چهارشنبه,
13 اکتبر 2021
آیدا
قجر
دادگاه
حمید نوری؛
سیامک،
برادرم تنها ۱۸
سال داشت
--Dateien/image002.jpg)
سیامک
طوبایی در
کنار نازیلا
خواهرش
بیست و
شش جلسه از
محاکمه «حمید
نوری» یا همان
«حمید عباسی»
دادیار ناظر
بر زندانیان
در دهه شصت میگذرد؛
مردی که از
عوامل شکنجه
و اعدام
هزاران
زندانی سیاسی
بود. او به
خاطر نقش
داشتن در
کشتار سال ۶۷
در زندان
گوهردشت کرج
در دادگاه
مرکزی
استکهلم با
اتهامهای
«جنایت جنگی» و
«قتل عمد»
محاکمه میشود
و صدها جان به
در برده از آن
کشتار و صدها
خانواده
قربانیان و
آسیبدیدگان
آن قتل عام،
حضوری یا از
طریق شبکههای
اجتماعی، سه
روز در هفته
پروسه
دادگاه او را
دنبال میکنند.
«سیامک
طوبایی» یکی
از جان به
دربردههای
کشتار ۶۷ است
که اگرچه
اعدام نشد؛
اما بعدتر در
تور اطلاعاتی
افتاد، ناپدید
شد و به گواه
بازماندههای
آن جنایت،
کشته شد.
تاکنون
دو گزارش
درباره
پرونده سیامک
طوبایی
منتشر کردهایم؛
«سیامک طوبایی
کجاست؟» و
«خواهری که
دنبال
برادرش سیامک
میگردد.»
--Dateien/image004.jpg)
سیامک
طوبایی در
کنار دو
خواهرش، نازیلا
و نینا و
برادرش بابک
سیامک ۱۸
ساله بود و
هوادار
سازمان
مجاهدین خلق
که در تاریخ ۱۴شهریور۱۳۶۰
دستگیر شد،
ابتدا به سه
سال حبس
محکوم شده
بود؛ اما در
تاریخ ۷مهر۱۳۶۰
یعنی سه هفته
بعد از
بازداشت،
روزنامهها
نام او را در لیست
اعدامشدهها
منتشر کردند.
دوستانش فکر
کرده بودند
که او کشته شده
است و زیر
شکنجه، نام
او را به
شکنجهگران
دادند. سیامک
دوباره در دی ۱۳۶۱
محاکمه و در
مجموع به ۱۲
سال حبس
محکوم شد. او
از راهروهای
مرگ و کشتار ۶۷
جان به در
برد، اما
بعدتر به قتل
رسید.
«نازیلا
طوبایی»
خواهر او یادداشتی
در اختیار «ایرانوایر»
قرار داده
است تا در
مجموعهای
که از پرونده
سیامک منتشر
میکنیم،
کنار اسناد دیگر
قرار دهیم. او
در این یادداشت
به عهدی
اشاره میکند
که میان سیامک
و «ایرج مصداقی»
بسته شد؛ عهدی
برای افشای
جنایت دهه
شصت و آن
کشتار خونین.
اما سیامک را
ناپدید
کردند و
کشتند. ایرج
مصداقی، نویسنده
و فعال حقوق
بشر، از جان
به در بردههای
کشتار ۶۷ و
عامل
بازداشت حمید
نوری، در گفتوگو
با «ایران وایر»
آن عهد و پیمان
را روایت
کرده است؛
اما پیش از
انتشار آن
مصاحبه، یادداشت
نازیلا طوبایی
را منتشر میکنیم
تا در ادامه
مجموعه
گزارشها
درباره
برادر او، دیگر
پازلهای
جنایتی را که
این خانواده
متحمل شدند،
کنار هم
بگذاریم.
آنچه
میخوانید،
متن فارسی یادداشت
نازیلا طوبایی
است:
«پیام
هشدار آمیز
جنایات
هولوکاست در
آلمان نازی
برای همه ما
آن بود که آنهایی
که گذشته را
به یاد نمیآورند،
محکوم به
تکرار آن
هستند.
--Dateien/image006.jpg)
نازیلا
طوبایی،
خواهر سیامک
و نویسنده این
مطلب
چندین
دهه است برای
کسی داغدارم
که فقط ۱۸ سال
از زندگیام
را با او شریک
بودم. آخرین
باری که سیامک،
برادرم را دیدم
سال ۱۹۸۱ بود.
سیامک تنها ۱۸
سال داشت و
دانشآموز
سال آخر دبیرستان
خوارزمی بود
که توسط نیروهای
بیرحم امنیتی
به فرمان
رهبر مذهبی ایران،
روحالله
خمینی دستگیر
شد. خمینی دو
سال پیش از
دستگیری
برادرم،
قدرت
را در ایران به دست
گرفته بود. سیامک
توسط یکی از
دوستان و
همکلاسیاش
سیاسی شد و به
ابراز عقیده
علیه حکومت
استبدادی خمینی
و مبارزه برای
حقوق ابتدایی
انسانها
پرداخت و
توسط همکلاسی
دیگر که حزباللهی
شده بود،
دستگیر شد.
این
روایت به ایرج
مصداقی
مربوط است؛
کسی که دوست و
همبند سیامک
بود و یاد
برادرم را
برای من زنده
نگه میدارد.
او همچنین دلیلی
است برای
آگاهی بخشی
به جهانیان
درباره
هزاران
زندانی سیاسی
ایرانی که بهخاطر
شهامت صحبت
کردن علیه
ستم قتلعام
شدند.
کدهای
مورسی که از میان
دیوار رد میشدند،
سیامک و ایرج
را به هم وصل
کردند؛ دیواری
که سلولهایشان
را به هم وصل میکرد.
اینگونه
بود که دوستی
عمیقی میان
آنها پیش از
آنکه یکدیگر
را رو
در رو ببینند،
برقرار شد. این
دو دوست از
کشتار زندان
گوهردشت در
تابستان ۱۳۶۷
جان به در
برده بودند و
سپس، به
زندان اوین
منتقل شدند.
آنها تجربه
وحشتناکی را
از سر
گذرانده
بودند؛
شاهدانی بر
قتل یارانشان
توسط
متعصبان
مذهبی که بر
ملت ایران سیطره
پیدا کرده
بودند.
آنگونه
که ایرج
مصداقی
[درباره
رفاقتاش با
سیامک] میگوید:
«ما از طریق
اشکهایمان
برای از دست
دادن دوستانمان
به هم پیوستیم.»
ایرج
تنها
بازمانده
گروهی ۱۰
نفره است.
برادرم، ۹
نفر از جمله مورد
اعتمادترین
دوستان و همسلولیهایش
را گرد هم آورده
بود. سیامک به
آنها گفته
بود: «زمان
مقاومت در
زندان به پایان
رسیده است. ما
باید هرکاری
میتوانیم
انجام دهیم
تا از زندان
خارج شویم و
به جهان بگوییم
که بر دوستانمان
چه گذشته است.»
این ده
مرد جوان با
هم عهد بستند
تا با به خطر
انداختن جان
خود، این روایت
مهم را به گوش
جهان
برسانند. کمی
بعد، سیامک و
چند نفر دیگر
از زندانیان
این گروه
تلاش کردند
تا از زندان
اوین فرار
کنند. آنها
دوباره
بازداشت و
شکنجه شدند و
در نهایت به
قتل رسیدند.
تا
امروز، رژیم
خمینی هیچ
مسئولیتی در
قبال مرگ این ۹
دوست و بسیاری
دیگر از کشتههای
دیگر نپذیرفتند.
اگرچه
آن پیمان
میان ایرج و سیامک
منجر به قتل
برادرم شد،
ولی به هدف و
انگیزه زندگی
ایرج بدل گشت.
ایرج
مصداقی،
فعال حقوق
بشر و نویسندهای
است که اطلاعرسانی
و فعالیتهایش
منجر به دستگیری
«حمید نوری» شد.
او پس از آزادی،
زندگیاش را
وقف جمعآوری
اطلاعات در
مورد جنایتکاران
اسلامگرا
کرد تا
بتواند آنها
را به محاکمه
بکشاند و به
دست عدالت
بسپارد. او
کتابها و
مقالات بسیاری
در خصوص منشا
این جنایات و
عواملان
آنها،
شکنجهگران،
بازجویان،
قضات و
مقامات
زندان که در
کشتار زندانیان
سیاسی در سال ۱۹۸۸
(۱۳۶۷) نقش ایفا
کردند نوشته
است.
مصداقی
سالها بر ریشههای
آموزههای
مذهبی و
کاربرد آن در
شکنجه روی
زندانیان سیاسی
زن و مرد در ایران
اسلامی تحقیق
کرده و پیوند
روشنی میان
سنتهای شیعه
و جنایت علیه
بشریت یافته
است. او با بسیاری
از خانوادههای
زندانیان
قربانی و جان
به دربردههای
کشتار ۶۷
مصاحبه و محل
گورهای دستهجمعی
را شناسایی
کرده و همانکسی
است که نقش ویژهای
در مستندسازی
جنایات
اسلامگرایان
در ایران علیه
بشریت داشته
است.
او با
موفقیت، حمید
نوری، شکنجهگر
سابق خود را
شناسایی کرد.
نوری مسئول
شکنجه و قتل بیشمار
انسان از
جمله برادر
من است. دستگیری
نوری در
فرودگاه بینالمللی
استکهلم در
اواخر سال ۲۰۱۹
نقطه عطف تاریخی
در برقراری
عدالت برای
قربانیان
جنایتهای
اسلامگرایانه
علیه بشریت
است. به خاطر
وجود ایرج
مصداقی است
که در حال
حاضر، نوری
در سوئد برای
نقش خود در
کشتار ۶۷
محاکمه میشود.
پس از ۳۳
سال تلاش
خستگیناپذیر،
ایرج مصداقی
اولین شاهدی
بود که در
محاکمه حمید
نوری شهادت
داد. کتاب ایرج
با عنوان
«زندگی در
راهروی مرگ»
مدرکی کلیدی
در این
دادگاه است
که توسط
دادستانهای
سوئد مورد
استناد قرار
میگیرد. او
از جان به در
بردههای
کشتار ۶۷ در
زندان
گوهردشت،
دعوت کرد تا
به عنوان شاکی
و شاهد علیه
حمید نوری،
شکنجهگر
سابقشان در
بخش رسیدگی
به جنایتهای
بشری در سوئد
اقدام کنند.
خانواده
من در ایران
همچنان
شکسته و از هم
پاشیده است،
چون ما
نتوانستیم
از به قدرت رسیدن
تروریستهای
اسلامی در
زمان خمینی
ممانعت کنیم.
متاسفانه
تاریخ در
سراسر جهان
تکرار شده
است. آیا کسی
قدرتگیری
طالبان را در
افغانستان
متوقف خواهد
کرد؟ چه کسی
حزب دونالد
ترامپ را در آمریکا
متوقف میکند؟
جنایتها در
ایران کی به
پایان میرسد؟»
این
روایت ادامه دارد…
منبع: ایران
وایر
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|