جبهه
ملی ایران
سی
ام تیر روز
جانفشانی
ملت ایران
برای استقرار
حاکمیت ملی
در گذشت
زمان پاره ای
از روزها و شب
ها به مناسبت اتفاقی
که می افتد و آن
رویداد اثری
در اثبات یک
نتیجه مهم و
سرنوشت ساز
در بطن تاریخ
و ذهن مردم آن
زمان بجا می
گذارد، اهمیتی
خاص می یابد و با
گذشت سال ها
پشت در پشت
نام و اثر آن
رویداد در
یادها باقی
می ماند.
روز سی ام
تیرسال ۱۳۳۱
خورشیدی یکی
از آن
روزهاست که
به علت قیامی
که رخ داده و عده
ای از مردمان
معتقد و
وطنخواه به
تیر جنایتکاران
جان سپرده
اند و هم عقیدگانشان
با دیدن آن
منظره
وحشتناک
میدان را خالی
نکرده، یکی
پس ازدیگری
کشته شدن را به
چیزی نشمرده
به مقاومت
خود افزوده
اند و با این
سرسختی
خواست عمومی
را تحقق
بخشیده اند. به
این جهت این
روز جنبه
تاریخی پیدا کرده
و نسل
اندرنسل در اذهان
و خاطرات
باقی مانده
است.
موضوع
حادثه از این
قرار است که
همزمان با
گشایش دوره
هفدهم مجلس
شورای ملی،
دکترمصدق
نخست وزیر محبوب
ملت برای
تشکیل
کابینه جدید نزد
شاه میرود و در
ضمن ارائه
نام وزیران
از شاه
درخواست
میکند که
تصدی وزارت
دفاع ملی را
به وی واگذار
کند به این
علت که دولت
با کشوری چون
انگلستان در
نبرد سیاسی
است و در این
موقعیت حساس
باید ارتش را
در اختیار
بگیرد تا
بتواند
مستقیما با
او تعاون و تعامل
داشته باشد. شاه
که همواره
وزارت دفاع
ملی را در اختیارخود
داشته این
درخواست را
نمی پذیرد و مصدق
هم بی درنگ
استعفا
میدهد. شاه با نظرخواهی
از مجلس
«احمدقوام»،
قوام
السلطنه را
به نخست وزیری
به جای مصدق
بر می گزیند و شیرازه
ملی کردن نفت
را گسسته
میسازد. قوام
پس از گرفتن
دستخط نخست
وزیری
اعلامیه ی
خشونت باری
صادرمیکند و با
اظهار این که
هرکس در کار
او اخلال
نماید به
دادگاه
انقلابی
کشانده
میشود، دستور
می دهد
اعلامیه اش
که انتقادی
هم از دولت قبل
در بر داشته
با لحن
پرخاشگرانه
ای چندبار از رادیو
پخش گردد.
باری برای
حمایت از دکترمصدق
و مبارزه با دولت
قوام
اعلامیه ای
ازسوی
نمایندگان
فراکسیون
جبهه ملی
صادر می شود و از
مردم
درخواست می
گردد که برای
بازگرداندن
رهبرمحبوب
خود
دکترمصدق از بامداد
سی ام تیر دست
به اعتصاب
عمومی و تظاهرات
بزنند. با
انتشار این
اعلامیه صبح
روز سی ام تیر
سیل جمعیت از جنوب
تهران و بازار
به سوی مجلس
سرازیر
میشود. در حالیکه
تعدادی تانک
و ماشین
نظامی میدان
بهارستان را
اشغال کرده بودند.
یکباره
فریاد مرگ بر قوام
از خیابان
اکباتان تا میدان
بهارستان
بلند میشود و آنگاه
نظامیان
شروع به
تیراندازی
میکنند و چند تن
هدف تیر قرار گرفته
و در خون خود
میغلتند. این
موجب تجری
دیگران قرار
میگیرد و با
فریاد یامرگ
یامصدق به
اعتراضات
خود ادامه
میدهند و باز
تیراندازی
نظامیان
اینان را به
خاک و خون
میکشد. و این
صحنه عبرت
انگیز تا نزدیک
ظهر ادامه
پیدا میکند.
سرانجام دو تن
از فراکسیون
نهضت ملی نزد شاه
رفته، این
کشتار بی
امان و آن
مقاومت های
سرسختانه را به
او گوشزد
کرده و عزل
قوام را از نخست
وزیری
درخواست
میکنند. و شاه
ازترس
فراگیری
اعتراضات و انقلاب
در سرتاسر
کشور به
فوریت قوام
را عزل و فرمان
نخست وزیری
دکترمصدق را صادر
میکند. این
خبر به وسیله
مهندس
احمدرضوی به
جمعیت
رسانده می شود
و نظامیان بی
درنگ میدان
را ترک کرده، اختفا
اختیار میکنند.
از آن پس تا ۲۴ ساعت
شهر تهران در دست
مردم قرار می
گیرد که به
خوبی اداره
میکنند و
کارمندان
پلیس و نظامیان
در مخفی گاه
ها در انتظار
حوادث بعدی
بسر می برند.
در این قیام
ملی در حدود سی
نفر جان
میبازند که
در ابن
بابویه در کنار
هم مدفون
میشوند. از آن
تاریخ به بعد همواره
در سالگرد سی
ام تیراعضا و هواداران
جبهه ملی
برای فاتحه
خوانی و نثار گل
به ابن
بابویه
میروند و مراسم
احترام را نسبت
به شهیدان سی
ام تیر ادا می
کنند.
جانبازی
های این روز تاریخی
به همه نشان
داد که اراده
ملت بالاتر از
قدرت های
حکومتی است.
در
روز سی ام تیر
چندین جوان
چون شیر باخون
خود نوشتند
یا مرگ یا مصدق
تهران –
جبهه ملی
ایران
۳۰
تیرماه ۱۳۹۳
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|