"قلندران
حقیقت به نیم
جو نخرند ..."
ابوالفضل
محققی
بی شک
ابوالفضل
قدیانی از
جمله
شجاعترین و در
عین حال واقع
بین ترین
منتقدان
جمهوری اسلامی
است که رخت
اصلاح طلبی
از تن بر
کشیده عطای
آن را به
لقایش
بخشیده و بصراحت
ولی فقیه را
عامل اصلی
تمام فجایعی
می داند که
ایران را به
این روز
کشیده است.
او با
دید واقعی به
آن چه که در
زیر پوست شهر
می گذرد می
نگرد و
بدرستی می
گوید که
حکومت اسلامی
اصلاح
ناپذیر است "!جامعه
ایران بهشدت
مستعد جنبش و
قیام است و هر
زمان که فرصت
و موقعیت
مناسبی
فراهم شود
جنبش تغییر و
تحول خواهی
ملی به راه
خواهد افتاد
و شهرها و خیابان
ها و میادین
را تسخیر
خواهد کرد"!او
تاکید و تلاش
اصلاح طلبان
را "آب در
هاون کوبیدن"
می داند.
اصلاح
طلبانی با
جامه اطلس
بیادگار
مانده از دوران
خوش اصلاح
طلبی. اطلسی
آلوده شده به
بده بستان
های حکومتی، آلوده
به تمنای
قدرت! جامه
نرمی برای
لمیدن در
کنار قدرت! که
اصلاح طلبان
اطلس پوش مزه
آن چشیده و لذت
برده اند.
داستان
اصلاح طلبان
حکومتی
داستان تلخ
ملتی است، نسل
جوانی است که
آرزوهای خود
را در طبق
اخلاص نهاد
وبا نیروی
سرشاراز
عشق، جوانی،
اعتماد، اراده
برای تغییر و ظاهرشدن
در سیمای
انسان معاصر به
حمایت از
اصلاح طلبان
برخواست. حمایتی
چنان گسترده
وعظیم که اگر
اصلاح طلبان را
اعتقاد و ارادتی
بر این نیروی
جوان و خروشان
بود می
توانستند
کوه ها را جابجا
کنند.
زمان
فرصتی
تاریخی داده
بود که اگر
شهامت و اعتقاد
به نیروی
جوان
خواستار تغییر
بود می
توانستند با
اتکا بر همان
نیرو در مقابل
غول مستبدی
که داشت آرام
آرام هیکل
خودرا بتمامی
با حمایت
نظامیان از
بطری بیرون
می کشید
بیاستند و مانع
از تحکیم
چنین
استبداد خشن
و قرون
وسطائی بر کشور
شوند. اماچنین
نکردند! چرا
که خود ریشه
در همین
حکومت
داشتند و خود
از پایه
گذاران و سازمان
دهندگان
اولیه آن
بودند. هزاران
رشته آنها را
با حکومت
اسلامی
پیوند می داد
و مانع از آن
می شد که
برخواست و اراده
مردمی که
حماسه
آفریده
بودند نیم
نگاهی
بیفکنند.
آن ها
هرگز به این
نیرو و انرژی
متراکم شده
در وجود مردم
وعلی الخصوص
نسل جوان
خواهان تغییر!
نه آن روز که
فصل جیک جیک
مستانه شان
بود اعتقاد
داشتند و نه
امروز که
زمستانشان
در بر گرفته
است. آن ها هرگز
هیچ ناآرامی
را در حکومت
اسلامی برنمی
تابند و همین
وحشت از ناآرامی
مردم و خارج
شدن رشته از
کف بود که آن
ها را قدم به
قدم عقب
نشاند. جامعه
را در چنین
گردابی عمیق
گرفتار کرد. آن
همه انرژی را
گرفت عدم
باور به
خودرا دامن
زد. یاس و سرخوردگی
را جای گزین
آن نمود.
برای
اکثریت قریب
به اتفاق
اصلاح طبان
حکومتی! مردم
حکم سیاهی
لشگری دارند
که در بهترین
حالت وظیفه
آن ها رفتن به
پای صندوق
های رای و گرم کردن
بازار مکاره
انتخابات در
جمهوری
اسلامی و حقانت
دادن به آن
است. چرا که هرچه
دارند به قول
خمینی از "برکت
اسلام دارند"!
و از صندوق
رای! لذا تمام
صغراوکبرا
کردن نظریه
پردازانشان
سرانجام سر
از صندوق رای
وعدم تحریم
آن در می آورد. چه
آقای سعید
حجاریان
باشد، چه
آقای تاج
زاده و چه
آقای محمـد
خاتمی که جای
خود دارد.
آقای
حجاریان در
یکی از آخرین
مصاحبه های
خود تلاش
میکند با رد
عدم تشابه
حکومت
اسلامی با حکومت
فاشیستی آن
را از زیر ضرب
خارج کند و با
تاکید بر امکان
طرح "تقریر
حقیقت" و اشاعه
آن بدنبال "احقاق
حق" رفتن را
جا بیاندازد! تصور
کنید این که
می توان مرگ
نوید افکاری
در زیر مشت و لگد
و سرانجام
بالا کشیدن
جنازه اورا "تقریر
حقیقت " تصور کرد
پس آن گاه در
جهت "احقاق
حق" او
جمهوری
اسلامی را به
چالش و
جوابگوئی
کشید! متاثر
نشوید و
نخندید این
نظز یکی از
اصلی ترین
نظریه پردازان
اصلاح طلبان
است که آرزوی
اصلاح رژیم و
رساندن آن به
مشروطه
اسلامی
نائینی را در
دستور کار
خود قرار داده
است!
"برخلاف
نظر برخی
سیاستناخواندهها
نمیتوان
جمهوری
اسلامی را
حکومتی
فاشیستی
خواند؛ یعنی
شاید میل به
انسداد وجود
داشته باشد
اما توان تامگرایی
نیست! بر همین
اساس،
معتقدم در
حکومتی که
تماماً رو به
انسداد
نرفته است و
اصطلاحاً
فاشیستی
نیست، نباید
به تقلیل مرارت
بسنده کرد... در
زمان
اقتدارگرایی
نیمبند
نباید الگوی
زیست در سایه
نازیسم را در
دستور کار
گذاشت و از «تقریر
حقیقت» صرفنظر
کرد. در
نتیجه، بر
روی یک
پیوستار که
یک سوی آن رژیمهای
اقتدارگرا و
سوی دیگر آن
رژیمهای
دموکراتیک
قرار داد، هرچه
از
اقتدارگرایی
به سمت
دموکراسی میرویم
و به مدلهایی
مانند دولتهای
رفاه میرسیم،
باید تقریر
حقیقت تأکید
بیشتری
بگذاریم میتوان
گفت حاملان
اصلاحات میتوانند
حول گزارهای
که من آن را «اصلاحات؛
از لبه وضع
موجود تا لبه
دگرگونی» نام
میگذارم،
سامان پیدا
کنند".
سعید
حجاریان
اصلاحات
حداقلی
اصلاحات حداکثری
روایت آقای
تاج زاده نیز
هر اندازه
بخواهد با این
تحلیل فاصله
بگیرد
ناگزیر چون
هر دو به نظام
اسلامی
بنیاد نهاده
شده توسط
خمینی و تداوم
آن اعتقاد
دارند! در عمل
بهم می رسند و
یک نظر را
بیان می کنند. هنوز
امکان
اصلاحات
وجود دارد!" ما
جامعه سیاسی
داریم که
هنوز منفعل
نشده و به
خانه
بازنگشته که
فقط برود بگوید
هوا بس
ناجوانمردانه
سرد است و
اوضاع را رها
بکند تا وقتی
که اتفاقی
بیافتد. نه،
ما جامعهمان
به آن مرحله
نرسیده و
بنابراین،
اولین معیار
برای انجام
اصلاحات
برای ما وجود
دارد و به نظر
میرسد
مادام که
فضای مجازی
هست، این شرط
همچنان
ادامه خواهد
داشت! دومین
معیار برای
اصلاحات این
است که آیا در
جامعه ما
انتخابات
رقابتی است
یا فرمایشی
شده است؟ با
وجود همه
انتقاداتی
که به روند
انتخابات
داریم،
اعتقاد دارم
انتخابات در
کشور ما هنوز
کاملاَ
فرمایشی
نشده و سطحی
از رقابت در آن
وجود دارد و
همین رقابت،
امکان
اصلاحات و
دوگانگی
قدرت را زیاد
میکند.
کما
اینکه من
معتقدم همین
مجلس دیر یا
زود خیلی از
اختلافات
درونی جریان
راست را علنی
خواهد کرد و
طیفهای
مختلف این
جریان در
مقابل هم
خواهند ایستاد.
دلیل آن هم
این است که
عنصر رقابت
هنوز وجود دارد
و هنوز سیستم
ما بهطور
کامل بسته
نشده است
برمبنای این
دو مولفه است
که من تاکید
دارم
اصلاحات
همچنان ممکن
است"! تاج
زاده انسداد
در بالا ناامیدی
در پائین.
این دو چهره
اصلاح طلب در
یک چیز نیز
اشتراک نظر
دارند وآن
عقل کل
دانستن خود و ندیدن
نه مردم و نه
جریان های
سیاسی داخل
وخارج است. آن
ها جز خود و
اصول گرایان
هیچ نیروئی
نمی بینند و
وقعی بر آن ها
نمی نهند. حتی
در تعریف از
رقابت در
انتخابات که
در انتخابات
اخیر آن را
بچشم دیدیم. آن
ها هنوز قادر
به دیدن
تحولات عمیق
در روانشناسی
اجتماعی
اکثریت مردم
و شکل گیری
عدم باور به
حکومت
اسلامی که طی
چهل سال و با
تجربه اصلاح
طلب،
اعتدالی، اصول
گرا و خط
امامی به
نفرت بدل شده
را نمی بینند. مردم
کارد به
استخوانشان
رسیده حاضر
به تبعیت به
هیچ کدام از
جریان ها که
بوی حکومت
اسلامی بدهد
نیستند.
اصلاح
طلبان
هرگزتلاش
این همه
نیروی سیاسی
و افراد
مستقل در جهت
رسیدن به
آزادی و
عدالت در
سایه
سکولاریسم و
منشور حقوق
بشررا
ندیدند و
هرگز به نقش
عظیم این
نیرو با تمام
پراکندگی در
نشان دادن
ماهیت
جمهوری
اسلامی و حمایت
از جنبش
آزادی خواهی
داخل کشور و حمایت
از زندانیان
و اعتراضات
مردم وقعی
ننهادند. چرا
که برایشان
محلی از
اعراب ندارد.
ایران ملک طلق
آن هاست! یکی
چون خمینی
خودرا چوپان
رمه های مردم
می داند و دیگری
چون اصلاح
طلبان خود
قیم آن ها!
از نظر
آقای
حجاریان هرکس
که با استدلال
نادرست
ایشان مبنی
بر فاشیستی
نبودن حکومت
موافق نیست "سیاست
ناخوانده "هائی
هستند غافل!
حکومتی
که علاوه بر
آن چه که
فاشیسمم
داشت بنیاد
گرائی و تحجر
را نیز افزون
برآن دارد. این
روست که من از
قول حافظ این
دسته اصلاح
طلبان
حکومتی را بی
هنران اطلس
پوشی می دانم
که قبای
اطلسشان را "قلندران
حقیقت به نیم
جو نخرند"!
منبع: گویا
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|