نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران

N A M I R

‏چهار شنبه‏، 2012‏/06‏/20

45

 

يکشنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۱ - ۱۷ ژوين ۲۰۱۲

«لعنت خدا بر ما که در برابر آن همه جنایت سکوت کردیم»

 

شاهد جنایت های حکومت اسلامی (بخش سی و سوم)

مسعود نقره کار

 

 تابستان سال ۱۳۶۷، شیراز

 

«....در زندان عادل آباد شیراز اعدام نمی کردند، معمولا محکومین به اعدام را جمع می کردند و آن ها را به بازداشتگاه مرکزی سپاه شیراز ( پلاک۱۰۰) منتقل می کردند و بعد از تکمیل پرونده برای اعدام به پادگان امام حسین می بردند. گاهی قربانیان را از همان عادل آباد مستقیم به پادگان امام حسین منتقل و اعدام می کردند. به ندرت در بازداشتگاه مرکزی سپاه اعدام می کردند.

 

آن روز به طوراستثنا ۱۴ تن از تواب ها را در همان بازداشتگاه سپاه شیراز اعدام کرده بودند. یکی از ظهرهای اواخر تابستان بود، هوا نسبتا خوب بود و آسمان صاف. در اصلی بازداشتگاه رو به خیابان بود اما کسی اجازه نداشت جلوی در بازداشتگاه تردد کند و بایستد. آن سوی خیابان خانواده های زندانیان جمع شده بودند تا از سرنوشت عزیزان شان که مدتی ملاقات های شان قطع شده بود خبری بگیرند.

 

از دریچه اتاقی که گاهی به عنوان محل کار از آن استفاده می کردم، خانواده های زندانیان را می دیدم. پدرها و مادر ها و همسرها و فرزندانی که با بهت و حیرت ، و با بغض و گریه، و نا آرام منتظربودند تا خبری از عزیزان شان به دست آورند. بیش از یک ماه بود که ملاقات ها قطع شده بودند.همه چیز ممنوع شده بود غیر از گلوله و طناب دار. مدتی بود که البته گلوله هم ممنوع شده بود و فقط دار می زدند. از دار استفاده می کردند. هیچکس به خانواده های سر گشته و پریشان و چشم به راه پاسخ و خبری نمی داد. اجازه نمی دادند حتی به بازداشتگاه نزدیک شوند.اگر جوابی هم در کار می بود این بود : « ما چیزی نمی دانیم».

 

در غربی بازداشتگاه ، در آهنی بزرگ باز شد. حدود ۱۲ ظهربود. نیسان آبی رنگ چادر دار وارد بازداشتگاه شد. بوی تند خورشت قیمه توی خیابان و محیط بازداشتگاه پیچیده بود. چادر نیسان نیمه باز بود و دیگ های غذا دیده می شدند. حتمی خانواده ها خوشحال شده بودند و خیال می کردند این غذا ها برای عزیزان آن ها هم هست.شک نمی کردند که از این همه غذا عزیزان شان هم سهمی خواهند برد. دیگ های غذا به آن ها این امید را هم می دادند که فرزندان شان حتمی زنده هستند که این همه غذا برایشان برده می شود. عارفی، محسن ،هادی و رضا با زحمت دیگ های سنگین غذا را پیاده کردند. و روی چرخ دستی حمل غذا ی بازداشتگاه قرار دادند.( از این چرخ دستی گاهی به عنوان برانکارد استفاده می کردند و زندانیان بیمار و شکنجه شده را با آن به درمانگاه می بردند، به این چرخ دستی ها به تمسخر بنز یا بنز ضد گلوله هم می گفتند).رضا چرخ دستی را از نیسان دورکرد و نیسان روبروی بند عمومی زندان توقف کرد.

 

بازجوها و شکنجه گرها اعدامی های را با دقت در نیسان جا سازی کردند. آن روز ۱۴ قربانی در نیسان گذاشتند و چادر پشتی آن را انداختند. و این کار را چنان ماهرانه انجام دادند که همه چیز عادی جلوه می کرد. رضا راننده ی نیسان خونسرد و آهسته از جلوی چشم خانواده ها رد شد. انگار هیچ اتفاقی نیافتاده بود.

 

از همان محل(دریچه) به خیابان نگاه می کردم. خانواده هاچشم به نیسان داشتند. با خودم گفتم: « خدایا، هیچکدام از این خانواده ها تصور نخواهند کرد که پشت این نیسان چیست، چه کسی می توانست باور کند نه دیگ های خالی غذا ، که اجساد فرزندان آن ها را کنار هم ، وروی هم قرار داده اند. می خواستم فریاد بزنم : «ای مردم پرده ی پشت نیسان را بالا بزنید، فرزندان شما آنجا هستند... برگشتم و روی صندلی نشستم و سر روی میز کارم گذاشتم. با خودم حرف می زدم. چه ساده آدمی بی آنکه خود بداند حیوان می شود، چه ساده. لعنت خدا بر من و ما که می بینیم و می شنویم اما سکوت می کنیم. لعنت بر ما . وای بر ما .......»

 

***

نام برخی از حکام شرع و دادستان های شیراز و .........

 

۱ـ حسن قضائی ، حاکم شرع دادگاه انقلاب شیراز،قم، کرمان

۲ـ حجت الاسلام محمد حسن ستوده، حاکم شرع دادگاه انقلاب شیراز و مسؤل دادگاه های انقلاب ساوه

۳ـ حجت الاسلام علی اکبر نوربخش ، حاکم شرع دادگاه های انقلاب شیراز، گرگان و مشهد

۴ـ رضا عندلیبی حاکم شرع دادگاه های انقلاب شیراز، جهرم، بندرعباس، اصفهان و نی ریز

۵ـ علی اکبرماهرخ زاد، دادستان کازرون، شیراز، بازپرس و دادیار در اوین

۶ـ حجت الاسلام صادق رضائی دادستان انقلاب اسلامی کرمان،و دادستان انقلاب نیروهای مسلح

۷ـ حجت الاسلام علی یونسی، حاکم شرع شیراز، بندرعباس، اصطهبانات، جهرم، نی ریز،اصفهان، تهران (حاکم شرع مستقر در وزارت اطلاعات) و وزیر اطلاعات در دوره خاتمی .

۸ ـ حجت الاسلام محمد سلیمی، قاضی ویژه دادگاه روحانیت، رئیس دادگاه تجدید نظر، رئیس دادگاه های انقلاب اسلامی ، کرمانشاه و بندرعباس،شیراز، مشهد و.....و رئیس دادگستری مشهد.

۹ـ ، حجت الاسلام محمد حسین انصاری، حاکم شرع شیراز، خوزستان ، اصفهان

۱۰-ـ حجت الاسلام رسولی دادستان انقلاب شیراز،بندرعباس، تبریزو.....

۱۱ـ حجت الاسلام مصیبی ، حاکم شرع شیراز، بوشهر ، اوین

۱۲ـ حجت الاسلام محسنی ، حاکم شرع شیراز، مشهد، بندرعباس و بوشهر

۱۳ـ حجت الاسلام علی پور، حاکم شرع شیراز، اصفهان، آبادان ،تبریز و مشهد

۱۴ـ حجت الاسلام نکونام، حاکم شرع شیراز، اوین، تبریز،رشت ، زاهدان

و........................

********

زیر نویس:

 

* سلسله مطالبی که سی وسومین بخش آن را خواندید، اظهارات یکی از کارکنان سابق قوه قضائیه حکومت اسلامی درشکنجه گاه ها و زندان های این حکومت، و در جبهه جنگ است. او به عنوان شاهد تجاوزبه دختران و زنان زندانی، شاهد شکنجه واعدام زندانیان سیاسی و عقیدتی، از گوشه هایی از جنایت های پنهان مانده ی جنایتی به نام حکومت اسلامی پرده بر می دارد.( با توجه به اینکه در زندان ها حکومت اسلامی، شاغلین در زندان ها از نام های متعدد و مستعار استفاده می کردند و می کنند، نام ها و فامیلی ها می توانند واقعی، و حقیقی، نباشند).

برای پیشبرد گفت و گوها قرارمان این شده است که در صورت امکان یک هفته مسائل مربوط به سال های گذشته مطرح شود و یک هفته مسائل روز. راوی این سلسله مطالب سال 1385 ایران را ترک کرده است و در یکی از کشورهای شرق آسیا پناهنده است، او اما به دلیل شغل های حساس و ارتباط های گسترده اش به هنگام خدمت، هنوز با تعدادی از فرماندهان سپاه و نیروهای انتظامی ،کارکنان قوه قضائیه و روحانیون ارتباط دارد. اطلاعاتی که پیرامون مسائل جاری داده می شود از طریق همین ارتباط هاست.

_________________________________________________________________

مقالات منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی نهضت مقاومت ملی ایران نميباشند. حق ويرايش اخبار و مقالات ارسالی برای هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است. 

 

 

 

صفحه‌ای که در آن قرار دارید، آرشیو سایت قدیمی نهضت مقاومت ملی ایران می‌باشد.برای دستیابی به سایت جدید به این آدرس رجوع کنید: namir.info