در چنین
روزی
شانزدهم
فروردین ماه:
زمین
لرزه مرگبار
بوئین زهرا
که بعدا هر
چند سال
تکرار شده
است
۱۶
فروردین ۱۲۹۲
هجری خورشیدی
زمین لرزه
سختی بیش از
هزار و دویست
تن از ساكنان
بوئین زهرا
(استان قزوین)
را كشت و ویرانی
فراوان به
بار آورد. ۴۹
سال بعد (شهریور
۱۳۴۱) در همین
منطقه زلزله
دیگری رخ داد
كه لرزه های
آن به تهران
هم رسید و
تلفات به
مراتب سنگین
تری وارد
ساخت. از آن پس
هم، هرچند
سال یک بار زمین
لرزه های بوئین
زهرا تکرار
شده و تلفات و
زیانهای مالی
داشته است.
.* * *.
روزی
كه پروین
اعتصامی
درگذشت

پروین
اعتصامی
شاعره بنام ایران
معاصر ۱۵
فروردین ۱۳۲۰
(۴ آوریل ۱۹۴۱)
در ۳۴ سالگی
در تهران فوت
شد. وی ۲۵
اسفند ۱۲۸۵
در تبریز به
دنیا آمده
بود و پدرش یوسف
اعتصام
الملك از نویسندگان
و مترجمان
كشور بود.
اشعار پروین
كه عمدتا به
سبك خراسان
هستند پیرامون
زندگی مردم و
احساس خود او
از زندگانی
بوده اند .
قطعه شعر او
درباره
رنجبران
مشهور است.
.* * *.
دکتر
مصدق از
توطئه قتل
خود و تغییر سیاست
آمریکا پرده
برداشت
۱۶ فروردین
۱۳۳۲ دكتر
مصدق نخست وزیر
وقت از رادیو
اعلام كرد كه
توطئه قتل او
طرح شده بود و
قرار بود نهم
اسفند (۳۷ روز
پیش از آن)
هنگام
ملاقات با
شاه در كاخ
مرمر، بر سر
او بریزند و
اورا بكشند. وی
ضمن افشاء این
توطئه و ذكر
دلیل
نافرجام
ماندن آن، یك
بار دیگر تاكید
كرد كه در یك
كشور مشروطه
دارای حكومت
پارلمانی،
شاه حق حكومت
كردن و
مداخله در
جزئیات امور
دولت را كه
برگزیده و
پاسخگوی
پارلمان است
ندارد.
مصدق
نهم اسفند ۱۳۳۱
به کاخ مرمر
رفته بود تا
با شاه که قصد
سفر به خارج
را کرده بود
خداحافظی
کند. مصدق و
همکارانش
قبلا از این
تصمیم شاه
حمایت کرده
بودند ولی آیت
الله بهبهانی
سعی در
انصراف شاه
از ترک کشور
کرده بود و در
این زمینه با
وی ملاقات و
مستقیما به
گقتگو نشسته
بود. آیت الله
کاشانی نیز
از مردم
خواسته بود
که مانع از
مسافرت شاه شوند.
گروهی از
بازاریان و
پاره ای از
مخالفان
مصدق دست به
تظاهرات زده
و حتی مقابل
کاخ مرمر
اجتماع کرده
بودند.
همزمان با
گردآمدن
جماعتی در
برابر کاخ
مرمر، چند
افسر
بازنشسته به
خانه مصدق که
تا کاخ مرمر
فاصله ای زیاد
نداشت وارد
شده و قصد جان
اورا داشتند.
مصدق جریان
را شخصا به
مجلس اطلاع
داد و گفت که
سرتیپ ریاحی
را رئیس ستاد
ارتش و سرتیپ
مدبّر را
فرماندار
نظامی تهران
کرده است و
سرتیپ محمود
امینی معاون
او در وزارت
دفاع ملّی
خواهد بود. در
همین روز سرتیپ
مدبّر شماری
از افسران
بازنشسته را
بازداشت
موقت کرد. این
افسران را
مصدق
بازنشسته
کرده بود و
نسبت به او کینه
در دل داشتند.
در این میان،
هشت تن از
رجال کشور
تصمیم به تشکیل
یک هیات برای
ایجاد سازش میان
مصدق، کاشانی
و شاه گرفته
بودند.
دكتر مصدق
در نطق رادیویی
۱۶ فروردین
ضمن افشاء
جزئیات
توطئه قتل
خود گفت كه از
اظهارات اخیر
دالس (وزیر
امور خارجه
دولت ژنرال آیزنهاور
كه از ژانویه ۱۹۵۳
زمام امور
آمریکارا به
دست گرفته
بود) در
مصاحبه
مطبوعاتی اش
چنین بر می آید
كه ظاهرا
دولت تازه
آمریكا تسلیم
نظر
انگلستان
شده و در قبال
مسئله نفت ایران
از خواست
انگلستان پیروی
خواهد كرد و
در این شرایط،
ما باید بیشتر
از گذشته
مراقب
خودمان باشیم
و به دام نیافتیم.
به علاوه ما
نباید
انتظار كمك
از خارج
داشته باشیم،
باید روی
توانایی،
ظرفیت و
امکانات
خودمان حساب
كنیم.
در پی
انتشار همین
مطلب بود كه
در شیراز
مردم به دفتر
اداره كمكهای
آمریكا (اصل ۴)
ریختند و
آنجا را تخریب
کردند.
.* * *.
در
قلمرو اندیشه
زادروز
«توماس هابز»
فیلسوف
بزرگی كه
انسان را
موجودی ذاتا
خودخواه،
سلطه گر و
استثمارگر
خواند و راه
حل ارائه داد

پنجم آوریل
زادروز
توماس هابز Thomas Hobbes فیلسوف
و نویسنده
انگلیسی است
كه انسان را
موجودی ذاتا
خودخواه،
قدرت طلب،
خواهان سلطه
بر همنوع و
استثمار دیگران
دانسته است. وی
در ۱۵۸۸ به دنیا
آمد، ۹۱ سال
عمر كرد و
چهارم
دسامبر ۱۶۷۹
درگذشت.
نظرات هابز
در دهه های اخیر
و بویژه در جریان
بحران مالی
سال ۲۰۰۹ که
آزمندی چند
آمریکایی آن
را بوجود
آورده و همه
جهان را در آن
غرق و گرفتار
ساخته است بیش
از هر زمان دیگر
نقل و یادآوری
می شود زیرا
که وی راه حل
مسئله را هم
به دست داده
است.
هابز
كه واقعیت
عقاید و فرضیه
های او هر روز
آشگارتر از
روز پیش می
شود، طبیعت
بشر را در
ارتباط با
نفس خود و
جامعه تعریف
كرده و گفته
است كه رفتار یك
انسان تابع
خودخواهی
ذاتی اوست و
سه عامل باعث
منازعه
انسانها می
شود: رقابت بر
سر منابع
محدود برای
تملك، بی
اعتمادی
نسبت به یكدیگر،
و بالاخره
عشق و علاقه
وافر به جلال
و شكوه (قدرت).
وی تصریح می
كند كه تا این
عوامل وجود
داشته باشد نزاع
(جنگ) و در نتیجه
«ترس» از میان
نخواهد رفت و
در چنین محیطی
همه چیز
نامطمئن است.
به اظهار
هابز، تا بی
اعتمادی
نسبت به دیگران
در زندگانی
روزمره وجود
داشته باشد بیم
و خطر نزاع و
جنگ هم ادامه
خواهد داشت.
هابز گفته
است: پیشرفتهای
مادی و ساختن
شهرهای قشنگ،
طبیعت انسان
را تغییر نمی
دهد. متمدن ترین
كشور اگر بر
كشور دیگر پیروز
شود نسبت به
مغلوب رفتاری
وحشیانه
خواهد داشت.
هابز نوشته
است كه در غیاب
یك قانون بین
المللی دارای
ضمانت اجرایی
استوار و اطمینان
بخش، كشورهای
ضعیف شكار قوی
ترها می
شوند، و به همین
گونه
انسانها در
چنگال انسان
دارای نیرو و
اختیارات.
هابز می گوید
که برای تحت
كنترل
درآوردن این
وضعیت
نامطلوب در یك
جامعه ملی و
بر طرف كردن
احساس ترس و نیز
تامین آسایش
و جلوگیری از
تجاوز افراد
به حقوق و
آزادی یكدیگر
و ... نیاز به
وجود یك دولت
نیرومند در
آن جامعه است
كه بتواند بر
خودخواهی
افراد فائق آید.
چنین دولتی
باید
توانمندی
همه جانبه و
قدرت تمام عیار
داشته باشد و
این «حاكم
تمام عیار» باید
متناسب با نیاز
روز وارد عمل
شود و از قدرت
و اختیارات
خود استفاده
كند. هابز گوید
كه «قدرت حاكم»
باید بگونه ای
به چشم خورد و
مسلط برکار
خود باشد که
حس استثمار و
زورگویی در یک
فرد از افراد
را برای حصول
به برتری و
زندگانی فردی
بهتر برای
شخص خود مهار
كند تا آرامش
برقرار باشد
و در جامعه ای
که کینه
افراد نسبت
به فرد وجود
نداشته باشد
آرامش برقرار
خواهد بود و
نبود کینه و
احساس ستم؛
آرامش خیال
بوجود می
آورد که
لازمه
خوشبخت زیستن
است.
هابز
درباره شرایط
دولت گوید:
دولت ـ فرد یا
گروه ـ وقتی
مشروعیت
حكومت كردن
خواهد داشت و
مردم باید
اختیار و
سرنوشت خود
را به آن
بسپارند كه
همه اتباع را
به یك چشم
بنگرد و تبعیض
قائل نشود. یك
دولت نباید
كاری كند كه
به اتباعش آسیب
و زیان وارد آید.
انجام دقیق
تکالیف و وظایف؛
میزان شایستگی
یک دولت را به
دست می دهد.
دربرابر،
اتباع هم باید
وفادار
باشند و از
انجام تكالیف
شانه خالی
نكنند.
هابز
تاكید بریافتن
راهی جهت پایان
دادن به
احساس تنفر
آشگار و
پنهان میان
انسانها و
جوامع دارد و
هنر دولت را
در تحقق این
امر می داند.
بزعم هابز،
دولت باید
مانع تنازع
مردم بر سر
منافع و
ربودن آن توسط
قویتر ها و
زرنگتر ها
شود. هدف یك
دولت از
مجازات
افراد نه
تنها باید
اصلاح مقصر،
بلکه " تنبّه
" دیگران
باشد، نه چشم
در برابر چشم.
بی طرفی و
بلوغ دستگاه
قضایی یک
کشور بیش از
هرعامل دیگر
باعث کنترل
دولت و اتباع
و محافظت از
حقوق هر دو می
شود و وای به
حال کشوری که
از یک دستگاه
قضایی واجد
شرایط
برخوردار
نباشد و در این
مورد، شرط
اصلی یافتن
قاضی عادل
دارای توان
تشخیص و
قضاوت و رعایت
بی طرفی و
انصاف است و
انتصاب و حمایت
همگانی از او.
هابز
قانون طبیعی
و طبقه بندی
آن را به تفصیل
شرح داده و آن
را به قانون
عمومی و
مصوبات
پارلمانی را
قانون
موضوعه تعبیر
كرده كه
افراد را از
انجام كارهایی
منع و به
انجام اموری
تشویق می كند
و همه تاكید
او بر این است
كه اگر در
جامعه (ملی و بین
المللی)
كنترل
خودخواهی
افراد از دست
حاكم و مجری
قانون (قانون
طبیعی ـ قوانین
موضوعه) خارج
شود صلح و
آرامش، آزادی
و امنیت،
سعادت و
آسودگی خیال
رخت بر خواهد
بست و
برقراركردن
مجدد نظم، كاری
آسان نخواهد
بود. به این
ترتیب، هابز
اهمیت ویژه
برای دستگاه
قضایی یك
جامعه قائل
است و بر عادل
و بی نظر و
عالم بودن
قاضی تاكید می
كند و قاضی
واجد شرایط
را موجودی كمیاب
و در نتیجه
گرانبها می
داند.
هابز
در جای دیگری
از نوشته هایش
۱۵ اصل برای
كنترل
خودخواهی
افراد بیان
داشته كه
مهمترین اصل
آن نفی و تقبیح
«نخوت» است.
تالیفات
مهم عبارتند
از: «لوی یاتان
(فریت دریایی)»،
پیشنویس
فلسفی رابطه
حكومت و
جامعه،
مسائل مربوط
به آزادی و
ضرورتها و
فرصتها، بحث
فیلسوف و
دانشجو، علل
جنگ داخلی
انگلستان، و
«ایلیاد و ادیسه».
فرضیه
هابز درباره
حكومت، وی را
به صورت یكی
از پدران
علوم سیاسی
در آورده است.
.* * *.
سایر
ملل
گردن
دانتون هم زیر
گیوتین رفت ،
ولی ...
گیوتین
و استدلال
سازنده آن

پنجم آوریل
۱۷۹۴ ژرژ ژاك دانتون
از رهبران
انقلاب
فرانسه با
جمعی از یارانش
از جمله كامیل
دو مولن در
ملاء عام با گیوتین
گردن زده
شدند. دادگاه
انقلاب پاریس
به اشاره
روبسپیر ـ
رهبر افراطیون
چپ و
گرداننده كمیته
امنیت ملی ـ
دانتون و یارانش
را در یك
محاكمه بسیار
كوتاه به جرم
مماشات، تجدید
نظر طلبی در
اهداف
انقلاب، و
گرفتن پاره ای
از اختیاران
كمیته
انقلاب و
استرداد
آنها به
سازمانهای
دولتی به
اعدام محكوم
كرد كه همان
روز حكم به
اجراء درآمد.
با اعدام
دانتون و
همفكران میانه
رو او، دوران
وحشت در
فرانسه به
اوج خود رسید
و فرانسویان
را به خود
آورد؛ به
گونه ای كه ۳
ماه و ۲۳ روز
بعد روبسپیر
و ۲۱ تن از
همفكرانش به
همان صورت با
گیوتین گردن
زده شدند و
دوران اعدام
و وحشت پایان یافت.
دوران
اقتدار
«روبسپیر» یك
سال طول كشیده
بود و در این
مدت، عوامل و
همفکران او
به هركس كه ظنین
می شدند
برچسب تجدید
نظر طلب، برگشته
از انقلاب،
سازشكار و ... می
زدند، به
دادگاه
انقلاب می
سپردند و
اعدام می
كردند. بعدا
معلوم شد كه
اتهامات
وارده به افراد
عموما ادعا و
واهی بود.
بررسی های
بعدی نشان
داد كه ادعای
کمیته برضد
دانتون نیز بی
پایه بود و وی
به اساس
انقلاب و
هدفهای آن
وفادار مانده
بود.
گیوتین
Guillotine كه شنیدن
نام آن ــ از
آغاز انقلاب
تا پایان
دوران وحشت
ــ رعشه بر
اندام
فرانسویان می
انداخت در ۱۷۸۹
توسط دكتر
ژوزف گیوتین
اختراع شده
بود تا مرگ
محكوم بدون
احساس درد
باشد و اعدام
جنبه انسانی
داشته باشد.
دكتر گیوتین
در یك جلسه مجلس
ملی فرانسه
هنگام تشریح
طرز كار این
دستگاه گفته
بود: از آنجا
كه در این
برهه هدف از
مجازات
اعدام، حذف
دائم فرد به دلیل
خطرش برای
جامعه و
اصلاح نشدنی
بودن اوست
زجركش كردن
مغایر شئون
انسان است، و
دستگاهی كه
ساخته برای
مرگ فوری و
بدون احساس
درد و رنج است.
قبلا
گردن محكوم
به اعدام با
تبر زده می شد
و در موارد بسیار،
جلاد باید
چند بار ضربه
می زد و .... تیغه
تیز و سنگین گیوتین
و سرعت فرود
آن و قرار
گرفتن گردن
در شكاف دستگاه
از مرگ
زجرآور جلو گیری
می كرد و به همین
دلیل مجلس
فرانسه رای
به استفاده
از آن داده بود
كه در كمتر از
سه سال با آن
متجاوز از ۲۵
هزار گردن
زده شد از
جمله گردن
پادشاه
فرانسه و زن
او و بسیاری
از مقامات ،
انقلابیون و
حتی
دانشمندانی
چون لاوازیه.
از گیوتین تا
نیمه دوم قرن
بیستم در
فرانسه
استفاده می
شد.

دكتر گیوتین
Dr. Josef Guillotin
(پزشک) كه به
ملاحظات
انسانی، وسیله
گردن زدن
بدون درد (گیوتین)
را اختراع
كرد.
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|