جامعه انتظار ظهور مردان بزرگ را نداشته باشید. هر چه زنان آزاده در یک جامعه بیشتر، مردان بزرگ بیشتر و بالعکس هر چه شمار زنان ازاده در یک جامعه کمتر، مردان بی لیاقت، بی کفایت، بی تدبیر، و پخمه بیشتر

«ماکسیمیلیان روبسپیر شاگرد خلف امانوئل کانت بود. استاد، خدا را زیر گیوتین برد و شاگرد، لوییشانزدهم را.» (یوهان هردر به نقل از کتاب جشن ماتم). نوبت لویی شانزدهم های دوران ما نزدیک است!

پایان هفته دلپذیر و خاطره انگیزی را برای شما و عزیزان تان خواهانم.

ایران هرگز نخواهد مرد!

در نهادینه کردن مرام انسانیت کوشا باشیم.

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط