سمّ رژیم؛ هدیه دختران دانش آموز ایران

  

   «شیخ فضل الله نوری» در جلسه‌ای خصوصی به «ناظم‌الاسلام کرمانی» روزنامه‌نگار عصر مشروطه ایران و مخالف سرسخت اندیشه‌های «فضل‌الله نوری» درباره مدارس جدید می‌گوید:

« ناظم الاسلام، تو را به حقیقت اسلام قسم می‌دهم. آیا این مدارس جدیده خلاف شرع نیست؟ و آیا ورود به این مدارس مصادف با اضمحلال دین اسلام نیست؟ آیا درس زبان خارجه و تحصیل شیمی و فیزیک عقیده‌های شاگردان را سخیف و ضعیف نمی‌کند؟ مدارس را افتتاح کردید. آنچه توانستید در جراید از ترویج مدارس نوشتید، حالا شروع به مشروطه و جمهوری کردید؟ نمی‌دانید در دولت مشروطه اگر من بخواهم روزنه و سوراخ این اتاق را متعدد نمایم باید مالیات بدهم و اگر یک سوراخ را دو سوراخ کنم باید مالیات بدهم و کذا و کذا. »۱

«اباحه مسکرات و اشاعه فاحشه‌خانه‌ها و افتتاح مدارس تربیت نسوان و دبستان دوشیزگان و صرف وجوه روضه‌خوانی و وجوه زیارات مشاهد مقدسه در ایجاد کارخانجات و تسویه طرق و شوارع. »۲

   جملات مورد اشاره در بالا بیان اندیشه های سلف خمینی و پدر معنوی جمهوری اسلامی می باشد. «حاجی میرزا حسن رشدیه» بنیان‌گذار مدارس نوین در تبریز و دومین مدرسه در تهران (بعد از دارالفنون) می باشد، او را پدر فرهنگ جدید ایران نامیده‌اند.۳ رشدیه در دست نوشته ی مفصل خاطرات خود می نویسد که پس از آن که از بیروت به استانبول و از استانبول به ایروان آمد، در این شهر به یاری برادر ناتنی اش، نخستین مدرسه را به سبک جدید دائر کرد. می نویسد: » اخوی مادرم حاج ملاعلی… در مدرسه طلاب آنجا مثل دیگر مکتب داران، مکتبی داشتند.» خواستم همان مکتب او را رسمیت دهم و به صورت مدرسه ای با « پروغرام مخصوص» در آورم، «اما علما مانع شدند.» گفتند تاسیس «مکاتب و مدارس خارج از رویه اسلام» را دراین محل، «اجازه شرعی» نیست. ۳

   در طی تاریخ وقایع منتهی به انقلاب مشروطه تا اواخر دوره حکومت پهلوی با اینکه روحانیون در راس هرم قدرت قرار نداشتند ولی به دلیل نفوذ مذهبی که در جامعه ایران داشتند با هر نوع مظاهر پیشرفت و مدنیت به شدت مخالفت می‌کردند و در راه مترقی خواهان و روشنفکران سنگ اندازی می‌کردند. هرچند بعد از انقلاب مشروطه و در دوران حکومت پهلوی با وجود کاستی‌های به دلیل قرار گرفتن قطار جامعه ایران بر روی ریل پیشرفت اجتماعی و تاسیس مدارس مدرن و دانشگاه ها این نفوذ کمتر گردید ولی هرگاه فرصتی پیدا می‌کردند با هر گونه حرکتی در جهت پیشرفت جامعه ایران و به ویژه زنان مخالفت می‌کردند. نظریات آیت‌الله خمینی در سال ۱۳۴۱ در مخالفت با حق رای زنان گواهی بر این مدعا است. خمینی در درطی تلگرامی به اسدالله علم می نویسد: « ورود زن‌ها به مجلسین و انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری مخالف قوانین محکم اسلام که تشخیص آن، به نص قانون اساسی، محول به علمای اعلام و مراجع فتواست، و برای دیگران حق دخالت نیست. و فقهای اسلام و مراجع مسلمین به حرمت آن فتوا داده و می‌دهند. در این صورت، حق رأی دادن به زن‌ها و انتخاب آن‌ها در همه مراحل، مخالف نص اصل دوم از متمم قانون اساسی است. و نیز قانون مجلس شورا، مصوب و موشّح ربیع‌الثانی ۱۳۲۵ قمری، حق انتخاب‌شدن و انتخاب‌کردن را در انجمن‌های ایالتی و ولایتی و شهرداری از زن‌ها سلب کرده‌است. » ۴این مخالفت روحانیون با پیشرفت انسان را باید در ریشه‌هایی همچون مخالفت با آگاهی جستجو کرد. شخص آگاه باید مذهب و آنچه در اوست را با محک علم جدید و منطق به بوته نقد بگذارد و این اصلا به مذاق روحانیون مرتجع خوشایند نمی‌بود.

   اکنون رژیم جمهوری اسلامی حدود سه ماهی است که به مسمومیت‌های سریالی دانش آموزان دختر روی آورده است. آیا این رژیم در پی انتقام گرفتن خود از زنان ایران پس از اعتراضات انقلابی«زن، زندگی ، آزادی» است؟ به باور من چون زنان ایران در این انقلاب پیشگام هستند، رژیم با این حرکات به دنبال دو چیز است اول «انتقام از زنان شجاع ایرانی» و دوم «پیش بردن سیاست رعب و وحشت».

خامنه‌ای در سخنرانی که در تاریخ ۱۱ مهر ۱۴۰۱داشت گفت:

«این کسانی که در خیابان‌ها فساد و تخریب می‌کنند، همه یک حکم ندارند برخی جوانان و نوجوانانی هستند که بر اثر هیجان ناشی از ملاحظه یک برنامه اینترنتی به خیابان می‌آیند. چنین افرادی را می‌توان با یک تنبیه متوجه کرد که اشتباه می‌کنند.» ۵

این بار این تنبیه به صورت مسمومیت سریالی دانش آموزان دختر صورت گرفته است که البته ظاهرا چندان هم کوچک نیست. دیکتاتور هرکجا احساس خطر کند وارد قضیه خواهد شد و عومل اجرائیش را به سمت هدف خود گسیل خواهد داد.

   هانا آرنت فیلسوف و تاریخ نگار آلمانی _ آمریکایی در کتاب توتالیتاریسم با اشاره به حکومت‌های توتالیتری همچون آلمان نازی و شوروی استالینی، آنها را دارای اشتراکات رفتاری یکسانی می‌داند. آرنت اشاره می‌کند که تبدیل طبقه‌های مختلف اجتماعی به توده‌ها ، نقش پر رنگ پروپاگاندا، سانسور شدید، ارعاب و ترس، وجود« یک نفر» در راس دولت و عقایدی که چندان با عقل و منطق هم خوانی ندارند و بسیاری موارد دیگر که در خلال کتاب به آن‌ها اشاره می‌شود، همگی از جمله ویژگی‌های حکومت‌های توتالیتر هستند.۶ چنانچه نیک بنگریم رژیم جمهوری اسلامی بسیاری از این ویژگی‌های حکومت توتالیتر را داراست و ارعاب و ترس مانند مسمومیت سازی شیمیایی دختران دانش آموز یکی از دست آویزهای دیکتاتور برای خاموش کردن اعتراضات انقلابی است که پیشگامان آن زنان می‌باشند. البته مشابه این نمونه رفتارها را در چند سال اخیر در دوست و یار نزدیک دیکتاتور، ریس جمهور پوتین دیده‌ایم. ۱۷ سال قبل در چنین روزهایی آنا پولیتکوفسکایا، روزنامه نگار نامدار مخالف پوتین، تنها چند ماه قبل از اینکه ترور شود، گزارش مبسوط درباره مسمومیت تعداد زیادی از«دختران دانش آموز» چچنی بر اثر ماده شیمیایی قوی و ناشناخته‌ای در دستشویی مدارس که دستگاه عصبی آنها را ماه‌ها مختل کرده بود، منتشر کرد. ۷

   رژیم جمهوری اسلامی در رابطه با تمامی جنایاتی که از زمان استقرار خود تاکنون مرتکب شده است ابتدا به سیاست تکذیب و پنهان کاری روی آورده و بعد از بالا گرفتن اعتراضات آن را به عوامل خارجی نسبت داده است. «کشتارهای دهه ۶۰»، «قتل‌های زنجیره‌ای»، «اسید پاشی به زنان و دختران جوان»و «ساقط نمودن تعمدی هواپیمای پی‌اس ۷۵۲» همگی مواردی هستند که رژیم نخست به ترفند تکذیب و دروغ‌گویی متوسل شده است و چنانچه اعتراضات بالا گرفته به سیاست سرکوب معترضین و نسبت دادن قضیه به عوامل خارجی روی آورده است. حال با فرض بسیار ضعیف چنانچه این مسمومیت‌سازی‌های شیمیایی توسط عوامل حکومت صورت نپذیرفته است رژیمی که ادعای اشراف اطلاعاتی خود را تا درون آمریکا و کاخ سفید می‌داند چگونه از شناسایی عومل مسمومیت سازی و دستگیری آنها آن هم در شرایط فضای امنیتی که توسط رژیم ایجاد شده است، ناتوان مانده است؟ بنابراین مانند بسیاری از جنایاتی که رژیم انجام داده است؛ این قضیه نیز مستثنی نمی‌باشد و نسبت دادن آن به عوامل خارجی غیر قابل باور است. به گمان من این حرکت توسط عوامل رژیم و با چراغ سبز مقامات و نهادهای بالای رژیم صورت گرفته است همان‌طور که قتل‌های زنجیره‌ایی و یا قتل‌های محفلی کرمان با استناد به فتوای روحانیون حکومتی نظیر «محمد تقی مصباح یزدی» انجام می‌گرفته است. ۸و۹ حقایق فوق ما را به این اندیشه رهنمون می‌کند که آیا رژیم جمهوری اسلامی در حال تمرین و مانور مسموم‌سازی شیمیایی مردم ایران در شرایط احساس خطر در ابعاد وسیع‌تری است؟

   در پایان به نقل قولی از دکتر شاپور بختیار در رابطه با خطر آخوندها که در سال ۱۹۸۴ میلادی طی یک سخنرانی در لس آنجلس بیان کرده است، اشاره می‌کنم:

« از زمان سلاطین ساسانی تا کنون هر بدبختی که در ایران رخ داده [است] و هر مشکلی که بوده [است]، بدانید که آخوندهای آن زمان یا این زمان در آن دخالت داشته‌اند. » ۱۰

لذا استمرار چنین رژیم توتالیتری که بر پایه باورهای مذهبی آخوندهای شیعه قرار گرفته است ایران را هر روز با خطری جدید مواجه خواهد کرد و چنانچه زودتر این ننگ تاریخی از صفحه ایران زمین زدوده نشود به گفته تاریخی دکتر بختیار آخرین ماموریت خود که همانا ماموریت برای نابودی ایران است را اجرا خواهند کرد. ۱۱

۱۳ اسفندماه ۱۴۰۱


مراجع:

۱-  ناظم الاسلام کرمانی، تاریخ بیداری ایرانیان، بخش اول ج اول، رودکی ۱۳۶۱

۲- لوایح شیخ فضل‌الله نوری، بکوشش هما رضوانی، نشر تاریخ ایران، ۱۳۶۲

۳- مشروطه ایرانی، ماشاالله آجودانی، ص ۲۶۱، نشر اختران ۱۴۰۱

۴- »حق رأی زنان در ایران«توانا.۲۰۱۶-۰۳-۰۲

۵- سایت خبری انتخاب، کد خبر:۶۹۷۳۱۷، تاریخ انتشار ۱۱ مهر ۱۴۰۱

۶- ریشه‌های توتالیتاریسم، ترجمه محسن ثلاثی، تهران: جاویدان، ۱۳۶۶

۷- عرفان ثابتی، ۱۷ سال قبل در چنین روزهایی!

۸- حقیقت نژاد ، رضا (۱۲ دی ۱۳۹۹). «شیخی که پابوس خامنه ای شد و نواب زمان لقب گرفت. »رادیو فردا

۹- « مصباح یزدی، روحانی تندرو، درگذشت. » رادیو فردا. دریافت‌شده در۲۳ ژانویه ۲۰۲۳.

۱۰- کانال یوتیوب، سخنرانی دکتر شاپور بختیار در سال ۱۹۸۴ در لس آنجلس

۱۱- مصاحبه با دکتر بختیار در زمستان ۱۳۵۷

مطالب مرتبط