فرهنگ
خانلری،
بنیادگذار "سخن"
و قافلهسالار
زبان فارسی
پرویز
ناتل خانلری
نویسنده و
شاعری بزرگ
بود که عمری
در راه گسترش
فرهنگ و
ادبیات
ایران تلاش
کرد. مهمترین
دغدغه او
سلامت و
پیشرفت زبان
فارسی بود و
دسترسی همه
ایرانیان به
این زبان.
یكی
از نوشتههای
مؤثر و
ماندگار
دکتر پرویز
ناتل خانلری
نامهای است
كه به پسر
خردسال خود
نوشته. او در
این نامه هم
از اندوه
عمیق خود
برای وضعیت
ایران امروز
سخن گفته و هم
از آرزوهای
خود برای
پیشرفت و
بهروزی
ایران در
آینده.
او با
شهامت و
صداقت از این
واقعیت تلخ
میگوید که
امروز از
شکوه گذشته
ایران چیزی
باقی نمانده
و ایران دیگر
در ردیف
کشورهای
پیشرفته
جهان نیست.
او در عین
حال یادآوری
میکند که
فرزندان
ایران،
مانند پسر
او، میتوانند
به آیندهای
پرافتخار
امید داشته
باشند و برای
میهن خود
جایگاهی
شایسته در
جهان بیابند. به
نظر او،
اکنون که
ایران مانند
بسیاری از کشورهای
خاورزمین
چندین سده از
قافله تمدن
دور افتاده،
برای جبران
عقبماندگی
هنوز راهی
دارد و آن
پیشرفت
فرهنگی است.
او تأکید
میکند که
ایران زمانی
مهد فرهنگ و
هنر و دانش بوده
و نقش برجستهای
در تکامل
اندیشه و خرد
ایفا کرده و
امروز هم میتواند
با تکیه بر
همان میراث
گرانقدر در
کنار ملتهای
ارجمند و
بزرگ قرار
گیرد.
این
میراث
گرانمایه بر
پایه ادبیات
استوار است و
مانند
بسیاری از
فرهنگهای
کهنسال، از
سویی سرشار
از بنمایههای
پیشرفته و
انسانی است و
از سوی دیگر
به آفتهایی
مانند
خردگریزی و
خشکاندیشی
آلوده است. به
گمان
خانلری،
وظیفه هر
انسان آزادهای
آن است که
عناصر بالنده
و مردمی را در
بدنه این
فرهنگ رشد
دهد و با نقد
دلیرانه
عناصر فاسد و
زهرآلود آن
را خشک کند.
زبان،
دروازه
فرهنگ
خانلری
هر پیشرفتی
را تنها در
بستر فرهنگی
ممکن میبیند
و رشد فرهنگی
را نیز در گرو
سلامت و بالندگی
زبان فارسی
میداند. میگوید:
«من فارسی را
عزیز میدارم
و به خود میبالم
كه این زبان
من و كسان من
است. زبانی كه
شیرینی آن را
دشمن و دوست و
خویش و بیگانه
چشیدهاند... نزد
من وطن آن
نیست كه شما
میپندارید... هرجا
كه فرهنگ
ایرانی هست
وطن من است... نمیگویم
كه فرهنگ
همان زبان
است، اما
زبان هم یكی
از اجزای
فرهنگ است و
جزء بزرگی
است؛ پس آنان كه
به زبان
فارسی تاختهاند
به وطن من میتازند.»
بدین سان
خانلری دفاع
از زبان
فارسی را از
وظایف اصلی
اندیشوران و
روشنفکران
میهندوست
میداند. او
به زبان
فارسی هم عشق
میورزید و
هم اشراف
کامل داشت و
در جستارها و
نوشتههای
بیشمارش به
تمام جوانب
آن پرداخت: از
مباحث نظری
مانند تاریخ
زبان، زبانشناسی،
آواشناسی،
دستور زبان،
تا مشکلات
مشخصتری
مانند شیوه
تدریس
فارسی،
مشکلات
ترجمه، واژهسازی،
زبان رسمی و
لهجهها،
نارساییهای
فارسی امروز
و راههای
برونرفت از
نابسامانیهای
آن و...
او ترویج
ادبیات
فارسی را
افزاری میدانست
برای حفظ
پیوند روحی
جوانان با
فرهنگ ملی. با
استفاده از
امکاناتی که
در اختیارش
قرار گرفت،
گامهای
بزرگی
برداشت، برای
نمونه تهیه و
نشر سری كتابهای
"شاهكارهای
ادبیات
فارسی" كه
میراث ذوق و
اندیشه
فرهنگسازان
ایران را به
زبان ساده و
بهای ارزان
در اختیار
جوانان قرار
داد.
خانلری
به ادبیات
کلاسیک
ایران توجه
عمیق داشت،
با دقتی کممانند
دیوان حافظ
را تصحیح كرد.
"تاریخ زبان
فارسی" را
نوشت که تا
امروز مرجعی
پراهمیت به
شمار میرود،
با تصحیح
داستان "سمك
عیار" گنجینهای
از لغات و
تركیبات
اصیل فارسی
را زنده کرد. تحقیقات
او در زمینه عروض
فارسی و
آواشناسی
برای آشنایی
با بار موسیقایی
زبان فارسی
راهگشا بود. او
با مقالات
فراوان بر "گوشه
و کنار
ادبیات
فارسی" نوری
تازه تاباند.
خانلری
با تشكیل "بنیاد
فرهنگ ایران"
(۱۳۴۴) حدود ۳۵۰
متن ارزشمند
از میراث
فرهنگی
ایران را در
زمینههای
گوناگون
فرهنگی و
علمی منتشر
ساخت. تاسیس "پژوهشكده
فرهنگ ایران"
(۱۳۵۱) گام
دیگری بود که
او در راستای
سامان دادن
به پژوهش در
حوزه فرهنگی
ایران زمین
انجام داد.
ضرورت
آموزش عمومی
خانلری
سوادآموزی
را دروازه
ورود به
قلمرو فرهنگ
ملی میدانست.
او به این درک
عمیق رسیده
بود که تا
وقتی اکثریت
بزرگ جامعه
از سواد
محروم باشد،
با عرصه فرهنگ
پیوندی فعال
ندارد و نمیتواند
در تحول جامعه
نقشی بسزا
ایفا کند.
خانلری
از نیمه ۱۳۳۰
به این
اعتقاد راسخ
رسید که بیسوادی،
پس از فقر،
بزرگترین
آفت جامعه و
مانع رشد
فرهنگ و
توسعه
پایدار است. او
آشکارا گفت
که
سوادآموزی
پس از تأمین
نان روزانه،
مهمترین
تکلیف دولت
است و
مسئولان
باید تمام
قابلیتهای
مادی و معنوی
کشور را برای پیش
بردن "تعلیم
عمومی" به
کار گیرند.
تعلیم
عمومی و
توانایی
مردم در
خواندن و
نوشتن به
زبان فارسی
در كشوری
مانند ایران
كه تنوع قومی
فراوان
دارد، تنها
اقدامی
فرهنگی نیست،
بلکه برای
تحکیم
یکپارچگی و
وحدت ملی
اهمیت تام
دارد. رهیافت
خانلری كه
بعدها در
تدوین و
اجرای "سپاه
دانش" تجسم
یافت، در اصل
تلاشی بود
برای
تاباندن نور
دانایی به
تاریکترین
زوایای
اجتماع.
به
اعتقاد
خانلری،
زبان رسمی
وسیله مشترك
ارتباط میان
اقوام كشور
است. زبان
فارسی
بزرگترین
مولفه وحدت
ملی است و همه
باید آن را
بیاموزند،
همه
ایرانیان
باید
بتوانند به
زبان فارسی
بخوانند و
بنویسند. این
برنامه نه با
زور و اجبار،
بلکه با
همدلی و باور
همگانی تحقق مییابد.
او تأکید
داشت که این
وظیفه با حفظ
و تقویت فرهنگهای
بومی، زبانها
و لهجههای
اقوام
مغایرت
ندارد.
خانلری
از مشکلات
سوادآموزی
باخبر بود: از
کمبود
آموزگاران
آگاه و دلسوز
تا رواج شیوههای
کهنه و
ناکارآمد. او
آموزش زبان
فارسی را نقد
کرد و برنامهای
علمی و
کارساز برای
سوادآموزی
ارائه کرد که
آموختن سواد
و فراگیری
زبان را آسان
و دلنشین میکرد.
به جای فشار
بر دانشآموزان
و پر کردن مغز
آنها با
معلومات و
محفوظات
بیهوده، با
نظارت او کتابهای
درسی به شکلی
متناسب و روشمند
تدوین شدند و
آموختن را به
کاری جذاب
بدل کردند.
خانلری
خود با تالیف
كتاب "دستور
زبان فارسی" روش
تدریس قواعد
زبان را
دگرگون كرد و
آن را به
کاربرد
روزانه و
تجربه زندگی
نزدیک ساخت.
او بر آن
بود که در
آموزش
فارسی، به
جای خسته کردن
دانشآموزان
با اصول بیفایده
و پیچیدهی
صرف و نحو و
عروض سنتی،
باید آنها را
هرچه زودتر
با نمونههای
جذاب و
آموزنده از
ادبیات
ایران آشنا
کرد؛ با متنهایی
که هم زبانی
ساده و روان
داشته باشند
و هم روحیه
بزرگمنشی،
مداراجویی و
جوانمردی را
در کودکی
تقویت کنند.
باز به
روی جهان
مدرن
خانلری
در عین پایبندی
به فرهنگ
ایران و
دلبستگی به
زبان فارسی،
یکی از
پیشروترین و
مدرنترین
اندیشوران
نسل خود بود. بالندگی
فرهنگ ملی را
تنها در داد و
ستد با فرهنگ
جهانی امکانپذیر
میدانست. او
اعتقاد داشت
که ایران در
گذشته به
فرهنگ جهانی
بسیار
بخشیده است و امروز
باید از
دستاوردها و
توانمندیهای
فرهنگ جهانی
بهرهمند
شود.
خانلری
را باید از
منادیان
عمده تجدد
فرهنگی در
ایران دانست. او
بهرهگیری
از فرهنگ
جهانی را نه
مایه
شرمساری یا
علامت "غربزدگی"،
بلکه نشانه
هوشمندی و
دانایی میدانست.
از نظر او سنتگرایی،
کهنهاندیشی
و انزوای
فرهنگی عین
فلاکت و عقبماندگی
است و شایسته
فرهنگی بالنده
نیست.
اما برای
اقتباس از
غرب و برقرار
کردن پیوندی استوار
و سازنده با
فرهنگ جهانی
نخست باید غرب
را شناخت و
خانلری با
تحصیلات و
مطالعات فراگیر
از دانش و هنر
مدرن به خوبی
آگاه بود. او
به سهم خود
تلاش کرد
آگاهیهای
درستی از
جریانهای
ادبی و هنری
مغربزمین
به ایرانیان
بدهد و "شیوههای
نو در ادبیات
جهان" را
معرفی کند.
خانلری
با تاسیس
مجله "سخن"،
در سال ۱۳۲۲،
دریچهای به
روی جوانان
باز کرد تا با
دستاوردهای
هنری و ادبی
مدرن آشنا
شوند. این
مجلهی
پرنفوذ نقشی
سازنده در
پیشرفت
ادبیات مدرن ایران
ایفا کرد.
خانلری
اول شهریور ۱۳۶۹
در سن ۷۷
سالگی در
تهران
درگذشت.
منبع: دویچه
وله
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|