پراکندهگوییهای پایان هفته ۱۰۹
تقدیم به انسانهایی که نیندیشیده زبان نمیگشایند، نسنجیده رفتار نمیکنند، از گوشهایشان استفاده بهینه میکنند، با هر چه که بوی نا انسانیت میدهد به مبارزه برمیخیزند، در آگاهیبخشی بخشندهترین بخشندهها هستند، در خواندن میکوشند تا معنای آنچه میخوانند را به طور کامل بفهمند، برای خوشبختی دیگران بیوقفه تلاش میکنند، با مردم و برای مردم هستند و نه در رودرروی آنها، مزدوری جنایتکاران را نمیکنند، در درک شرایط و اتخاذ موضع درست خرد را بکار میگیرند، آیندهنگر هستند و برای چالشهای آینده خود را آماده میکنند، و پرسشگری، نقدوتحلیل را در خود نهادینه کردهاند، مشکلآفرین نیستند؛ بلکه برای حل مشکلات چارهاندیشی میکنند.
پراکندهگوییهای پایان هفته ۱۰۹
۱- ترس از هرکس و هر چیزی یعنی خودسانسوری، محدودیت برای خود، ایجاد مانع برای رشد و پیشرفت، خشنود کردن کسانی که میخواهند شما بترسید، توهین به خود و به خرد خود، آغاز واپسگرایی، مرگ تدریجی، سکوت در برابر جنایات، …
۲- با واژهها بازی نکنید، قدرت و تأثیر واژهها را جدی بگیرید، از کاربرد واژهها و مفاهیمی که معانی آنها را نمیدانید خودداری کنید، معانی واژهها را به میل خود و برای منافع خود تغییر ندهید، زمان و مکان کاربرد هر واژهای را بسنجید.
واژهها ارزشمندترین یافته انسان هستند؛ زیرا که نهتنها پیوند بین ما را ممکن میکنند؛ بلکه در سطوحی پیوند را ممکن میکنند که هیچچیز دیگری از چنان ظرفیتی برخوردار نیست.
۳- جهل سوزانندهترین پدیده هستی است که نهتنها شخص جاهل را میسوزاند و نابود میکند؛ بلکه سوزاننده کل نظام هستی است. پیکار با جهل یک رسالت انسانی است که غفلت از آن، شرایط را برای جنایتکاران برای ارتکاب هر نوع جنایتی هموار میکند.
۴- کسانی که در برابر ستم ستمکاران، جنایت جنایتکاران، زورگویی اقتدارگرایان، قساوت و بیرحمی جلادان، تزویر و ریای ریاکاران، و متجاوزان به حقوق انسان سکوت میکنند، مبارزه نمیکنند، با هم متحد نمیشوند، خرد جمعی را به کار نمیگیرند، و منافع همگانی را فراموش میکنند بیتردید خود نخستین قربانیان ستم، تجاوز، تزویر، جنایت و قساوت خواهند بود.
۵- رشد و پیشرفت یک ضرورت انکارناپذیر و ثابت شده در زندگی انسان است وگرنه کماکان در حد انسانهای اولیه باقی میماند. رشد انسان در زمینههای مختلف در طول زندگی او روی میدهد و از فرد، انسانی متفاوت میسازد. همزمان، کسانی هم در زندگی هر یک از ما ممکن است پیدا شوند که بهعنوان ترمزی در مسیر رشد عمل کنند و با ترفندهای مختلف برانند که ما را از رشد بازدارند. نهتنها فریب این افراد را نباید خورد؛ بلکه باید مبارزهای خستگیناپذیر را با آنان در پیش گرفت. در مسیر رشد علاوه بر این نیروهای بازدارنده با عوامل بازدارنده دیگری برخورد خواهیم کرد؛ ولی هرگز تسلیم هیچ عامل بازدارنده نشویم و هرچند کند و آهسته ولی پیوسته به رشد بهسوی آینده ادامه دهیم.
۶- از افراد دگماتیست دوری جویید؛ زیرا به این باور غلط رسیدهاند که هر چه خودشان فکر میکنند درست است و حق، و هر چه دیگران میاندیشند نادرست است و باطل. چنین افرادی را نهتنها میتوان در میان پیروان مذاهب مختلف یافت؛ بلکه کم نیستند کسانی که در دانشگاههای معتبر جهان دورهدیدهاند، خود را روشنفکر میدانند، مدعی رهبری دیگران هستند؛ ولی کماکان جزمگرا هستند. اینان افراد خطرناک و زیانباری هستند و تماس با آنها خطرناکتر چون با هیچ منطق و تفکر و اندیشهای ذرهای سر سازگاری ندارند مگر آنچه خود فکر میکنند.
۷- امروز ایران بیش از هر زمان دیگری به رهبری یا رهبرانی با ویژگیهای خاصی نیاز دارد تا از بحرانهای همهجانبهای که در سطح گسترده با آنها روبروست بهسلامت گذر کند و به بحرانها پایان دهد. از جمله این ویژگیها و مهارتها میتوان دوریجستن از هر چاپلوس و متملق، رایزنی و مشاوره با شهروندان و کارشناسان، دوراندیشی و آیندهنگری، شفافیت و نقدپذیری، برنامهریزی، دوری از افراطگرایی و گرایش به میانهروی و واقعبینی، پاسخگویی و مسئولیتپذیری، فرهنگسازی در راستای نهادینهکردن آزادی، عدالت اجتماعی، توسعه در ابعاد گوناگون، رعایت حقوق بشر، خردگرایی، شایستهسالاری؛ پایبندی به اصول تفکیک قوا، جدایی دین و دولت، و پاسداری از تمامیت ارضی کشور؛ رد بیچون و چرای هر نوع تبعیض، طرفدار روابط مسالمتآمیز با دیگر کشورهای جهان، احترام نهادن به شرف و حیثیت انسانی، خشونت – پرهیزی، و باورمند به حکومت قانون و حاکمیت ملی.
۸- سعدی میگوید:
گر از بسیط زمین عقل منعدم گردد�به خود گمان نبرد هیچکس که نادانم.
و دکارت میگوید:
ظاهراً چیزی که در دنیا عادلانه تقسیم شده است، عقل است؛ زیرا کسی اعتراض نمیکند که مال من کم است.
اما آنچه را که امروز در جهان شاهد هستیم نبود عقل بهویژه در میان رهبران و بازیگران سیاسی است وگرنه اینگونه جهان را به خاک و خون نمیکشیدند. دقیقاً آنچه سعدی ۸۰۰ سال پیشگفته در بسیط زمین عقل منعدم شده ولی همه ادعای دانایی میکنند.
۹- مردان بزرگ در سرزمین زنان آزاده ظهور میکنند. اگر در جامعهای شمار مردان بزرگ محدود باشد مطمئناً شمار زنان آزاده نیز محدود است.
۱۰- موارد دهگانه زیر را در رده ارجحیتهای زندگیتان قرار دهید؛
-مبارزه و پیکار و نبرد علیه هرآنچه که به انسان، دیگر موجودات زنده، طبیعت و محیطزیست آسیب میرساند.
_بهرهبرداری از هر فرصتی برای انجام کارهای مثبت، مفید، نیک و سازنده
-تلاش برای تأثیرگذاری ماندگار و سازنده بر زندگی دیگران، و تأمین خوشبختی انسان
– ریسکپذیری
– معاشرت با افراد داناتر از خود
– یادگیری مستمر از منابع مختلف
– کمگویی ولی سنجیده گویی
– زندگی هدفمند و بامعنا
– امیدوار بودن و امید دادن، شاد بودن و شادکردن، انگیزه داشتن و انگیزه بخشیدن، زندگیکردن و بگذارید زندگی کنند، آزاد زیستن و آزادیبخش بودن
– پیرو آیین انسانیت بودن
۱۱- الهامبخش و الهامگیرنده باشیم. از افرادی که در زندگی به موفقیتهای شگرفی رسیدند الهام بگیریم تا موفقیت خود را تضمین کنیم. از دیگران نمیتوانیم الهام بگیریم مگر اینکه از داستان زندگی آن افراد موفق آگاهی یابیم. یک هنرمند نامدار، یک رهبر خردمند، یک مدیر مدبر و توانا، یک پژوهشگر بیغرض، یک روزنامهنگار متعهد، یک آموزگار دلسوز، یک کارگر مبارز، یک دانشجوی مدافع حقوق بشر، یک انسان خلاق و مبتکر، یک مادر عاشق و آگاه، یک پدر فداکار، یک دهقان زحمتکش، یک ثروتمند خیرخواه،… همه انسانهای موفقی هستند که مطالعه داستان زندگی هر یک از آنها الهامبخش ما خواهد بود، و ما نیز پتانسیل آن را داریم که الهامبخش دیگران باشیم.
۱۲- عدهای گمان میکنند انجامدادن کار مهم است؛ اما مهمتر انست که بدانیم چگونه، و با چه هزینهای آن کار انجامگرفته، و از این هم مهمتر اینکه کار انجام شده چه تأثیری بر زندگیها گذاشته است. معیار ارزیابی یک کار تأثیری است که بر زندگی شما و من و کل جامعه میگذارد، و اهمیت ما هم در تأثیرگذار بودن ما خواهد بود، اگر مؤثر نباشیم اهمیت و ارزشی هم نخواهیم داشت.
۱۳- چسبیدن به باورهای محدودکننده اقدام علیه خود است مثلاً «من بهاندازه کافی باهوش نیستم»، «میترسم شکست بخورم»، «میترسم محبوب نباشم»، «خیلی پیرم یا شروع این کار در سن من دیگر دیر است»، «ازآنچه دیگران نسبت به من فکر میکنند، میترسم»، «امکانات لازم برای ایجاد تغییر ندارم»، «موانع رسیدن به هدفم زیاد است»، «برای این مشکل هیچ راهحلی متصور نیست»، «من توانایی هیچ نوع کمکی به کسی را ندارم»، «من تأثیری نمیتوانم بر جامعه بگذارم»، «من چیزی از سیاست نمیفهمم و برایم مهم نیست»، «قدرت دشمنان من از من بیشتر است؛ بنابراین بهتر است هر کاری میخواهند بکنند، من در مخالفت و مبارزه با آنها مغلوب میشوم»،…. همه این جملات مثالهای باورهای محدودکننده هستند که مسیر رشد و پیشرفت و پیروزی ما را محدود و یا بهطورکلی مسدود میکنند.
۱۴- در ۱۲ سپتامبر ۱۹۶۲، رئیسجمهوری وقت امریکا جان اف کندی در سخنرانی در دانشگاه رایس در شهر هوستون در ایالت تگزاس گفت این انتخاب ماست که پیش از پایان این دهه به کره ماه برویم (البته تحقق یافت) و کارهای دیگری انجام دهیم نه به دلیل اینکه انجام این کارها آسان است؛ بلکه بهعکس بهخاطر اینکه کارهای سخت و دشواری هستند. مردم ایران هم مبارزه با رژیم ملایان را تا سرنگونی آن انتخاب کردهاند نه به دلیل اینکه کار آسانی است؛ بلکه اتفاقاً چون کار بسیار سختی است؛ ولی همانطوری که آمریکاییها کمتر از ۷ سال پس از سخنرانی کندی گام به کره ما گذاشتند شهروندان ایرانی هم نه در زمانی چندان طولانی سرنگونی رژیم آخوندها را جشن خواهند گرفت. انتخاب آزادانه، اراده قاطع، و اقدام پیگیر سه کلید اصلی موفقیت و پیروزی است.
۱۵- نلسون ماندلا، نخستین رئیسجمهوری سیاهپوست آفریقای جنوبی، در ۱۹۶۴ در دادگاه رژیم آپارتاید در دفاع از خود در یک سخنرانی سهساعته با شجاعت از بیعدالتی و آپارتاید انتقاد کرد، و گفت من آرمان یک جامعه دمکراتیک و آزاد را که در آن همه افراد در هماهنگی و با فرصتهای برابر با هم زندگی میکنند را گرامی میدارم. این کمال مطلوبی است که امیدوارم برای آن زندگی کنم و به آن برسم. اما اگر لازم باشد، کمال مطلوبی است که برای آن آماده مرگ هستم. دادگاه حکومت سفیدپوست او را مجرم شناخت و ۲۷ سال را در زندان گذراند تا سرانجام آزاد و به رئیسجمهوری کشورش برگزیده شد. برای ما ایرانیان که حکومت دینی بر اساس آپارتاید دینی و جنسیتی بر ما حاکم است و آرمانی شبیه آرمان ماندلا داریم راه ماندلا یکی از راههای امیدبخش و راهگشا برای تشکیل حکومت موردنظرمان و داشتن جامعهای که خواهان آن هستیم میباشد.
۱۶- از اهمیت برداشتن یک گام کوچک و هر چقدر دشوار برای رسیدن به یک هدف بزرگ غافل نشوید هر چند ممکن است راهی طولانی در پیش داشته باشید.
۱۷- اگر امروز به قدرت مغز خود، به انرژی خود، به بینش ژرف خود، و به توان تأثیرگذاریات بر دیگران تردید کنی بیتردید فردایی تیرهوتار در انتظار توست.
۱۸- نه وحشت، نه شر، نه زشتی، نه ناتوانی، نه انرژی منفی، نه ندانستن هیچیک علیرغم منفی بودن قدرت تخریب و نابودی بیتفاوتی را ندارند.
۱۹- یکی از رویکردها برای مقابله با حاکمان مستبد آغاز مبارزهای پیگیر با ارزیابی محدودیتها و امکانات خود و مستبدان است، تلاش برای رفع کاستیها و محدودیتهای خود، و افزایش امکانات از ضروریات است. در روند مبارزه به طور مستمر عملکرد خود و همرزمانت را ارزیابی کن، از اشتباهات خود، همرزمانت و همچنین مستبدان بیاموز. مهم نیست که چه اتفاقی میافتد؛ بلکه مهم انست که از هر رویدادی فرصت بسازی برای پیشبرد مبارزه و رسیدن به هدف.
۲۰- یک فکر مثبت میتواند کل زندگی ما را تغییر دهد. افکار مثبت و سازنده را جایگزین افکار منفی و مخرب کنیم تا نتایج مثبت از مبارزات و کوششهایمان کسب کنیم. مثبتاندیشی راه را هموار و روشن میکند، ما را از تونل وحشت نجات میدهد و سرانجام آنچه در آغاز غیرممکن به نظر میرسید را ممکن میسازد.
پایان هفته شاد و دلپذیری برای شما و عزیزانتان خواهانم.
امروز روز «شکرگزاری» در امریکاست. این روز بر باورمندان آن شادباد.
ایران هرگز نخواهد مرد!
ابراهیم بیپروا