پیشنهادی به گروه‌های مدعی براندازی رژیم اسلامی ایران

مطلبی که دو سه سال پیش نوشتم

( خوشحالم که از آن زمان تاکنون شاهد تغییراتی در مسیر همگامی، تظاهرات سراسری در ایران و بی‌نظیر در خارج از ایران با حضور روزهای مختلف از کودک دبستانی تا هنرمندان، بازیگران، ورزشکاران، چهره‌های بین‌المللی و گام‌های مثبت و امیدبخش دیگری هستیم ولی هنوز بسیار اندک است).

دامنه تظاهرات، اعتراضات و اعتصابات در ایران هر روز گسترده‌تر و خواسته‌ها متنوع تر می‌شود.  گروه‌ها و شخصیت‌هایی که مدعی مخالفت با رژیم‌اند چه در درون ایران و چه  برون از مرزهای جغرافیایی ایران هر روز بیشتر می‌شوند که بسیار هم خوب و امیدبخش است. اما آنچه که در این میان نبود آن به روشنی محسوس است هماهنگی بین این گروه‌ها و شخصیت‌هاست. نبود پیوستگی اعتراضات و تظاهرات نیز خود یک معضل جدی است.

مادام که این تظاهرات و اعتراضات پراکنده باشند، مادام که گروه‌های  مخالف رژیم تهران  با هم نتوانند ائتلاف تشکیل دهند، مادام که نیروی‌های مخالف سازماندهی نشوند، مادام که اعتراضات سراسری نشود،  مادام که به جای نشانه گرفتن رژیم اسلامی (دشمن اصلی و واقعی ملت و ایران) مخالفان آن رژیم را هدف حمله قرار دهیم، مادام که به انتظار کشورهای خارج بنشینیم، مادام که  گروه‌ها و شخصیت‌های مخالف رژیم تهران را تخریب کنیم، مادام که امید به اصلاح پذیری رژیم تهران داشته باشیم، مادام که  برنامه‌ای برای سرنگونی رژیم نداشته باشیم ولی  شعارهای قشنگ داشته باشیم و به آن شعارها دلخوش کنیم، مادام که  خرد را به کار نگیریم، مادام که درک نکنیم هیچ‌یک از نیروهای مخالف رژیم تهران به تنهایی نمی‌توانند بازیگران اصلی  سیاست ایران در پسا- رژیم اسلامی باشند، مادام که در تقویت و گسترش فرهنگ سیاسی دموکراتیک تلاش نکنیم، مادام که به هم هتاکی کنیم، مادام که به جای شعور از شعار استفاده کنیم، مادام که مردم را جدی نگیریم، مادام که امکانات و محدودیت‌های خود را ارزیابی نکنیم و در صدد گسترش امکانات و رفع و یا کاهش محدودیت‌ها اقدام نکنیم، مادام که قدرت رژیم را دستکم بگیریم و نقاط ضعف رژیم را شناسایی نکنیم، مادام که منافع فردی و شخصی را بر منافع جمعی ترجیح دهیم، مادام که متوجه مطامع کشورهای قدرتمند منطقه و شرق و غرب را درست ارزیابی نکنیم،  مادام که از خود ضعف نشان دهیم، مادام که انصاف سیاسی را رعایت نکنیم، مادام که در خدمت بیگانه باشیم، مادام که از قدرت مردم آگاه نباشیم، مادام که اهمیت مذاکره را درک نکنیم، مادام که از اشتباهات خود پند و تجربه نگیریم، مادام که دیگران را مسعول و مقصر مشکلات و بحران‌ها و نابسامانی‌ها در ایران بدانیم مطمنا راه به جایی نخواهیم برد و امیدی به رهایی ایران از چنگال رژیم ادمکشان نباید داشته باشیم.

پس راه حل چیست؟

چه باید کرد؟ چاره چیست؟

وقتی به مصاحبه‌ها و سخنرانی‌های شخصیت‌های مطرح اپوزیسیون گوش می‌دهم، وقتی اعلامیه‌ها و مرامنامه‌های گروه‌های مختلف مخالف رژیم تهران را می‌خوانم، وقتی پیام‌های مسعولان گروه‌ها را می‌شنوم و یا می‌خوانم، وقتی پای صحبت مخالفان رژیم می‌نشینم وجوه اشتراک بسیاری بین اکثر گروه‌های اپوزیسیون می‌بینم هرچند طبیعی است که اختلاف نظرهای جدی هم با هم دارند. اگر بپذیریم در شرایط کنونی دشمن اصلی و واقعی ملت ایران  رژیم تهران است راهی جز ائتلاف نیروهای برانداز و مخالف برسر وجوه اشتراک‌شان نیست. بنظرم اکثر مخالفان جدی و واقعی رژیم ملایان بر پایه موارد زیر می‌توانند با هم نوعی ائتلاف تشکیل دهند تا بتوانند در براندازی رژیم آخوندها موفق شوند:

۱- آرمان براندازی رژیم حاکم بر ایران

۲- باور به اعلامیه جهانی حقوق بشر و رعایت آن

۳- درخواست یک رفراندم از  سازمان ملل متحد با نظارت بین المللی

۴- تاکید بر اصول «حفظ تمامیت ارضی»، «آزادی»، «عدالت اجتماعی»، «نظام دموکراتیک»، «جدایی دو نهاد دین و حکومت»، و «حاکمیت ملی»

۵- تشکیل شورای گذار متشکل از نمایندگان همه نیروهای برانداز رژیم مذهبی ایران

۶- باور به محاکمه عادلانه سران رژیم کنونی در یک دادگاه ملی

۷- عفو عمومی کسانی که نقشی در کشتار مردم در ۴۲ سال گذشته نداشته‌اند

۸- همزیستی مسالمت‌آمیز با تمامی ملل دنیا بر اساس اصول و موازین شناخته شده بین‌المللی با احترام متقابل و حفظ استقلال و حاکمیت ملی

۹- حفظ حقوق کامل تمام اقلیت‌های قومی، مذهبی، جنسیتی، سنی، سیاسی

۱۰- برابری فرصت‌ها و حقوق شهروندان

بنظرم بر اساس اصول ده گانه بالا می‌توان یک ائتلاف توانمند، سازمان یافته، هدفمند، مردمی، مصمم و قاطع تشکیل داد.

شما می‌توانید به این وجوه مشترک بیفزایید و یا از آن کم کنید ولی من عمیقا باور دارم که حتی با دو اصل از ۱۰ اصل پیشنهادی می‌توان ائتلاف سرنگون‌ساز از نیروهای مخالف رژیم تئوکراتیک حاکم بر ایران تشکیل داد.

با آرزوی پیروزی و رهایی.

ایران هرگز نخواهد مرد!

مطالب مرتبط