ماجرای
بولدوزر و
کتابخانه
کودکان یک
شهر
علیاصغر
سیدآبادی
جمعه شب به
گروهی در یکی
از شبکههای
اجتماعی
دعوت شدم که
برای حمایت
از کتابخانه
کودکان در
شهر سبزوار
شکل گرفته
بود، اما وقتی
کل ماجرا را
خواندم،
دیدم ماجرا
مربوط به
دردی عمیقتر
است. ظاهرا
بیمارستانی
وابسته به
دانشکده
علوم پزشکی
که قرار است
به زودی
افتتاح شود،
فاقد
پارکینگ است
و تصمیم
گرفتهاند
برای تأمین
پارکینگ،
کتابخانه
کانون پرورش
فکری کودکان
و نوجوانان
را درهم
بکوبند که
سال ۱۳۵۴
تأسیس شده
است، روز
جمعه
بولدوزرها
کار خود را
شروع کردهاند
(متأسفانه
خبر ایسنا
این ماجرا را
تأیید میکند)
نمیدانم تا
الان که این
یاداشت
خوانده میشود،
به کجا رسیدهاند.
کتابخانه در
گوشهای از
باغ ملی
سبزوار قرار
دارد و
احتمالا برای
ساختن
پارکینگ
علاوه بر
درهمکوبیدن
کتابخانه،
چندین درخت
کهنسال نیز
باید قطع شود. این
اتفاق فقط در
جایی میتواند
رخ دهد که نه
محیطزیست
اهمیت دارد و نه
خاطره و
سرمایه
فرهنگی. این
اتفاق فقط از
دست کسانی
برمیآید که
شهر را در
سیمان، آهن و
کالبدش
خلاصه میکنند
و جان و روح
شهر را که در
فضاهای
فرهنگی و خاطرهآفرینش
بازنمایی میشود،
به هیچ میانگارند.
انگار مثلا
ساکنان
شهرهای
اروپایی بلد
نیستند
پارکینگ و ساختمانهای
بلندمرتبه
بسازند که
بافتهای
قدیمی شهرهایشان
را هم چنان که
هست، حفظ میکنند.
به سرتاسر
شهرهای بزرگ
ایران نگاه
کنید و ببینید
در این ۱۰ سال
چقدر
ساختمانهای
بزرگ و
بدقواره
توسط
نهادهای
دولتی و عمومی
و با پول نفت
از زمین سبز
شده است که نه
به معماری ایرانی
و اسلامی
توجه داشتهاند
و نه حتی به
معماری مدرن. تا
دلمان
بخواهد
بانک،
بیمارستان،
وزارتخانه،
شرکت
بدقواره و گلدرشت
ساخته شده
است با سلیقه
نازل معماری
و.... چنین کجسلیقگیهایی
خودبهخود
پذیرفتنی
نیست، اما
آنچه در آن
گوشه از ایران
رخ میدهد
شگفتآورتر
است: ویرانکردن
کتابخانهای
۴۰ساله برای
ساختن
پارکینگ! امیدوارم
مدیران
وزارت
بهداشت،
درمان و آموزش
پزشکی از این
کجسلیقگی
جلوگیری
کرده و اجازه
ندهند، چنین
اتفاقی رخ
دهد؛ اتفاقی
که معنای
نمادینش
شرمندگی بیپایان
برای آنها و
همه ماست.
منبع: شرق
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|