نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

‏سه شنبه‏، 2014‏/05‏/20

01

 

خودکفايی در کشاورزی، توهمی ويرانگر،

سياست های کشاورزی و محيط زيستی جمهوری اسلامی تا کنون مثَل سنگی بوده است که ديوانه‌ای به چاه می‌اندازد که صد عاقل هم نمی‌توانند آن را دربياورند. ديگر هرگز شرايط محيط زيستی کشور را، به‌ويژه در زمينه‌ی آب و خاک، نمی‌توان به سال‌های پيش از جمهوری اسلامی برگرداند و، برای جلوگيری از تخريب بيشتر زيست‌بوم کشور، نياز به همتی ملی و فداکاری و سرمايه‌گذاری اساسی است

زندگی ملت ايران در خطر است

يکی از شعارها و اهداف انقلاب ۵۷ رسيدن به خودکفايی در کشاورزی بود. در آن زمان، انقلابيون اعتقاد داشتند که ايران بازار محصولات کشاورزی امپرياليست‌ها شده است و به جای تأکيد بر صنعتی شدن بايد، در گام نخست، در زمينه‌ی کشاورزی سرمايه‌گذاری کنيم و به خودکفايی در کشاورزی برسيم. يکی از مهم‌ترين هدف‌های دولت‌های جمهوری اسلامی نيز، از همان آغاز، رسيدن به خودکفايی در کشاورزی، آرمان بزرگ انقلاب ۵۷، بوده است. اما خودکفايی در کشاورزی نه برنامه‌ای علمی و درست، که هدفی اشتباه بوده و تلاش برای رسيدن به آن زيست‌بوم ايران را دچار فاجعه‌ کرده است.

پس از انقلاب ۵۷، جهادی ويرانگر برای خودکفايی در کشاورزی آغاز شد: می‌بايستی زمين‌های رهاشده را با زيرکشت بردنشان آباد کرد! برای آبياری اين زمين‌ها، حفر چاه‌های عميق و کف‌شکنی برای استخراج آب‌های سفره‌های زيرزمينی کشور آغاز شد. برای توليد بيشتر محصولات کشاورزی، منابع آبی زيرزمينی را از بين بردند و منابع تجديدشونده را تجديدناپذير کردند. تراز آب کشور در سال ١٣۵٧ نزديک به منفی صد ميليون متر مکعب بود، يعنی سالانه صد ميليون متر مکعب از آب‌های زيرزمينی کشور کاسته می‌شد؛ اما اين تراز در سال ١٣٨۴ به منفی ۵/۵ ميليارد متر مکعب رسيد، يعنی ۵۵ برابرشد، و امروزه منفی ١١ ميليارد متر مکعب، يعنی ١١٠ برابر سال ۱۳۵۷، شده است.[۱] در حالی که ميزان استفاده از منابع آب تجديدشونده نبايد بيشتر از ٢٠ درصد يا، در بدترين صورت، ۴۰ درصد باشد؛ امروزه ميزان استفاده از اين منابع به ٧۵ تا ٨٠ درصد رسيده است.[۲] بدين ترتيب، ٧٠ درصد از سفره‌های آب زيرزمينی کشور نابود شده است ــ منابعی که تشکيل آن‌ها هزاران، بلکه ميليون‌ها سال زمان برده است و ما در طی يک تا دو نسل در حال نابودی آن بوده و هستيم.[۳] با ادامه‌ی روند کنونی، تا ٢٠ سال ديگر، همه‌ی سفره‌های آب زيرزمينی کشور کاملاً خشک و ايران به کويری بزرگ و نامسکون تبديل خواهد شد.[۴] در صورت خشک شدن سفره‌های آب زيرزمينی، ديگر بارش هر روزه‌ی باران نيز مشکل‌گشا نخواهد بود؛ چراکه آب باران در سطح باقی می‌ماند و تبخير می‌شود يا باعث سيلاب می‌شود.[۵ ]

در همين حال، روند فرسايش خاک در ايران نيز بسيار نگران‌کننده است و بيابان‌ها‌ نيز با سرعتی باورنکردنی در همه جا در حال پيشروی‌اند. بخش وسيعی از ايران خشک است و تنها در حدود ١٨ ميليون هکتار زمين زراعی در کشور وجود دارد؛ اما همين ١٨ ميليون هکتار نيز چندان حاصل‌خيز نيست. در حالی که ضخامت لايه‌ی حاصل‌خيز خاک، هوموس، در برخی زمين‌های کشاورزی کشورهای اروپايی به ۶۰ تا ٧٠ سانتی‌متر نيز می‌رسد؛ ضخامت آن در زمين‌های زراعی ايران، جز در گيلان و مازندران، بسيار اندک و گاه نزديک به صفر است. به همين علت، استفاده از مقدار زيادی کود حيوانی برای کشاورزی در زمين‌های زراعی ايران ضروری است؛ و با اين حال، اين زمين‌ها هرگز به اندازه‌ی زمين‌های غنی از هوموس حاصل‌خيز نخواهند شد.

از طرفی، افزايش بی‌برنامه‌ی سطح زيرکشت در کشور نيز باعث نابودی مراتع، فرسايش خاک، از بين رفتن لايه‌ی هوموس خاک، و گسترش بيشتر بيابان‌ها شده است. برای تشکيل هر يک سانتی‌متر هوموس، گذشته از نياز به شرايط زيست‌بومی مناسب، ۴٠٠ تا ٨٠٠ سال زمان لازم است؛ و شگفت آنکه چند سالی است که دولت‌های جمهوری اسلامی در حال فروش اين لايه از خاک ايران به کشورهای جنوبی خليج فارس‌اند ــ کاری که خيانتی بزرگ به نسل‌های آينده‌ی کشور است.[۶ ]

چنان که گفتيم، وضع منابع آبی کشور از وضع سطح زمين‌های قابل‌کشت نيز بسيار بدتر است. ٩۴ درصد مصرف آب کشور در بخش کشاورزی و تنها ۶ تا ٧ درصد آن در بخش خانگی و صنعتی است.[۷] در ٣۵ سال گذشته، استفاده‌ی بيش از حد از منابع آبی زيرزمينی کشور برای کشاورزی منجر به فاجعه شده است، به طوری که عمق چاه‌ها از ۵۰ متر در چهل سال پيش به ٢۵۰ تا ٣٠٠ متر رسيده[۸] و سفره‌های آب زيرزمينی کشور نيز ۷۰ درصد کاهش يافته است.[۹] اکنون، ايران جزو سه کشوری است که، از حيث آب، آينده‌ی بسيار بدی دارد.[۱۰ ]

با همه‌ی اين‌ هزينه‌های زيست‌محيطی، در سال ١٣٩١، ۵۵ درصد نيازهای اساسی غذايی کشور به بهای ۱۴ ميليارد دلار از خارج وارد شده[۱۱] که چندين برابر سال ۱۳۵۶ است.[۱۲] با توجه به رشد جمعيت و افزايش شديد درصد فرسايش خاک و کاهش شديد منابع آبی کشور، در سال‌های آينده، نياز به واردات محصولات کشاورزی تشديد خواهد شد. محمد درويش، مديرکل دفتر مشارکت‌های مردمی سازمان حفاظت محيط زيست ايران، به‌درستی می‌گويد: «آرمانی که ما برای توسعه انتخاب کرده‌ايم آرمانی اشتباه است. آرمان ما رسيدن به خودکفايی در کشاورزی به هر قيمتی است، در صورتی که آرمان بايد رسيدن به امنيت غذايی به هر قيمتی باشد.»[۱۳ ]

فاجعه‌ی خشک شدن درياچه‌ی اروميه يکی از عواقب سياست خودکفايی در کشاورزی است. افزايش سطح زير کشت در استان‌های آذربايجان مراتع بسياری را از ميان برده و درياچه‌ی اروميه را از منابع آبی‌اش محروم کرده و اين بزرگ‌ترين درياچه‌ی ايران را در آستانه‌ی مرگ قرار داده است؛ و البته در سال‌های آينده نيز، نمک‌ها و ماسه‌های بستر اين درياچه زمين‌های کشاورزی منطقه را خواهد پوشاند.

نمونه‌ای ديگر از آثار سياست خودکفايی در کشاورزی را می‌توان در استان اصفهان ديد. افزايش سطح زيرکشت در اين استان، با اينکه از استان‌های خشک کشور است، و نيز کشت محصولاتی که نياز به آب بسيار دارد، مثلاً کشت برنج در ٢٠ هکتار از زمين‌های کشاورزی اين استان، و تأمين آب مورد نياز از زاينده‌رود باعث خشکی اين رودخانه شده است؛ گذشته از اينکه منابع آبی زيرزمينی استان نيز زيان‌هايی جبران‌ناپذير ديده است. به بهای خشک شدن زاينده‌رود، شايد چند ميليون دلار محصول کشاورزی توليد شده باشد؛ اما از جاری ماندن آن در اصفهان می‌شد ميلياردها دلار درآمد توريستی داشت.

با انقلاب ۵۷، مسير اشتباه و فاجعه‌باری در زمينه‌ی توسعه پيش پای ايران قرار گرفت. حال، وضع زيست‌بومی ايران چنان وخيم شده است که اراده و عزمی ملی برای نجات آن لازم است. اکنون هر جا که توليد کشاورزی آسيبی به محيط زيست کشور وارد می آورد، دولت بايد به سود محيط زيست وارد عمل شود.
مهم‌ترين تصميماتی که بايد گرفته شود عبارت است از:

ــ پايان دادن به سدسازی‌هايی که به محيط زيست آسيب می‌رساند و آزادسازی آب سدهايی که برای محيط زيست زيان‌بارند، حتی اگر بخشی از زمين‌های کشاورزی بی‌آب بماند و زير کشت نرود.

ــ بستن چاه‌های غيرمجاز، حتی اگر بخشی از زمين‌های کشاورزی بی‌آب بماند. هم‌اکنون، بيش از نيمی از آب مصرفی در کشور از چاه‌ها تأمين می‌شود.[۱۴] در کل، برداشت سالانه از منابع آب‌های تجديدشونده بايد به کمتر از يک‌سوم ميزان کنونی کاهش يابد و از ٧۵ تا ٨٠ درصد به ٢٠ درصد برسد.[۱۵] اگر از همين امروز برداشت از منابع آبی زيرزمينی متوقف شود، چندهزار سال طول می‌کشد تا منابع ازدست‌رفته دوباره تشکيل شود.[۱۶ ]

ــ برنامه‌ريزی درست برای زمين‌هايی که ديگر به علت بی‌آبی در آن‌ها کشت نخواهد شد تا جلوی فرسايش خاک آن‌ها و نابودی لايه‌ی حاصل‌خيزشان گرفته شود.

ــ ممنوعيت کامل قطع درختان جنگل‌ها و جلوگيری از تبديل مراتع به زمين‌های کشاورزی و صنعتی. جنگل‌ها و مراتع نه تنها مانع فرسايش خاک، که باعث ذخيره‌ی آب در سفره‌های زيرزمينی می‌شوند.

ــ کاشتن بوته در حاشيه‌ی بيابان‌ها برای جلوگيری از فرسايش خاک.

ــ ممنوعيت کامل فروش خاک حاصل‌خيز ايران.

ــ سرمايه‌گذاری در استفاده از دانش و فناوری برای افزايش بهره‌وری زمين‌های زيرکشت.

برای جبران آب چاه‌های غيرمجازی که بسته می‌شود و بخشی از آب پشت سدها که آزاد می‌شود، بايد در پی منابع آبی ديگری بود تا بتوان، تا حد ممکن، سطح زير کشت را ثابت نگه داشت و مانع از بيکاری ده‌ها هزار کشاورز شد. در همان حال، برای کمک به کشاورزانی که به علت دو اقدام مذکور کار خود را از دست می‌دهند، بايد يک برنامه‌ی اجتماعی خاص و فوری تدوين و اجرا و صندوق ويژه‌ای داير کرد. اما همچنان که در ادامه خواهيم ديد، گزينه‌های ديگری برای کاهش بهره‌برداری از سفره‌های آبی زيرزمينی و جبران کمبود آب ناشی از بستن چاه‌های غيرمجاز و رهاسازی آب برخی سدها وجود دارد.

١) افزايش بازده آبی
از ١٨ ميليون هکتار زمين زراعی و باغ‌های کشور، تقريباً ٨ ميليون هکتار آبی و ١٠ ميليون هکتار ديم کشت می‌شود.[۱۷] منابع کشت آبی رودخانه‌ها و چاه‌هاست. اما اين منابع برای تأمين آب اين ٨ ميليون هکتار کافی نيست و تنها در ١ ميليون هکتار از آن از نظام آبياری پيشرفته يا آبياری تحت فشار استفاده می‌شود.[۱۸] نتيجه آنکه بازده آبی در بخش کشاورزی ايران در حدود ۳۲ درصد است؛ يعنی تنها ۳۲ درصد از آب ورودی به زمين‌های کشاورزی منجر به توليد محصول می‌شود و مابقی آن به هدر می‌رود. با سرمايه‌گذاری در توسعه‌ی روش‌های آبياری مدرن می‌توان بازده آبی اين زمين‌ها را ــ احتمالاً در بهترين شرايط ــ به ۷۰ درصد افزايش داد.[۱۹] با توجه به اينکه مصرف سالانه‌ی آب در ايران در حدود ۹۶ ميليارد متر مکعب است و بخش بزرگی از آن برای ٨ ميليون هکتار کشت آبی مصرف می‌شود، برنامه‌ريزی و سرمايه‌گذاری برای نوسازی نظام آبياری زمين‌های کشاورزی و، در نتيجه، افزايش بازده آبی کشور از ٣٢ درصد به حداکثر ممکن منجر به صرفه‌جويی ميلياردها متر مکعب آب می‌شود.

٢) مهار کردن آب‌های شيرينی که به خليج فارس می‌ريزد
ميلياردها متر مکعب از آب‌های شيرين ايران وارد خليج فارس می‌شود. برخی کارشناسان حجم اين آب‌ها را تا ٢٠ ميليارد متر مکعب در سال تخمين می‌زنند. می‌توان با سرمايه‌گذاری مناسب بخشی از اين آب‌ها را مهار کرد و به مصرف کشاورزی رساند.

٣) اجرای طرح‌های شيرين کردن آب در خليج فارس
در اين زمينه، شرکت‌های غربی در کشورهای عربی خليج فارس فعاليت‌های گسترده‌ای کرده‌اند که می‌توان از تجارب آن‌ها استفاده کرد. اين فناوری می‌تواند به تأمين آب آشاميدنی استان‌های کرانه‌ی خليج فارس کمک کند.

٤) انتقال آب تاجيکستان به ايران
در حدود ۶۰ درصد از منابع آبی آسيای مرکزی در تاجيکستان است. اين کشور بيش از ١٢٠ ميليارد متر مکعب آب مازاد دارد؛ و از اين رو می‌توان سالانه ميلياردها متر مکعب آب از تاجيکستان وارد ايران کرد. متأسفانه دولت جمهوری اسلامی در اين چند سال هيچ اقدامی، جز برخی توافق‌های اوليه، در اين زمينه نکرده است.[۲۰] در اين توافق‌ها نيز، صحبت از انتقال تنها يک ميليارد متر مکعب آب از تاجيکستان به ايران بوده است. ايالات متحده‌ی آمريکا از ده‌ها سال پيش با اجرای طرحی مشابه سالانه نزديک به ٩ ميليارد متر مکعب آب را از مسيری ۶۰۰ کيلومتری به جنوب کاليفرنيا منتقل می‌کند.[۲۱ ]

آب تاجيکستان را می‌توان با ساخت سد و از طريق لوله از شمال افغانستان به خراسان و، از آنجا، به سراسر ايران رساند. با توجه به اينکه ارتفاع استان خراسان از سطح دريا چندهزار متر کمتر از تاجيکستان است ــ تاجيکستان با تنها ۱۴۰ هزار کيلومتر مربع وسعت سيزده قله‌ی بلندتر از ۶۰۰۰ متر و سه قله‌ی مرتفع‌تر از ٧٠٠٠ متر دارد ــ انتقال آب در اين مسير نياز چندانی به پمپاژ ندارد. رودخانه‌ی وخش تاجيکستان تا مرزهای ايران در حدود ۶۰۰ کيلومتر فاصله دارد. از طرفی، تاجيکستان نياز به نفت و گاز دارد و ايران نيز در پی مشتری نفت و گاز است. به موازات لوله‌های آب می‌توان لوله‌های نفت و گاز از ايران به تاجيکستان کشيد. گذشته از اين، چين در همسايگی تاجيکستان است و اين لوله‌ها می‌توانند نفت و گاز ايران را به چين نيز برسانند.

اجرای سياست‌های مذکور نيازمند اراده‌ای نيرومند و ده‌ها ميليارد دلار سرمايه است. اما در هر صورت، سياست «خودکفايی در کشاورزی به هر قيمت» را بايد برای هميشه به کناری نهاد و تراز منفی سفره‌های آب زيرزمينی را بايد سريعاً به صفر رساند.

سياست های کشاورزی و محيط زيستی جمهوری اسلامی تا کنون مثَل سنگی بوده است که ديوانه‌ای به چاه می‌اندازد که صد عاقل هم نمی‌توانند آن را دربياورند. ديگر هرگز شرايط محيط زيستی کشور را، به‌ويژه در زمينه‌ی آب و خاک، نمی‌توان به سال‌های پيش از جمهوری اسلامی برگرداند و، برای جلوگيری از تخريب بيشتر زيست‌بوم کشور، نياز به همتی ملی و فداکاری و سرمايه‌گذاری اساسی است.

اگر دولت جمهوری اسلامی اکنون اقدامی نکند، چند سال ديگر خيلی دير خواهد بود؛ چراکه، همچنان که عيسی کلانتری، وزير پيشين کشاورزی، گفته است: «مشکل اصلی‌ای که ما را تهديد می‌کند و از اسرائيل و آمريکا و دعواهای سياسی و... خطرناک‌تر است مسئله‌ی زندگی ملت است، اين است که فلات ايران دارد غيرقابل‌سکونت می‌شود و کسی به اين فکر نيست. مسئله اينجاست که آب‌های زيرزمينی تحليل رفته‌اند و بيلان منفی آب بيداد می‌کند و کسی به فکر نيست... من نگران شديد نسل‌های بعد هستم. هفت‌ هزار سال است که در ايران زندگی جريان دارد. ما حق نداريم، با اين بی‌تدبيری، کشور را با اين چالش بزرگ مواجه کنيم. اگر وضعيت اصلاح نشود؛ ايران ۳۰ سال ديگر کشور ارواح می‌شود، چون همه‌ی کشور تبديل به کوير می‌شود... اوايل انقلاب، بدون مجوز چاه زدند؛ بدون مجوز کف‌شکنی کردند؛ برای توليد بيشتر، آب‌های زيرزمينی را از بين بردند و منابع تجديدشونده را به غيرتجديدپذير تبديل کردند ... من همه جا گفته‌ام، اگر وضعيت اصلاح نشود، ايران ۳۰ سال ديگر کشور ارواح می‌شود، چون همه‌ی کشور تبديل به کوير می‌شود... در حال حاضر، تمامی پيکره‌های آبی طبيعی ايران خشکيده‌اند؛ از درياچه‌ی اروميه، بختگان، تشک، پريشان، کافتر، گاوخونی، هورالعظيم،‌هامون، جازموريان و… ديگر چيزی باقی نمانده. من از وقوع بحران حرف می‌زنم. زندگی ملت در حال تهديد است.»[۲۲ ]

متأسفانه تجربه نشان داده است که اميد چندانی به جمهوری اسلامی نيست و اساساً سياست‌های نابخردانه‌ی جمهوری اسلامی کشور را به چنين مرحله‌ای رسانده است. اين وظيفه‌ی ايرانيان است که جمهوری اسلامی را وادار به اتخاذ سياست‌های درست در زمينه‌ی محيط زيست کنند که به زندگی و هستی ملت ايران مربوط است.

سعید بشیرتاش - گویا
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1
قانون، يکشنبه، ١۶ تير ١٣٨٨، ش ١٨٨.
http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=18552
۲ http://news.gooya.com/politics/archives/2014/05/179315.php
http://www.dw.de/برداشت-از-آبهای-زیرزمینی-ایران-به-مرز-فاجعه-رسیده-است/a-17630315
۳http://www.dw.de/کاهش-شدید-سفرههای-آب-زیرزمینی-ایران/a-17589869
۴ http://isna.ir/fa/news/92111510472/مصرف-بیش-از-93-درصدی-آب-در-بخش-کشاورزی
۵ قانون، يکشنبه، ١۶ تير ١٣٨٨، ش ١٨٨.
http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=18552
۶ http://www.radiofarda.com/content/f12_iranian-soil-exported-illegally/25355998.html
۷ http://aftabnews.ir/fa/news/87365/چشم-انداز-منابع-آب-در-ایران-خطر-نزدیک-است
 http://aftabnews.ir/fa/news/87365چشم-انداز-منابع-آب-در-ایران-خطر-نزدیک-است
[] http://www.dw.de/کاهش-شدید-سفرههای-آب-زیرزمینی-ایران/a-17589869
۰] http://www.dw.de/برداشت-از-آبهای-زیرزمینی-ایران-به-مرز-فاجعه-رسیده-است/a-17630315 http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/49108/
قانون، يکشنبه، ١۶ تير ١٣٨٨، ش ١٨٨.
http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=18552
http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=1676۱۲

 http://asre-nou.net/php/view_print_version.php?objnr=16763
۱۳ http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/49108/
۱۴ http://news.gooya.com/politics/archives/2014/05/179315.php
۱۵] http://www.dw.de/برداشت-از-آبهای-زیرزمینی-ایران-به-مرز-فاجعه-رسیده-است/a-17630315
۱۶ http://aftabnews.ir/fa/news/87365/چشم-انداز-منابع-آب-در-ایران-خطر-نزدیک-است
۱۷http://aftabnews.ir/fa/news/87365/چشم-انداز-منابع-آب-در-ایران-خطر-نزدیک-است
۱۸http://aftabnews.ir/fa/news/87365/چشم-انداز-منابع-آب-در-ایران-خطر-نزدیک-است
۱۹ http://www.iran-emrooz.net/index.php/news1/49108/
۲۰] http://www.mashreghnews.ir/fa/news/112617/جزئیات-واردات-آب-از-تاجیکستان
۲۱]https://www.usherbrooke.ca/environnement/fileadmin/sites/environnement/documents/Essais2012/Langlois_M__14-06-2012_.pdf
۲۲ قانون، يکشنبه، ١۶ تير ١٣٨٨، ش ١٨٨.
http://www.ghanoondaily.ir/?News_Id=18552

 

_______________________________________________________________

مقالات منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران نميباشند. حق ويرايش اخبار و مقالات ارسالی برای هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است. 

 

 

 

صفحه‌ای که در آن قرار دارید، آرشیو سایت قدیمی نهضت مقاومت ملی ایران می‌باشد.برای دستیابی به سایت جدید به این آدرس رجوع کنید: namir.info