جمعه, 20
اوت 2021
رقیه
رضایی
آیا
جمهوری
اسلامی به
عمد بحران
کرونا را کنترل
نمیکند؟
-Dateien/image002.jpg)
همه
گیری ویروس
کرونا در
ایران از
کنترل خارج شده
و مقامات
وزارت
بهداشت از
ابتلای
روزانه ۲۲۰
هزار نفر به
ویروس کرونا
سخن میگویند
همهگیری
ویروس کرونا
در ایران از
کنترل خارج
شده است و
مقامات
وزارت
بهداشت،
درمان و
آموزش پزشکی
از ابتلای
روزانه ۲۲۰
هزار نفر به
این ویروس
سخن میگویند.
در این
شرایط، برخی
از صاحبنظران
اجتماعی
احتمال در
جریان بودن
پروژه «نیستیآوری»
یا تعمد
حکومت در
کشتار ایرانیان
به وسیله
کرونا را
مطرح کردهاند.
آنها
معتقدند
حکومت به عمد
و برای
جلوگیری از
اعتراضات،
جلوی شیوع
کرونا را
نگرفته است. نیستیآوری
در ایران
توسط کرونا
تا چه اندازه
جدی است و آیا
میتواند
وضعیت وخیم
کرونا در
ایران را
توضیح دهد؟
در این
باره با «پیام
طبرسی»، رییس
بخش عفونی
بیمارستان «مسیح
دانشوری»، «ناصر
کرمی»، فعال
محیط زیست و
پژوهشگر در
زمینه ابعاد
سیاسی بحرانهای
محیطزیستی
و یک پزشک بخش
اورژانس یکی
از بیمارستانهای
تبریز گفتوگو
کردهایم.
* * *
مقامات
وزارت
بهداشت ایران
در توضیح
چرایی عدم
کنترل ویروس
کرونا در ایران،
دورهمیهای
خانوادگی،
تحریم دارو و
واکسن،
مسافرت و رعایت
نکردن
پروتکلهای
بهداشتی
توسط مردم را
مطرح میکنند.
اما ناصر
کرمی، پژوهشگر
و فعال محیطزیست
در مجموعه
توییتی،
سوالات و
فرضیاتی را
درباره عمدی
بودن نبود
کنترل و
مدیریت
بحران کرونا
در ایران به
منظور سرکوب
مردم معترض
مطرح کرده
است.
او این
سوالات را در
قالب شروع
دیرهنگام
واکسیناسیون
کرونا،
تاکید بر
تولید واکسن
داخلی در
حالی که
کشورهای
بزرگی مانند
ژاپن،
کانادا و
استرالیا
اصولا وارد
این حوزه
نشدهاند و
عدم اجرای
پروتکلهای
قرنطینه
مطرح کرده و
پرسیده است
که آیا جمهوری
اسلامی عمدا
و با علم به
این که جان
صدها نفر در
روز قربانی
پروژه ساخت
واکسن داخلی
خواهد شد و از
روی بیکفایتی
در اجرای
پروتکلهای
قرنطینه این
چنین با جان
مردم بازی
کرده است؟
وضعیت
کرونا در ایران
بسیار وخیم
است
در
میانه
برگزاری مراسم
عزاداری
محرم در
شهرهای
مختلف
ایران، روز
دوشنبه ۲۵
مرداد ۱۴۰۰
رکورد مرگومیر
در کشور از
شروع عالمگیری
ویروس کرونا
از اسفند ۱۳۹۸
شکست. مقامات
وزارت
بهداشت
اعلام کردند ۶۵۵
نفر در ۲۴
ساعت منتهی
به روز ۲۵
مرداد جان خود
را در اثر
ابتلا به
ویروس کرونا
از دست دادهاند.
سهشنبه
۲۶ مرداد
نیز آمارهای
رسمی از یک
رکورد جدید
برای ایران
خبر دادند و
آمار
مبتلایان
روزانه در ۲۴
ساعت منتهی
به آن روز،
برای اولین
بار از مرز ۵۰
هزار نفر
گذشت و به ۵۰
هزار و ۲۲۸
نفر رسید.
بنا بر
دادههای
سایت «ورلدمتر»،
ایران بعد از
اندونزی،
مکزیک،
روسیه و امریکا،
هماکنون
پنجمین کشور
در دنیا از
نظر تعداد
جانباختگان
روزانه
کرونا است. این
در حالی است
که جمعیت این
کشورها به
ترتیب ۳.۵، ۱.۶،
۱.۸ و۴ برابر
جمعیت ایران
است.
پیش از
این، بخش
فارسی «بیبیسی»
در گزارشی
گفته بود
تعداد مرگومیر
در ایران از
آغاز شیوع
ویروس کرونا
تا نیمه
تابستان ۱۴۰۰
نسبت به دوره
مشابه قبل از
آن، ۲۰۰ هزار
نفر بیشتر
بوده است. بنابراین
تخمین،
احتمالا این
تعداد مرگ و
میر اضافی به
دلیل شیوع
این ویروس بوده
است.
این
گزارش که بر
مبنای دادههای
موجود در
سایت سازمان
ثبت احوال
ایران تهیه
شده، همچنین
گفته بود فقط
در پاییز سال ۱۳۹۹،
۶۱ هزار نفر
نسبت به
میانگین پنج
سال قبل،
بیشتر فوت
کردهاند که
تنها عامل
منطقی برای
آن میتواند
مرگ
شهروندان در
اثر ابتلا به
ویروس کرونا
باشد.
علاوه
بر این آمار و
ارقام
دردآور، روز
چهارشنبه ۲۷
مرداد، «ایرج
حریرچی»،
معاون کل
وزارت
بهداشت با
اشاره به ثبت ۲۳۰
هزار تست
مثبت کرونا
در یک هفته
گذشته، گفته است
با در نظر
گرفتن
افرادی که
تست نمیدهند،
احتمالا
روزانه تا ۲۲۰
هزار نفر از
مردم به
کووید-۱۹ مبتلا
میشوند.
همزمان
با این موضوع
نیز شبکه
خبری «ایران
اینترنشنال» جزییات
سندی را
منتشر کرده
که بر مبنای
آن، اداره
آمار و
اطلاعات
وزارت
بهداشت نسبت
به چند ده
برابر بودن
آمار ابتلا و
مرگ افرادی
که دو هفته از
دریافت دوز
دوم واکسن
کرونای آنها
گذشته، نسبت
به استاندارد
بینالمللی
هشدار داده
است.
در
گزارش مرکز
آمار و
اطلاعات
وزارت
بهداشت آمده
در حالی که
در دنیا از هر
یک میلیون
نفری که دو
هفته قبل از
ابتلا، دو
دوز واکسن
کرونا را
دریافت کردهاند،
فقط ۱۰ نفر در
اثر ابتلا به
این ویروس
جان باختهاند،
در ایران این
رقم ۷۵۳ نفر
است.
این
مرکز همچنین
گفته است: «فاصلهبندی
نامنظم بین
دوزهای اول و
دوم و بیتوجهی
به نوع واکسن
استفاده شده
درباره افراد،
عامل افزایش
مرگ است.»
گزارش
این مرکز در
وزارت
بهداشت میافزاید:
«تاکنون بیش
از ۹۱ هزار
نفر از کسانی
که دوز اول
واکسن را دریافت
کردهاند،
بعد از دو
هفته به
کووید-۱۹مبتلا
شده و به
بیمارستانها
مراجعه کردهاند.
میانگین سن
این افراد
بین ۶۰ تا ۹۰
سال بوده است
و از بین
بستری
شدگان، حدود
هشت هزار و ۵۰۰
نفر فوت کردهاند.»
این در
حالی است که
در ترکیه با
جمعیتی
تقریبا
مشابه
ایران، در ۲۴
ساعت منتهی
به ۲۷ مرداد،
۱۶۸ نفر جان
خود را در اثر
کووید-۱۹ از
دست دادهاند.
این رقم برای
پاکستان،
جمهوری
آذربایجان،
عراق و
ارمنستان به
ترتیب ۶۶، ۲۰،
۷۱ و ۳ نفر
بوده است.
سیاست
نیستیآوری
چیست؟
ناصر
کرمی، فعال
محیطزیست و
پژوهشگر در
زمینه رابطه
نظامهای
تمامیتخواه
و دیکتاتوری
و بحرانهای
محیط زیستی
که برای
اولین بار
فرضیه اجرای
سیاست نیستیآوری
در زمینه
کنترل ویروس
کرونا در
ایران را مطرح
کرده است، به «ایرانوایر»
میگوید: «من
درباره
رابطه توتالیتاریسم
و محیطزیست
کار میکنم و
اصولا در
زمینه کووید-۱۹
و بیماریهای
عفونی تخصصی
ندارم. بنابراین،
نمیخواهم
وارد جزییات
مساله کرونا
شوم. اما تا
جایی که حوزه
کار من است،
حکومتهای
توتالیتاریستی
بعد از مدتی،
برای سرکوب تودههای
مردم که از
ایدئولوژی
آنها جدا
شدهاند، از
فمینوجنسیس
یا قحطیزایی
و یا ترجمه
بهتر برای
آن، نیستیآوری
استفاده میکنند.»
او
ادامه میدهد:
«همه حکومتهای
تمامیتخواه
پروسهای
دارند که از
یک حکومت
ایدئولوژیک
به یک حکومت
میلیتاریستی
تبدیل میشوند.
ایدئولوژی
اولیه آنها
به تدریج مثل
یخ در آفتاب
آب میشود و
سیستمی باقی
میماند که
چون نمیتواند
اطاعت محض را
داشته باشد،
ناچار است به
سمت
میلیتاریسم
برود. وقتی
رابطه حکومت
با مردم فقط
نظامی است و
به زور
سرنیزه و
سرکوب بر
مردم حکمرانی
میکند،
علاوه بر
سرکوب به شکل
معمول که
خانه به خانه
دنبال
فعالان میافتند
و آنها را
دستگیر میکنند
و معترضان را
میکشند،
گاهی حکومت
مانند یک
طبقه جدا از مردم،
با
ایدئولوژی
متفاوت از آنها
و پول و قدرت
عمل میکند و
بنابراین
دست به حذف
فیزیکی
شهروندان میزند.»
کرمی
با اشاره به
اتحاد
جماهیر
شوروی میگوید:
«از یک جایی به
بعد مردم
شوروی
کمونیست
نبودند، فقط
اعضای حزب
کمونیست
بودند که
کمونیست
بودند. مردم
ایران هم از
یک جایی به
بعد دیگر دلمشغول
حکومت
اسلامی
نبودهاند و
فقط حاکمان
به فکر اسلامگرایی
هستند؛ یعنی
اقلیت حاکمان
در برابر
اکثریت مردم.»
این
پژوهشگر
بحرانهای
محیطزیستی
و ارتباط آنها
با قدرت
سیاسی، به
منشا تئوری نیستیآوری
اشاره میکند
و میگوید: «حکومتهای
توتالیتر
گاهی برای
سرکوب، از
ابزاری استفاده
میکنند که
دیوید
مارکوس اسم
آن را
فمینوجنسیزم
یا قحطیزایی
میگذارد. ولی
بهترین
ترجمه فارسی
برای آن،
نیستیآوری
است. چون خود
مارکوس هم
فقط آن را به
قحطی محدود
نکرده و سایر
بلایا را نیز
مشمول آن
دانسته است.»
نظریه «دیوید
مارکوس»،
حقوقدان
امریکایی در
زمینه پیگیری
حقوقی بینالمللی
جرایم مربوط
به قحطیهای
عمدی و
بلایای
طبیعی است که
عمدا توسط
حکومتها
کنترل نمیشوند
تا بخشی از
جمعیت کشته
شوند.
مارکوس
در این نظریه
و در مقالهای
تحت عنوان «جرایم
قحطی در حقوق
بینالملل» که
در سال ۲۰۰۳
در نشریه
امریکایی «حقوق
بینالملل» منتشر
شده، به قحطی
دستساز
حکومت در
شوروی ۱۹۳۲ و
کشته شدن پنج
میلیون نفر
اوکراینی که
حاضر به
تبعیت از
حکومت
شوراها
نبودند،
اشاره کرده
است. او همچنین
قحطی سالهای
۱۹۸۳ تا ۱۹۸۵
در اتیوپی،
کشته شدن دو
میلیون نفر
در کره شمالی
از سال ۱۹۹۶
در اثر قحطی
که حکومت میتوانست
مانع آن شود و
قحطی سالهای
۱۹۵۸ تا ۱۹۶۱
در چین که
منجر به مرگ ۵۰
میلیون نفر
در این کشور
شد را مثال میزند
و میگوید
این بلایا
اگرچه قابل
کنترل و پیشگیری
بودند اما
حکومتهای
غیردموکراتیک
حاکم بر این
سرزمینها
به عمد از
بروز و عدم
گسترش آن
خودداری کردند
تا بتوانند
جمعیت مخالف
خود را حذف
کنند.
ناصر
کرمی همچنین
به فروش
ذخیره گندم
توسط «بشار
اسد»،
دیکتاتور
سوریه در سالهای
۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰
نیز اشاره میکند
و میگوید: «با
وجود نبود
بارش و
اطمینان از
این که
محصول دیم
کشاورزان
کفاف خورد و
خوراک مردم
را نخواهد
داد، بشار
اسد ذخیره
گندم کل کشور
را فروخت و قحطی
تعمدی ایجاد
کرد تا
بالاخره در
یک جنگ داخلی،
تمام جمعیتی
را که رو در
روی او بودند
را آواره
کرده یا از بین
برد.»
این
محقق محیطزیستی
با توضیح
درباره سطوح
مختلف نظریه
نیستیآوری،
به «ایرانوایر»
میگوید: «مارکوس
چهار سطح را
تعریف کرده
است؛ اول این
که عمدا
حکومت ایجاد
بحران میکند.
دوم،
پذیرفتن و تن
دادن به
فاجعه به
عنوان نتایج
اجتنابناپذیر
اجرای یک هدف
ایدئولوژیک
است مثل
بحران
خشکیدگی
ایران که در
اثر تاسیس سد
بر رودخانههای
بزرگ ایران
ایجاد شد. این
به دلیل
پروژه
خودکفایی در
کشاورزی بود
که خود حکومت
هم میدانست
باعث
خشکاندن
طبیعت میشود
اما چون میخواست
پروژه خود را
اجرا کند، به
خشکاندن طبیعت
ایران هم
رضایت داد. سطح
سوم این است
که حکومت در
مقابل گسترش
فاجعه، بیتفاوت
است. میداند
که دارد قتل
عام میکند
ولی به بهانههای
مختلف روی آن
چشم میبندد
و میگذارد
که اوضاع
وخیمتر شود. سطح
چهارم نیز
تحمیل عواقب
فاجعه به
سرزمین بهواسطه
ناکارآمدی و
بیکفایتی
است. مارکوس
معتقد است حتی
مورد چهارم
هم باید توسط
جامعه جهانی
قابل مداخله
و رسیدگی
قضایی باشد.»
پیش از
طرح پرسشهای
کرمی درباره
عمدی بودن
تعلل مقامات
جمهوری
اسلامی در
کنترل ویروس
کرونا،
شماری از فعالان
مدنی و حقوقبشر،
از جمله هشت
وکیل
دادگستری به
دنبال اعلام
شکایت از
وزارت بهداشت
و شخص «علی
خامنهای» برای
مرگ روزانه
صدها نفر در
ایران بودند.
«نرگس
محمـدی»،
فعال حقوق
بشر، شش وکیل
دادگستری و
دو فعال مدنی
که هفته پیش
توسط
نیروهای
امنیتی
جمهوری
اسلامی
بازداشت
شدند، قصد
شکایت از علی
خامنهای را
داشتند.
با اینحال،
طرح این
فرضیه و پرسشها
از سوی کرمی،
نظر بسیاری
از کاربران
شبکههای
اجتماعی را
به خود جلب
کرده است و
شماری با آن
همصدا شدهاند.
البته همه هم
با این نظریه
موافق
نیستند.
نظریه
عمدی بودن
گسترش کرونا
در ایران، بیپایه
و اساس است
-Dateien/image004.jpg)
در
این شرایط،
برخی از صاحبنظران
اجتماعی،
احتمال در
جریان بودن
پروژه «نیستیآوری»
یا تعمد
حکومت در
کشتار
ایرانیان به
وسیله کرونا
را مطرح میکنند
پیام
طبرسی، رییس
بخش عفونی
بیمارستان
مسیح دانشوری
تهران در گفتوگو
با «ایرانوایر»،
طرح این
موضوع را بیپایه
و اساس میداند
و در همین
رابطه میگوید:
«عمدی چیست؟
نه، این قضیه
اصلا عمدی
نیست.»
طبرسی
تحریم دارو و
واکسن را از
جمله دلایل
از کنترل
خارج شدن همهگیری
ویروس کرونا
میداند: «تحریم
عامل اصلی بود.
به خاطر
تحریمها،
ما حتی نمیتوانستیم
دارو وارد
کنیم، چه
برسد به
واکسن.»
او در
پاسخ به این
سوال «ایرانوایر»
که تا چه حد
تحریمها
برای ورود
واکسن
تاثیرگذار
بودهاند،
وقتی که «رمدیسیور»
(یکی از
داروهای به
کارگرفته
شده در درمان
کرونا) ماهها
است وارد ایران
میشود، میگوید:
«داروها در
ایران ساخته
میشوند. اطلاعات
شما غلط و جهتدار
است و میخواهید
از من حرف
بکشید و من
چنین حرفی را
نمیزنم و با
شما صحبتی
ندارم.»
طبرسی
در حالی «ایرانوایر»
را متهم به
ارایه
اطلاعات جهتدار
کرده است که «علیرضا
زالی»، عضو «کمیته
ملی واکسن
کرونا» در روز
چهارشنبه ۲۰
مرداد گفته
بود چون
واکسن گران
بوده،
مقامات آن را
وارد نکردهاند.
ولی در عوض، ۷۲۰
میلیون یورو
داروی
رمدیسیور
وارد کشور
شده است که
حتی در درمان
بیماران
مبتلا به
کرونا موثر
هم نیست.
او همچنین
گفته بود: «کمکهای
جهانی و
پزشکان بدون
مرز را از
فرودگاه
برگرداندیم،
در حالی که
اطلاعات
چندانی
درباره
ویروس نداشتیم
و از مشاورههای
بینالمللی
استفاده
نکردیم.»
نه فقط
ایران بلکه
همه دنیا
غافلگیر
شدند
در
کنار پیام
طبرسی،
پزشکان
دیگری نیز
هستند که در
خط مقدم
مبارزه با
ویروس کرونا
قرار داشته
و با فرضیه
ناصر کرمی
مبنی بر عمدی
بودن گسترش
فاجعه کرونا
مخالفند.
«ایرانوایر»
با پزشک بخش
اورژانس یکی
از
بیمارستانهای
تبریز که
ترجیح میدهد
او را دکتر «محمـد
اصغری» خطاب
کنیم نیز در
اینباره
گفتوگو
کرده است. او
معتقد است
طرح عمدی
بودن گسترش
فاجعه
کرونا،
موضوع
خطرناکی است
زیرا مردم را
به سیستم
بهداشت و
درمان بی
اعتماد میکند:
«همه دنیا در
میانه یک جنگ
قرار دارد و
مهمترین
چیز، حفظ
اعتماد
شهروندان به
سیستم بهداشت
و درمان است. وقتی
شما بگویید
که وزارت
بهداشت و
حکومت از قصد
برای کرونا
کاری نکردهاند،
مردم دیگر به
واکسن که میتواند
ما را از این
وضعیت نجات
دهد، اعتماد
نخواهند کرد. همینطوری
هم خیلیها
نمیخواهند
واکسن بزنند
و اینطور
اظهارنظرها،
بیاعتمادی
را تشدید میکنند.»
این
پزشک عمومی
که خود در چند
ماه اول همهگیری
ویروس کرونا
به این ویروس مبتلا
شده و تاکنون
دو دوز واکسن «آسترازنکا»
را دریافت
کرده است، میگوید:
«آن طور که من
برداشت کردهام،
وزارت
بهداشت از
اول بنا را
گذاشته بود
که جمعیت
آسیبپذیر
را از کانون
خطر دور کند. برای
جوانها و
افراد سالم
برنامهای
نداشت چون
وضعیت
اقتصادی
اجازه نمیداد
همه جا را
تعطیل کند. اما
خب همه ما
غافلگیر
شدیم. این
ویروس
رفتارهای
بسیار عجیبی
دارد و این را
همه، از جمله
دکتر آنتونی
فائوچی (مشاور
جو بایدن،
رییس جمهوری
امریکا و
مدیر موسسه
ملی آلرژی و
بیماریهای
عفونی این
کشور) هم گفتهاند.
همین حالا
امریکا با
جمعیت
واکسینه شده
بالای ۵۰
درصد، روزی
بیشتر از ۷۰۰
نفر کشته
دارد. اسرائیل
که زمانی همه
جا را باز
کرده و ماسک را
هم برداشته
بود، مجبور
شد دوباره
ماسک را اجباری
کند.»
دکتر
اصغری همچنین
درباره
واکسنهای
تهیه شده به
روش «ام آرانای»،
مانند «فایزر» و
«مادرنا» میگوید:
«این اولین
باری است که
شرکتهای
واکسنسازی
در چنین
مقیاسی
دارند واکسن
امآرانای
تولید میکنند.
بنابراین،
هیچکس
دقیقا از
خطرهای این
نوع واکسن
روی سنین مختلف
مطلع نیست. خود
شرکتها هم
درست نمیدانند
که برای
افرادی که
مشکلات
متفاوت سلامتی
دارند، این
واکسن چهقدر
میتواند
امن باشد. در
عوض، واکسنهای
ویروس ضعیف
شده یا
غیرفعال
شده مانند
سینوفارم و
اسپوتنیکوی
جواب خود را
پس دادهاند. حتی
واکسنهای
وایرل وکتور(واکسنهای
وایرل وکتور
برای حمل ژنهای
ویروس طراحی
شدهاند) که
آسترازنکا
به این شیوه
واکسن کرونا
را تولید
کرده است،
برای جمعیت
زنان زیر ۵۰
سال هم خیلی
امن نیستند،
چه برسد به
واکسنهای
امآرانای. امریکا
چند وقت پیش
بود که
احتمال بروز
نسبتا بالای
التهاب قلبی
را برای
نوجوانان و
جوانان
اعلام کرد. این
نوع واکسنها،
بهویژه
وقتی جمعیتِ
در حال
واکسینه شدن
این قدر زیاد
است، بیشتر
آزمایشی
هستند تا ایمنسازی
واقعی.»
بیکفایتی
حکومت در
کنترل کرونا
هم نوعی از
نیستیآوری
است
برخلاف
طبرسی که
پرسش عمدی
بودن عدم
کنترل کرونا
در ایران را
بیاساس میداند
و محمـد
اصغری که آن
را خطرناک
عنوان کرده،
ناصر کرمی
معتقد است
دستکم در سه
سطحِ نظریه
دیوید
مارکوس،
مقامات جمهوری
اسلامی به
صورت عمدی و
به منظور
سرکوب
جمعیتی که از
دی ۱۳۹۶ در
مقابل آنها
ایستاده
است، درباره
ویروس کرونا
کاری نکردهاند.
از نظر
او، جمهوری
اسلامی با بیکفایتی
و ناکارآمدی
در اجرای
پروتکلهای
قرنطینه، بی
تفاوتی در
برابر گسترش
ویروس و
البته
پذیرفتن و تن
دادن به
عواقب این
فاجعه، به
منظور
پیشبرد
اهداف
ایدئولوژیک
خود که همان
خودکفایی در
ساخت واکسن
کرونا است،
سیاست نیستیآوری
را در مورد
شهروندان
ایران اعمال
کرده است.
-Dateien/image006.jpg)
نیستیآوری
در ایران
توسط کرونا
تا چه اندازه
جدی است و آیا
میتواند
وضعیت وخیم
کرونا در
ایران را
توضیح دهد؟
او در
توضیح همین
موضوع میگوید:
«بین کشورهای
همسایه مثل
پاکستان،
افغانستان،
ترکیه و
عراق، ایران
بدترین
وضعیت را در
زمینه کرونا
دارد. این خود
نشان دهنده
ناکارآمدی و
بیکفایتی
جمهوری
اسلامی است.»
برخلاف
کرمی، پیام
طبرسی معتقد
است که مقایسه
ایران با
کشورهای
همسایه
مانند
پاکستان و عراق
درست نیست. او
در اینباره
به «ایرانوایر»
میگوید: «نمیشود
این طور
مقایسه کرد
چون آنها
زیرساخت
لازم را برای
دادن آمار
درست ندارند
و وقتی آمار
واقعی و درست
نباشد، مقایسه
درستی انجام
نمیشود.»
در
پاسخ به این
ادعای
طبرسی، ناصر
کرمی میگوید
وضعیت
بیمارستانهای
این کشورها و
آن چه در
رسانههای
بینالمللی
و شبکههای
اجتماعی
درباره
اوضاع کرونا
در این کشورها
میآید،
بیانگر وضع
موجود است، نه
ادعای
مقامات
ایران مبنی
بر نبود
امکانات در
این کشورها.
کرمی
همچنین میگوید:
«ما زندگی را
در این
کشورها میبینیم.
اینترنت را
بالا و پایین
کنید، آیا
تصاویری مشابه
بیمارستانهای
ایران که
مریض روی
ویلچر پذیرش
شده یا در راهروی
بیمارستان
خوابیده
باشد، از بیمارستانهای
هیچیک از
این کشورها
دیده میشود؟
مثلا از
پاکستان یا
ترکیه آیا
تصاویری از
ازدحام
جمعیت برای
دریافت کمک
پزشکی به
شکلی که در
ایران هست، میبینیم؟»
اصرار
برای تولید
واکسن
داخلی، قتل
عامدانه شهروندان
ایران بود؟
ناصر
کرمی، پژوهشگر
و فعال محیطزیست
با اشاره به
پافشاری
مقامات
ایران برای
تولید واکسن
در داخل
ایران و
خودداری از
خرید واکسنهای
خارج تا مدتها
بعد از تایید
این واکسنها
در اغلب
کشورهای
دنیا میگوید:
«تعمدی بودن و
اصرار
جمهوری
اسلامی مبنی
بر تولید
واکسن کووید-۱۹
قابل بررسی
است. جمهوری
اسلامی برای
مدت طولانی
از خریدن
واکسن
خودداری و تاکید
میکرد که
واکسن را در
داخل تولید
خواهد کرد. آنها
میدانستند
که این واکسن
شاید جواب
ندهد چون کشورهای
بزرگی مثل
استرالیا و
ژاپن را دیده
که حتی وارد
مقوله ساخت
واکسن نشده
بودند. واکسن
ساختن به این
آسانی نیست. زمانی
که پاندمی
کرونا شروع
شد، بسیاری
از شرکتهای
داروسازی و
واکسنسازی
دنیا از همان
ابتدا خود را
کنار کشیدند
چون میدانستند
به این سادگی
نیست. حالا
سوال اینجا
است که با
وجودی که میدانستند،
چرا اجازه
دادند چنین
اتفاقی بیفتد؟»
منبع: ایران
وایر
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|