ایران بانو، به ما بگو که پیروزی نزدیک است

متن سخنرانی حمید اکبری در تظاهرات «نه به جمهوری اسلامی» در شیکاگو (22 بهمن 1401)

به نام ایران
به نام زن، زندگی، آزادی
به نام مهسا امینی
به نام خداوند رنگین کمان کیان
درود بر شما آزادیخواهان ایرانی در شیکاگو!
درود بر آزادیخواهان ایرانی در سراسر جهان که امروز در پشتیبانی از هم میهنان آزاده و مبارزشان در ایران گردهم آمده اند تا با صدایی رسا و کوبنده به جمهوری اسلامی “نه” بگویند و بر کلیت و تمامیت این رژیم واپسگرای دینی خط بطلان بکشند.
«جمهوری اسلامی، نمی خوایم، نمی خوایم!»
امروز ما با صدای بلند از همه ملت ها و دولت های جهان می خواهیم که در نبرد میان ملت با شرف و نجیب ایران و حکومت تبهکار خامنه ای و سپاه پاسداران جنایتکارش، جانب ملت ایران را بگیرند.
پنج ماه است که انگار همه ما از مادر ایران، ایران بانوی مان، با اشگ شوق و دیده ی پر امید، دوباره زاده شده ایم . و در این پنج ماه، ما در کنار ملت ایران ایستاده ایم.
ما در کنار جوانترین و جوان دل ترین فرزندان، زنان و مردان آزاده ایران زمین:
دانشجویان، دانش آموزان، کارگران، کارمندان، فرهنگیان، پرستاران، رانندگان، مهندسان و پزشکان و یکایک شهروندان ایران، ایستاده ایم.
و ما در همه جای ایران با آنها ایستاده ایم:
از بلوچستان تا کردستان و آذربایجان،
از اهواز تا مشهد،
از بوشهر تا بندر انزلی،
از شیراز تا اصفهان،
از تهران تا کرج تا رشت،
از یزد تا همدان،
از کوههای بختیاری تا دشت های گلستان،
از تخت جمشید تا میدان آزادی،
ما در همه جای ایران، در کنار ملت ایران ایستاده ایم تا نسبت به مادر میهن، ایران بانوی مان، ادای مهر جاودان کنیم و هم صدا با هم میهنانمان، به ملایان و سپاهیان حامی آنها بگوییم:
«هر یک نفر کشته شه، هزار نفر پشتشه.»

و بگذارید که از سربلندی ایران بگوییم:
ایران از نظر جمعیت و مساحت کشور در میان 235 کشور جهان، در رتبه هیجدهم است.
امروز در ایران، بواسطه همت خانواده ها و آموزگاران، میزان سواد بسیار بالاتر از سال 1357 است. ما تنها 14 میلیون دانش آموخته دانشگاهی داریم!
ایران کشوری است که با شاعران و فیلسوفانی چون خیام، رومی، حافظ و سعدی، در دل و ذهن همه مردم آزاده جهان جای دارد. همان سعدی که می گوید:
بنی آدم اعضای یک پیکرند، که در آفرینش ز یک گوهرند،
چو عضوی به درد آورد روزگار، دگر عضوها را نماند قرار.

بیش از 150 سال است که ایرانیان در اندیشه ی رسیدن به دموکراسی، آزادی، برابری و حقوق شهروندی هستند. 154 سال پیش در پاریس، میرزا یوسف خان تبریزی رساله “یک کلمه” را نوشت که سپس در انجمن های سری عصر مشروطیت در کنار دیگر آثار روشنگر مورد گفتگو و بررسی آزادیخواهان شد. اساس “یک کلمه” و آثار مشابه، مبتنی بر اصل مساوات همه شهروندان از جمله “شیخ و شاه” در مقابل قانون بود.
130 سال پیش، معین السلطنه، ایران را از بندر انزلی به مقصد شیکاگو جهت بازدید از نمایشگاه تاریخی کلمبین ترک کرد. آنچه او در سفر درازش دریافت، بیداری ملت ها در بازسازی کشورشان برای رفاه و آسایش همگانی در عصر مدرنیته بود. بر اثر چنین اندیشه گری، مشاهدات و کوششگری ها بود که 116 سال پیش، با پیروزی انقلاب سترگ مشروطیت، ایرانیان نخستین حکومت دموکراتیک پارلمانی را در خاک اصلی آسیا مستقر کردند.
در سالهای 1329 تا 1332، با پیروزی نهضت ملی ایران در ملی کردن صنعت نفت، ایرانیان نشان دادند که استقلال را ارج می گذارند و دیگر سرسپردگی به دولت های خارجی را هرگز نمی پذیرند.
امروز در 22 بهمن 1401، ما افتخار هم میهن بودن با ملت آزاده ای را داریم که علیرغم اندوه ژرف ناشی از صدها جانباخته و زخمی راه میهن، جانهای نازنین اعدام شده، هزاران بازداشتی و زندانی سیاسی و شکنجه شده – با مبارزه ی جانانه انقلاب “زن،زندگی، آزادی”، جهانیان را به وجد و شگفتی آورده و برای ایران و ایرانی، افتخاری بی همتا در قرن 21 ام آفریده.
44 سال پس از تحمل شکست سنگین ملت ایران در 22 بهمن 1357 در نیل به آزادی، دموکراسی و حقوق شهروندی، اکنون انقلاب پیشرو و مدرن #زنزندگیآزادی، یک چشم انداز دورانساز یکپارچه و متحد برای ایرانیان فراهم کرده است. چشم اندازی که در آن جمهور بزرگ ملت ایران دیگر از هیچ مقام و شخصیت سنتی یا دینی فرمانبرداری نخواهد کرد و تنها به اراده ملت ایران آنهم بنا بر اصول حکومت دموکراتیک غیر دینی و سازگار با منشور جهانی حقوق بشر، تن در خواهد داد.
حکومتی دادخواه که در آن یکبار برای همیشه هیچ تبعیضی بر مبنای جنسیت و تمایلات جنسی، هویت فرهنگی و قومی، باور سیاسی و دینی به رسمیت شناخته نخواهد شد و هر گونه از این تبعیض ها، غیر قانونی به شمار خواهد آمد. حکومتی که پرچمدار قدرشناسی از طبقه کوششگرش: کارگران، کارمندان و کشاورزان محترم و همه محرومان جامعه، نه تنها در گفتار، بلکه در کردار خواهد بود.
و والاتر از هر چیزی، حکومتی که محک دموکرات بودنش، در نداشتن زندانی سیاسی و عقیدتی است و در آن شکنجه و اعدام هیچ وجود خارجی جز در تاریخ ننگینش نخواهد داشت.

ایران بانو،
ایران بانو، ما آوایت را شنیده ایم:
«آزادی، آزادی، آزادی»
ایران بانو، ما آوایت را شنیده ایم:
«می جنگیم، می میریم، ایرانو پس می گیریم»
ایران بانو،
ما “رقصی چنین میانه میدانم آرزوست را” با رقص روسری در آتشت دیده ایم،
ایران بانو،
ما اشگ و آه داغ دیدگان و زجر زندانیان سیاسی ات را ماتم زده، دیده و شنیده ایم،
ایران بانو،
می دانیم که در سوگ و گرامیداشت جانباختگان و دردمندانت،
راهی جز پیشروی و پیروزی نیست.
می دانیم که:
برای بی شرمساری زیستن، راهی جز پیمودن راه زن، زندگی و آزادی نیست.
ایران بانو،
ما با تو برای همیشه همدرد، هم فریاد و همراهیم.
ایران بانو،
به ما بگو که پیروزی نزدیک است.

مطالب مرتبط