پراکنده‌گویی‌های پایان هفته ۸۵

تقدیم به کسانی که می دانند که نمی دانند، به کسانی که دانستن ارجحیت نخست شان است، به کسانی که نقد می کنند و نقد پذیرند و کسانی که پرسشگری سنجیده، آگاهی و مبارزه خستگی ناپذیر را راه رهایی می دانند.

۱- ناامیدی بخشی از زندگی انسان است که در موارد گوناگون رخ می دهد اما غرق شدن در ناامیدی خطرناک است و برای مقابله با ناامیدی شیوه هایی وجود دارد که باید یاد گرفت. یکی از روش‌های مقابله این است که امید بینهایت داشته باشید و همزمان ناامیدی را کاهش دهید و محدود کنید یعنی رابطه ای معکوس بین امید و ناامیدی برقرار کنید. همچنین می توانید بر خرد و تجربه دیگرانی که قبلا در موقعیت کنونی شما بودند ولی با پیروزی از آن گذر کردند تکیه کنید.

۲- هیچ ضعفی خطرناک‌تر از تسلیم شدن نیست. بهترین و مطمین ترین روش برای پیروزی در حالیکه در اوج ناامیدی هستید و مصمم به تسلیم شدن، ادامه دادن به تلاش و مبارزه بجای تسلیم شدن است.

۳- مهم نیست که آهسته و کند و خسته بروی اما خطرناک است اگر اصلا نروی، توقف کنی و ادامه ندهی.

۴- همیشه در برابر درهای بسته، درهای بازی هم وجود دارند اما ما غالبا مدتهای طولانی به در بسته  نگاه می کنیم و خیره می شویم که یادمان می‌رود درهای باز را حتی ببینیم.

۵- برای اندازه گیری هر چیزی معیارهایی ابداع شده و به کار گرفته می شود. معیارها برای اندازه گیری و سنجش پیروزی مان قدرت و قاطعیت اراده مان، شیوه مدیریت ناامیدی در مسیر هدف، و دامنه رویای ماست.

۶- بسیار شنیده ایم که «گر صبر کنی زغوره حلوا سازم» و یا «صبر و ظفر هر دو دوستان قدیمند، بر اثر صبر نوبت ظفر اید». اما در عمل بسیاری از ما آن صبر و شکیبایی لازم در کسب هدف را نداریم و خیال می کنیم که مسیر همیشه آسان و در نتیجه شتاب زده عمل می کنیم و هرگز به مقصد نمی رسیم همانند راننده ای که کیلومترها بیش از سرعت مجاز رانندگی می کند و ناگهان با تصادفی نه تنها زندگی خود را نابود می کند بلکه بر زندگی شماری دیگر نیز تاثیر منفی می گذارد.

۷- ما قدرت یادگیری از منابع مختلف را داریم، از طبیعت، تاریخ، رخدادها، انسانها، کتابها، رسانه ها، … اما مشکل اینستکه بسیاری از ما از قدرت مان به اندازه کافی برای یادگیری از منابع مختلف استفاده نمی کنیم.

۸- آیا هرگز به قدرت صبر آب توجه کرده اید که چکه ها و قطرات آن می تواند سنگ ها را نابود سازد؟ اگر صبور و شکیبا باشیم کارهای کوچک ما و دیگران می تواند موانع را نابود کند و  پیروزی را قطعی کند.

۹- یک چیز قطعی است. اگر از طوفان به سلامت بیرون آیی و یا از بحران گذر کنی و بر آن  غلبه یابی  دیگر فرد پیش از طوفان و یا بحران نخواهی بود. پس اگر می خواهی شهروندی با حقوقی مساوی با دیگر شهروندان و برخوردار از شان و منزلت انسانی باشی که در حکومت اسلامی غیرممکن بنظر می رسد باید  برای نجات از طوفان حکومت اسلامی و رفع و گذر از  بحران های بیشمار که حاصل سیاستهای حکومت است مبارزه مستمر برای سرنگونی با هزینه های آشکار  و نهان انرا ادامه دهی.

۱۰- برای برخورد با سختیهای زندگی راههای متفاوتی می توان یافت اما مطمینا پایان دادن به زندگی خود هیچیک از آن راه‌ها نیست بلکه تنها اراده ضعیف خود  را به نمایش می گذاری.

۱۱- در گزینش رهبر، دوست، شریک، همسر،… مطمین باش که از ویژگی انعطاف پذیری برخوردارست زیرا افراد انعطاف ناپذیر دارای ذهن بسته هستند و در برابر تغییرات، سخنان منطقی و انتقاد مقاومت می کنند.

۱۲- برخی رهبران انعطاف ناپذیر و تغییر ناپذیرند و در برابر تغییر خود، تغییر مثبت شهروندان، و رشد و توسعه جامعه مقاومت می کنند. از گزینش چنین رهبران خودداری کنید زیرا جامعه و شهروندان را به عقب می رانند و یا در بهترین حالت در موقعیت ایستا نگه می دارند؛ و اگر رهبرانی تحمیلی هستند بر شما شهروندان است که بپا خیزید و به تسلط چنین رهبران بر جوامع مهر پایان بزنید.

۱۳- کنجکاوی نسبت به آینده همراه با نگرشی یادگیرنده بسیاری از مشکلات رهبری را حل می کند. یک رهبر کنجکاو و یادگیرنده برای دستیابی به اهداف، برنامه های روشن و قابل اجرا دارد. از تمرکز بر اجرا اطمینان حاصل میکند زیرا تنها برنامه روشن داشتن کافی نیست بلکه اجرای دقیق برنامه هم بسیار مهم است. از رهبری انتظار می رود الهام بخش عمل باشد، مشوق پرسش، چالش، کاوش و واکنش باشد، اعتماد بیافریند، پاسخگو باشد، روابط را تقویت، جهت را تنظیم، و خلاقیت را تحریک و امکان پذیر کند.

۱۴- رهبری یعنی استفاده از فرصتها برای ایجاد زندگی بهتر، مرفه تر و مطلوب تر برای شهروندان و ساختن جامعه ای آبادتر، آزادتر و با امکانات بیشتر برای رشد و توسعه؛ و نه اینکه از یک مشکل به مشکل دیگر دامن زدن، از یک بحران به سوی بحران دیگر حرکت کردن، ماجراجویی کردن، و برای بقا در قدرت مرتکب فجیع ترین جنایات شدن.

۱۵- شما تلاش می کنید چیزها و یا کسانی را تغییر دهید، و یا تحت کنترل در آورید تا از زیان و خسارت به شهروندان و جامعه جلوگیری کنید و منافع و مصالح ملی تامین شود. اگر آن کسان منافع و مصالح شخصی را بر منافع ملی ترجیح دهند و شما هم ناتوان از متقاعد کردن و مهار آنان باشید تنها راه باقیمانده برای رسیدن به هدف که منافع ملی است، نابود کردن آن کسان به هر وسیله ممکن است.

۱۶- اعتماد بنفس به عنوان یک ویژگی مثبت شناخته شده اما اعتماد بنفس بیش از حد و غیر واقعی می‌تواند زیانبار و خطرناک باشد زیرا به تداوم بی کفایتی، ناتوانی، نادانی، از خود راضی بودن و ناکارآمدی کمک می کند.

۱۷- از تمرکز بر چیزها و کارهای اشتباه خودداری ورزید زیرا موجب می شود پرسشهای بی ربط کنید، تصمیمات نادرست بگیرید و از مسیر هدف منحرف شوید هرچند که باهوش، دانا، کاردان و با تجربه باشید.

۱۸- بسیاری از افراد جامعه باور دارند که اگر کسی در کاری تجربه دارد و خوب عمل می کند، یا در کاری مهارت دارد و یا از ویژگی خوبی برخوردارست در انجام  کارهای دیگر هم ماهر و باتجربه است و از ویژگیهای خوب دیگر هم برخوردار، در حالیکه چنین برداشتی کاملا غلط است که می تواند موجب تصمیم گیریهای غلط و چه بسا خطرناک شود چون بر اساس فرضیات نادرست تصمیم گرفته شده است. بنابراین از تصمیم گیری بر پایه فرضیات نادرست، نادانسته ها، موهومات، منابع مشکوک و بدون اطلاعات دقیق خودداری ورزید.

۱۹- اگر همنوایی، همسازی و همبستگی با دیگران بر پایه آگاهی نباشد به استقبال سرکوب، بندگی، بردگی و انقیاد می روید.

۲۰- یکی از راههای تسریع عملکرد  و به نتیج رسیدن پیش از موعد مقرر، جلوگیری از اتلاف زمان، انرژی، نیرو، و هزینه برای کارهای جزیی و کم ارزش است.

احساس ترس و شکست هر دو خطرناکند، زیربار هیچکدام نروید.

ایران هرگز نخواهد مرد!

با آرزوی پایان هفته ای دلپذیر و روزگار دلخواه برای شما و همه عزیزان تان،

دکتر ابراهیم بی پروا

مطالب مرتبط