هراسافزایی در آموزشگاههای کشور
مدتی است که در دبستانها و دبیرستانها با پخش گازی که هنوز روشن نشده چیست، دانش آموزان را زهرآگین ساخته راهی بیمارستان میکنند؛ چنین به نظر میرسد برای جلوگیری از شورش دوباره دانش آموزان دولت میخواهد همه را مراکز آموزشی را بسته و آموزش از راه دور را با اینترنت جایگزین کند. شگفتانگیز اینکه سازمان امنیت کشور که به گفته خودش در کارش مهارتی به سزا دارد و رد مورچه را در قاب چینی میگیرد، تاکنون موفق به یافتن اینکه «این گازهای زهرآگین به دست چه کسی و یا چه کسانی به درون آموزشگاهها پرتاب میشود؟» نشده است. مردم نمیدانند کدامین گفتهها از سوی مسندنشینان و مسئولان حکومتی باید پذیرفته شود. گاهی «دم خروس» آشکارا ازلای رداها دیده میشود ولی با تردستی میخواهند پنهان کنند غافل از این که دم را پنهان کردند«بانگ خروس» را چگونه میتوانند خفه کنند؟ مدتی است که گوشهای مردم بسیار تیزتر شده و هر سخن و گفتهای از گوشهایشان نشنیده نمیماند .
همچنین چشمانشان به خوبی همه چیز را میبیند و به حافظه میسپارد. بستن چشمها و گوشها به زور سرب داغ دیگر ناتوان شده و هر آوازی که از سوی مردم برمیخیزد و در وجود شما هراسی ژرف میافکند؛ حنای ترفندهای شما رنگ باخته و دهل پرآوایتان از بس کوبه خورده پوست ترکانیده ولال مانده است.
تا کی میخواهید با زور و سخنان بیهوده برگرده مروم سوار باشید؟ گردهها خم شده و ناتوان از سواری دادن هستند و بزودی از آن پرت خواهید شد، به این کارتان میگویند«کوشش بیمار گونهای که دیگر مداوایی جز جان دادن ندارد». اگر خودتان به احترام رو به قبله شوید و اشهدتان را بگویید شاید که گوری برای دفن پیدا شود؛ جز این بیگمان کالبدهای شما بیکفن نیز خواهد ماند و گرفتار لاشخورهای بیابان خواهید شد؛ البته اگر لاشخورهای بیچاره مسموم نشوند.
گیتی پورفاضل
۱۲۰۱/۱۲/۱۰