روز
جهانی کارگر سال
به سال دریغ
از پارسال
کارگران
ایران در شرایط
خفقان مطلق
ارتجاع مذهبی
حاکم بر ایران
هم پا و حتی
جلوتر از دیگر
اقشار جامعه
علیه دیوان
عمامه بسر می
رزمند، روزی
نیست که خبر
حرکت ها، راه
پیماییها،
تحصن، و
اعتصابات
کارگری را از
گوشه و کنار میهن
نشنویم.
با
نگاهی به بیلان
اعتراضات و
حرکات
اعتراضی سال
گذشته می بینیم
نقش کارگران
در خیزشها و قیام
های اجتماعی
کامل برجسته
است.
در
سال ۱۳۹۶ بیش
از ۱۵۰ حرکت
اعتراضی از
سوی کارگران
به ثبت رسیده
است که با
توجه به جو
شدید امنیتی
و حفقان و
سرکوب باید
گفت که رقم
واقعی حرکت
های اعتراضی
بیش ازاین
است.
این
حرکت ها از سوی
پرستاران و
کادر پزشکی بیمارستانها
حدود ۸۰ حرکت
اعتراضی از
جانب معلمان
و بیش از ۱۸۰۰
حرکت اعتراضی
از طرف
کارگران،
مزدبگیران،
کشاورزان و
طرفداران محیط زیست
داشتیم. علاوه
براین حرکت
های اعتراضی،
صدها تجمع و
راه پیمایی
هایی نیز از
سوی غارت
شدگان وجود
داشته است.
ما
همچنین در دی
ماه گذشته
شاهد قیام
گسترده و
سراسری بودیم،
قیامی به
وسعت ۱۵۰
شهرایران که
نیروی اصلی
تشکیل دهنده
این قیام
محرومان، تهیدستان،
مزدبگیران و
دستفروشان و بیکاران
بودند.
دلیل مشترک
اغلب حرکت های
اعتراضی
صورت گرفته
عدم پرداخت
حقوق، بی
عدالتی و ستم به
کارگران و
زحمتکشان
بود. حداقل
حقوق تعیین
شده در رژیم
آخوندی هیج
تناسبی با میزان
تورم و گرانی
موجود در
جامعه و حتی
تناسبی با
سطح
استانداردهای
تعیین شده از
سوی خود رژیم
هم ندارد.
شکاف
طبقاتی
روزانه بیش و
بیشتر می شود.
روزانه شاهد
خروج و حذف نیروی
کار زنان بدلیل
تبعیض های
قرون وسطایی
که علیه زنان
و بخصوص
زنان کارگر می
شود هستیم.
کودکان
قربانیان دیگری
از ستم و بهره
کشی قرون
وسطایی در این
رژیم وحشی می
باشند، کودکان
خیابانی و
کودکان کار و
مقوله
کودکان
زباله گرد که
روز به روز بر
تعدادشان
افزوده میشود،
این کودکان
در معرض بهره
کشی رذیلانه
از سوی
ارگانهای رژیم
مانند
شهرداری ها میباشند،
این کودکان
بدون این که
کارشان به
رسمیت
شناخته شود نیروی
اصلی بازیافت
زباله ها را
تشکیل می
دهند آنها در
معرض انواع آلودگی
ها و بیماری
های خطرناک
قرار دارند
بدون اینکه
از پوشش
درمانی و بیمه
برخوردار
باشند. اسفند
هرسال موعد
تعیین حداقل
حقوق پایه کارگران
بوسیله شورای
عالی کار
رژیم
آخوندی
است
و نمک پاشیدن
هر ساله بر
زخم های
کارگران و
زحمتکشان.
باندهای
غارتگر
حکومتی با انواع
ترفندها تلاش می
کنند تا
دستمزد ناچیز
کارگران را
پایین و پایین
تر بکشند.
بعنوان مثال برای
سال ۱۳۹۶ با
اعلام افزایش
14.5 درصدی حقوق
پایه
کارگران و
افزایش ۱۲
درصدی برای سایر
سطوح مزدی
برای حداقل بگیران
به ظاهر حاتمی
بخشی
نمودند، در
حالیکه عمل
حقوق پایه
کارگران ۱۲
الی ۱۵ درصد
پایین تر از
نرخ تورم اعلام
شده از سوی
بانک مرکزی
بود و به این
وسیله امیدهای
کارگران را
بکلی پرپر
کردند. قابل ذکر
این که معولا نرخ
تورم اعلام
شده از سوی
بانک مرکزی
رژیم بسیار
از نرخ واقعی
تورم پایین
تر است. مضاف
بر این نیز از
قرارمعلوم
تعداد قابل
توجه ۹ میلیون
و ۲۰۰ هزار
کارگر هم تحت
عنوان سایر
گروه های شغلی مشمول
این افزایش
دستمزد
نشدند که با
احتساب اعضای
خانواده این
گارگران
محروم میتوان
حدس زد که چه
تعداد انسان
را دچار فقر و
فاقه کرده
اند.
به
گفته رژیم
اکنون حدود ۱۲
میلیون
کارگر در ایران
آخوند زده
وجود دارد که
این ها نان
آورحدود ۴۰ میلیون
مردم ایران
هستند،
بنابراین
حدود ۵۰ درصد
جمعیت ایران
را کارگران و انواده
های آنان تشکیل
میدهند، یعنی
چرخ های صنعت
و کار و
اقتصاد ایران
را این ها میچرخانند
که خود زیر خط
فقر قرار
دارند. با
حساب
سرانگشتی و
با در نظر
گرفتن خیل عظیم
بیکاران می
شود فهمید که
اکثریت
جامعه یران
در زیر خط بقا
قرار دارند. و
این ها می
خواهند سربه
تن این نظام
منحوس و دیوان عمامه
بسر نباشد
حال به این
تعداد،
جوانان،
دانشجویان،
روشنفکران و
زنان تحت ستم
و... را نیز
اضافه کنید
تا معلوم شود
که در ایران
چه نیروی عظیمی
انقلابی و چه
خشم انفجاری
وجود دارد
که مانند
بشکه باروت
آماده
اشتعال و انفجار
است... سئوالی
که به ذهن میزند [میرسد] اینست
که با وجود چنین
شرایط عینی و
ذهنی در
جامعه ما،
چرا باید دیوان
عمامه بسر
همچنان بر اریکه
قدرت تکیه
بزنند؟! و چه
کسانی باید
به این چرا
پاسخ دهند؟
کاوه
آل حمودی
Kaveh179@gmail.com
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|