۰۵/تير/۱۳۹۵
فساد
مشروع از دید
هاشمی
نیک آهنگ
کوثر
هاشمی
رفسنجانی در ۱۳۸۲
در پاسخ به
سوالی در
باره فساد میگوید:
«اینقدر بحث
از اختلاس و
دزدی نکنید و
روحیه مردم را
خراب نکنید. وقتی
که ما یک سدی
را میسازیم
و مثلا ده
میلیارد خرج
میکنیم،
ممکن است از
قبل آن،
پانصد
میلیون هم اختلاس
شود...»
كتاب «بیپرده
با هاشمي
رفسنجانی،
كارنامه ربع قرن
عملكرد
جمهوري
اسلامي در
گفتگو با كيهان»
متن مصاحبه
قدرتالله
رحمانی،
خبرنگار
روزنامه كيهان
با هاشمی
رفسنجانی،
در ۱۳۸۲ بهوسیله
انتشارات كيهان
منتشر شد. این
کتاب، منبع
مناسبی برای
محققان در
مورد نگاه
هاشمی رفسنجانی
به دوران پیش
از آن است. رئیس
مجمع تشخیص
مصلحت نظام،
دو سال بعدش
مجدداً
نامزد انتخابات
ریاست
جمهوری شد،
اما نتوانست
از سد احمدینژاد
بگذرد.
هاشمی در
پاسخ به
گفتگو کننده
روزنامه
کیهان، در
ارتباط با
دزدیها و
اختلاسهای
دولتی میگوید:
«اینقدر بحث
از اختلاس و
دزدی نکنید و
روحیه مردم را
خراب نکنید. وقتی
که ما یک سدی
را میسازیم
و مثلا ده
میلیارد خرج
میکنیم،
ممکن است از
قبل آن،
پانصد
میلیون هم اختلاس
شود. اما این
سد برای کشور
میماند و
هیچکس نمیتواند
از این سد
اختلاس یا
دزدی کند.»
نکته مهم
سخنان
هاشمی،
البته بدون
اینکه بتوان میزان
متوسط
اختلاس و
دزدی در
سدسازیها
را بر اساس
اعداد و
ارقام او
تایید یا رد
کرد، اعتراف
به وجود سو
استفاده
مالی در
پروژههای
بزرگ است. مدیران
سازمانهای
مختلف نزدیک
به وزارت
نیروهیچ
مشکلی با افراط
در سدسازی در
دوران
سازندگی
نداشتند و
مخالفتی هم
نمیکردند. نزدیکان
هاشمی، زنگنه
و حتی مدیران
سدساز
روزنامه
سلام که در آب
و نیرو شاغل
بودند، نه
تنها هیچ
مشکلی با ساخت
بدون حساب و
کتاب سدها
نداشتند،
بلکه میدانستند
با ارقامی
بسیار
پایین، میتوانستند
توجیه
اقتصادی و زیست
محیطی و زمینشناختی
سدها را خیلی
سریع تهیه و
در اختیار کارفرما
و وزارت نیرو
بگذارند.
یک
مهندس سدساز
میگوید: «خودم
شخصا در مورد
چندین طرح سد
سازی دخیل
بودهام که
وقتی به
مدیران شرکت
مشاور گفتهام
به این دلایل
فنی یا
اقتصادی این
سد هیچگونه
توجیهی
ندارد با
دلخوری از من
خواستهاند
طرح را ادامه
بدهم. توجیهشان
هم این بوده
که اگر الان (در
مرحله شناخت
مطالعات) بگوییم
توجیه ندارد
دیگر
مطالعات فاز ۱
و فاز ۲ و
نظارت بر
اجرا و نظارت
عالیه و بهره
برداری و... را
هم از دست میدهیم
و این یعنی
میلیاردها
تومان ضرر.»
به عبارت
دیگر، بخش
بزرگی از
بودجه پروژههای
سدسازی در
ایران ممکن
است تنها
برای تامین
منافع
تعدادی
محدود و
معدود هزینه
شده باشد. یک مهندس
زمینشناس و
کارشناس آب
در کانادا به
خودنویس میگوید
که بسیاری از
مهندسان
شاغل در شرکتهای
مشاور
توانستهاند
در مدتی کوتاه
از پروژههای
سدسازی، بهشدت
ثروتمند شده
و در کانادا
سرمایهگذاری
کنند و ملک
بخرند. به
گفته او،
تعدادی از
این مهندسان
جوان، کارشناسان
یکی از بزرگترین
شرکتهای
مشاوره
سدسازی و
امور آب،
یعنی مهاب
قدس بودهاند؛
سازمانی که
مسوولیت
زیادی در
قبال سد پرخطای
گتوند دارد.
اما بحث
ما اینجا فقط
متوجه این
شرکت و آن پیمانکار
نیست! هاشمی
رفسنجانی و
یاران
کارگزارش
مثل غلامحسین
کرباسچی،
روشی را در
ایران گسترش
دادند که
مهندسانی
ناسالم، قدر
بیشتری
ببینند و راحتتر
رشد کنند. بسیاری
از برجهای
شمال شهر
تهران،
هیچگاه نمیبایستی
مجوز پایان
کار میگرفتند.
یک کارشناس
مکانیک خاک
در تهران میگوید
که تعداد
زیادی از برجهای
منطقه یک، به
خاطر
محاسبات
اشتباه و نیز
نشست تدریجی
زمینهایی
که خاک باغی
بوده، یا
اندکی کج شدهاند
و یا بهتدریج
کج خواهند شد. میزان
ترکبرداشتن
در پایههای
تعدادی از
این سازههای
بلند مرتبه،
نگران کننده
بوده است.
یک
کارشناس پژوهشگاه
بین المللی
زلزله شناسي
میگوید که
بر اساس
تحقیقات
مشترک ایران
و ژاپن، در
صورت فعال
شدن گسلهای
در بر گیرنده
تهران بزرگ،
میزان خسارت
بسیار زیاد
خواهد بود،
اما با توجه
به نشست زیاد زمین
در مناطق
جنوب شهر،
میزان آسیبپذیری
سازههای
گروههای
فرودست
اجتماع
افزایش
زیادی داشته
است. شهرداری
تهران اما بهجای
توجه به نشست
خانهها و
ترکهای
بزرگ برخی از
ساختمانها،
فقط به
ساکنان
اطمینان میدهد
که اگر
اتفاقی برایشان
بیافتد، دیهشان
تامین خواهد
شد.
فساد،
تنها
برداشتن پول
از یک حساب و
پولشویی
نیست؛ فساد،
تعریف پروژه
و طرحی که
فایدهای
برای
شهروندان
ندارد نیز
هست! اگر ساخت
تونل و
کانالا
انتقال آب
موجب نابودی
محیط زیست و
تخریب چشمهها
میشود، و در
دراز مدت،
انتقال آب از
نقطهای به
نقطه دیگر،
باعث از بین
رفتن منابع
آب زیرزمینی
و روزمینی میشود،
تایید و
توجیه چنین
پروژهای،
نشانه فساد
است، به ویژه
وقتی که هیچ
نظارتی بر
مطالعات،
ساخت و بهرهبرداری
وجود نداشته
باشد.
فساد،
دادن مجوز
ساخت برج در
فرمانیه و
گرفتن پول
برای تامین
پول
انتخابات
مجلس و ریاست
جمهوری است. فساد،
گرفتن
کمیسیون از
قراردادهای
نفتی و سرمایهگذاری
آن در خارج از
کشور برای
منافع
خانوادگی و
فردی است. فساد،
تضمین
اجرایی شدن
قرارداد
توتال به قیمت
گرفتن ۸۰ میلیون
دلار است. فساد،
تایید ساخت
سد گتوند
بدون در نظر
گرفتن واقعیتهای
زمینشناختی
سازندهای در
بر گیرنده آب
است. فساد،
نوشتن توجیه
محیط زیستی
یک سد بدون
بررسی
واقعیتهای
منطقهای به
قیمت ۱۲
میلیون
تومان در دهه ۷۰
است. فساد، از
بین بردن
سفرههای آب
زیرزمینی
دشت
کبودرآهنگ
به قیمت
توجیه ساخت
نیروگاه بزرگ
برق در منطقه
است. فساد،
اصرار بیجا برای
تداوم سیستمهای
برقآبی به
جای حرکت به
سوی انرژیهای
پایدار دیگر
است.
نکته تلخ
داستان این
است که با
وجود عیان
بودن فساد در
ساختار
دولتی،
مبارزه با
فساد از سوی
رسانهها
تبدیل به ضد
ارزش میشود
و اگر جماعت
فاسد با
جماعت برنده
سیاسی همخوان
و نزدیک باشند،
اعتراض با
آنها، همدلی
با رقیب
معرفی میشود.
مظلومنماییهای
فیشی
در
کشورهای
انگلیسیزبان،
وقتی چیزی یک
جای کارش میلنگد
و مشکوک است،
میگویند «فیشی»
است...بوی گند
ماهی میدهد...از
روزی که فیش
حقوقی مدیر
سابق بانک
رفاه کارگران
منتشر شد،
جماعتی از
اصلاحطلبان
تلاش کردهاند
با انتشار
فیشهای
حقوقی
خودشان، بار
را از دوش دولت
روحانی کم
کنند.
یک
منبع موثق از
تهران امروز
برای من در
باره بازی
جدید جماعت
ساکت در
برابر فساد
دولتهای
هاشمی و
خاتمی و
روحانی مینویسد:
«نیک آهنگ جان...واقعا
این چالش فیشهای
حقوقی مسخره
شدهها...دیدی
برخی اصلاحطلبها
دارند
پیروزمندانه
فیشهای
حقوقیشون
رو منتشر میکنند.
بگو شما خیلی
پررو هستید
که در حالی که
در برج های
بلندمرتبه
فرشته و ....زندگی
میکنید با
ماهی دو
میلیون
تومان این
برج ها و ماشین
ها را خریدید...
آقای عرب
سرخی و جواد
امام فیش
حقوق دورههای
معاونت
وزارت شون یا
الان رو
منتشر کردند دو
میلیون
تومان حقوق
میگیرید؟
آقای عرب شما
ده تا شرکت
دارید و
داشتید؟
صدجا عضور
هیات مدیره
بودید؟ اون
شرکت عظیم
چاپ گستر چی
بود که با
دوستان
داشتید؟»
او در
ادامه در
باره رو کردنهای
فیشهای
حقوقی مینویسد:
«فیش حقوقی رو
کردن مال
جایی است که
درآمدها شفاف
باشد هرکدوم
بیست تا شغل
دارند حالا
اومدند فیش
حقوقی یک جا
رو منتشر میکنند
.شرم آور است.
جماعت
کشتی سازی در
جنوب دارند،
بانک در افغانستان
دارند پرورش
میگو دارید و
یک عالم دیگه شرکت
و....دارید میآیید
فیش حقوقی رو
میکنید. لااقل
سکوت کنید خب....جواد
امام بدتر...توی
پنت هاوس
زندگی میکنی
با حقوق دو
میلیونی؟
تمام املاک
ضلع شمال شرقی
میدان ولی
عصر متعلق به
جواد امام
است. یک تعداد
مغازه و زمین
بزرگ پشتش...»
این منبع
در پایان مینویسد:
«لااقل بهتر
نیست خفه
شوند و فیش حقوقی
شون رو منتشر
نکنند که
ایهاالناس
ما دو میلیون
حقوق میگیریم
و یکسری بچه
مچه
احساساتی
نوشتند که وای
خدایا دولت
اصلاحات
چقدر پاک دست
بوده...»
مشکل
بزرگ این است
که همه طرفین
ماجرا فاسد
هستند. بهمن
احمدی امویی
مینویسد: «آبشخور
مشترک تمام
اصلاحطلبهای
دولتی و
حکومتی و
محافظهکارانی
که خود را این
روزها
اصولگرا مینامند،
رانتخواری
و مال
خودسازی
مناصب و
موقعیتها و
امکانات
اجتماعی و
اقتصادی
کشور است. یکی
کم و دیگری
زیاد. اما در
این نقطه
باهم مشترکاند.
ازاینرو از
هیچکدام از
کسانی که بهنوعی
از این رانت
برخوردار
بودهاند،
نمیتوان
انتظار
کمترین
اقدامی جهت
کاهش فساد داشت.
فسادی که سالها
است سیستمی،
همهگیر و
عمومی شده
است. از این
زاویه دولت
روحانی تفاوت
معنیداری
با
اصولگرایان
ندارد و تنها
شکل و ظاهر رفتارش
با آنها
متفاوت است.»
این
روزگار ما
است، جماعتی
میدوشند و
میبرند،
گروهی هورا
میکشند و به
پاکی این
دزدها قسم میخورند،
حتی اگر دم
خروس نیز
کاملاً
معلوم باشد.
به هر
شکل، در
کشوری که
مدیر اسبقش،
دزدی را مشروعیت
میبخشد و
بخشی از
دزدانش،
طرفدار
دارند، آیا
میتوان
انتظار
بهبود اوضاع
را بدون
اینکه مردمش
به تغییر
رفتار سیاسی
احساس نیاز
کنند را
داشت؟ گمانم
نکنم!
منبع:
خودنویس
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|