بدترین
وضعیت آبی در
تاریخ
هزاران ساله
ایران
در تاریخ
هزاران ساله
ایران و حتی
در دوره های
خشکسالی،
این سرزمین
هیچگاه تا
بدین اندازه
دچار کم آبی
نبوده است. اوضاع
واقعاً
وحشتناک
است؛ نه
تعارفی در
کار است و نه
مبالغه ای. آب
برخی سدها
کاملاً ته
کشیده، بقیه
هم آب اندکی
در بساط
دارند. از
بارندگی
قریب الوقوع
هم نشانه ای
در دست نیست.
عصرایران
؛ جعفر محمدی - در
تاریخ
هزاران ساله
ایران و حتی
در دورههای
خشکسالی،
این سرزمین
هیچگاه تا
بدین اندازه
دچار کم آبی
نبوده است.
اوضاع
واقعاً
وحشتناک
است؛ نه
تعارفی در
کار است و نه مبالغه
ای. آب برخی
سدها کاملاً
ته کشیده،
بقیه هم آب
اندکی در
بساط دارند. از
بارندگی
قریب الوقوع
هم نشانهای
در دست نیست.
بدتر از
وضعیت آب
سدها - که
مقابل چشمای
و دیده میشوند
- وضعیت آبهای
زیر زمینی
است که روز به
روز ته میکشند
و پایینتر
میروند. آبهای
زیر زمینی دو
نوع اند: «ذخایر
استاتیک و
ذخایر
دینامیک». ذخایر
استاتیک، آبهایی
هستند که در
دل زمین طی
سالیان دراز
جمع میشوند
و پشتوانه
آبی کشورند (مانند
ذخایر طلا که
پشتوانه پول
ملی هستند) و
ذخایر
دینامیک، آبهایی
هستند که هر
ساله جمع و
مصرف میشوند.
خبر بدی
که در تاریخ
کشور سابقه
نداشته این
است که
برداشت از
منابع زیر
زمینی به
ذخایر
استاتیک
رسیده است. این
مانند آن است
که کشوری به
حدی فقیر شود
که گنجینههای
ملی و
پشتوانههای
پولیاش را
بفروشد.
یک
خبر بسیار بد
دیگر نیز این
است که
همزمان با
تغییرات آب و
هوایی در
جهان، کشور
ایران به
سرعت در حال
تبدیل شدن به
یک منطقه گرم
و خشک است و
متوسط
بارندگی از
میزان کنونی
هم کمتر
خواهد شد. این
تغییرات به
حدی سریع است
که نسل حاضر
آن را خواهد
دید.
در چنین
شرایط
اسفناکی که
زندگی جمعی
همه ما در خطر
است، اتخاذ
سیاست آبی
مناسب با
وضعیت
اضطراری
کنونی، از
الزامات
حیاتی است.
به نظر میرسد
قوای حکومتی
و مشخصاً
دولت باید یک
راهبرد ملی
مبتنی بر چند
اصل زیر را مد
نظر قرار دهد چرا
که بی آبی و
تشنگی عمومی
به سرعت پیش
میآید:
۱
- انتقال هر چه
سریعتر
صنایع آب بر
از مناطق
مرکزی و کم آب
کشور به
سواحل جنوب،
یکی از مهمترین
کارهایی است
که باید
انجام شود. به
عنوان مثال
هم اکنون
مردم استانهای
مرکزی کشور
درگیر مشکل
کم آبی هستند
و بحث انتقال
آب از استانهای
دیگر به این
مناطق، محل
یک منازعه
ملی است و حتی
نمایندگان
استانهای
مختلف در
مجلس را نیز
رو در روی هم
قرار داده
است.
حال چه
نیازی است که
صنایعی
مانند فولاد
که آب بسیاری
مصرف میکنند
در نقاط
کویری و کم آب
کشور باشند؟
شاید گفته
شود که
اشتغالزایی
دارد ولی
واقعیت این است
که بیش از
اشتغالزایی،
اشتغال
زدایی دارند
زیرا با مصرف
بی رویه
منابع آب، کشاورزی
و دامپروری
منطقه را به
خطر میاندازند
و مشاغل
بسیاری رادر
این حوزه از
بین میبرند.
گزارشهای
متعددی وجود
دارد که برای
این که برخی
صنایع کار
کنند، دهها
چاه عمیق
اختصاصی
برایشان حفر
شده است و این
چاهها، آب
منطقه را میخورند
و کشاورزان
را به خاک
سیاه مینشانند.
اساساً
با توجه به
این که ایران
کشور کم آبی است،
راه اندازی
صنایع آب بر
توجیه
اقتصادی ندارد
مگر این که در
مجاورت آبهای
آزاد باشد که
البته آن هم
مسائل و
هزینههای
خاص خود - از
جمله شیرینسازی
صنعتی آب
دریا - را دارد.
در ضمن میتوان
با فناوریهای
بازگردانی آب
مصرفی، بخشی
از نیاز
صنایع را از
فاضلابهای
تجدید پذیر
تأمین کرد که
با توجه به
این که این
فناوری در
ایران جدی
گرفته نشده
است، این
قضیه هم
عملاً منتفی
است.
۲
- پیشتر نیز
گفتهایم که
متأسفانه
سیستم
آبیاری
کشاورزی در
ایران
امروز، با
روش دوران مادها
تفاوت
چندانی
نکرده است. همان
طور که اجداد
ما به روش
غرقابی
آبیاری میکردند،
امروز نیز که
در هزاره سوم
هستیم، بخش عمدهای
از کشاورزی
ایران به روش
غرقابی است؛
این یعنی مصرف
سه تا پنج
برابری آب در
بخش کشاورزی
و البته
بازده کمتر
در محصول!
این در
حالی است که
با یک برنامهریزی
جدی میتوان
به کشاورزان
کمک کرد که در
یک دوره
زمانی کوتاه
مدت، مزارع و
باغهای خود
را مجهز به
سیستمهای
نوینی مانند
آبیاری قطرهای
کنند و بدین
ترتیب،
منابع آب
زیرزمینی را
از مصرف بی
رویه
برهانند. بدیهی
است که این
کار باید با
ارائه کمکهای
مالی، فنی و
آموزشی به
کشاورزان
صورت گیرد و
الّا آنها
نمیتوانند
رأساً این
پروژه ملی را
عهده دار
شوند.
گذشته از
این، بخش
بزرگی از
کشاورزی
ایران را محصولاتی
تشکیل میدهند
که آب
فراوانی را
مصرف میکنند
و جالب این که
صادر هم میشوند.
این در حالی
است که اگر به
جای آن
محصولات - مثلاً
هندوانه - آب
مصرف شده،
صادر میشد
سود بیشتری
عاید کشور میشد
هر چند که سود
اصلی در
ذخیره آبهای
زیر زمینی
است و نه حتی
در صادرات
پردر آمد آب
بسته بندی
شده.
بنابراین
باید هر چه
سریعتر «نقشه
بروز ملی
راهنمای کشت» تهیه
شود و کاشت
محصولاتی که
آببری
فراوان
دارند،
محدود شود
زیرا میتوان
از صدور برخی
میوهها صرف
نظر کرد و حتی
میتوان در صورت
لزوم، برخی
میوهها را
وارد نمود
ولی نمیتوان
آبهای زیر
زمینی را با
مصوبه و
واردات
تجدید کرد.
۳
- در بخش آب شرب
نیز،
استاندارهای
مصرف بهینه آب
باید برای
ساخت و
سازهای شهری
و روستایی
الزامی شود،
مثلاً الزام
به تعبیه
شیرهای آب
مجهز به چشم
الکترونیک،
استفاده از
دوشهای آبی
که با اختلاط
هوا در آب،
فشار آن را زیاد
میکنند ولی
آب کمتری را
مصرف میکنند،
استفاده از
فلاش تانکهای
کم مصرف و ... .
درست است
که هر کدام از
این اقدامات
به تنهایی
اندکی از
مصرف آب میکاهند
ولی با ضرب
کردن همین
میزان در
میلیونها
خانه کشور،
میتوان
دریافت که چه
حجم بزرگی با
همین کارهای
ساده صرفه
جویی و ذخیره
میشود.
۴
- شهرداریها،
از پر مصرفترینهای
کشور در عرصه
آب هستند. به
ویژه از
زمانی که
زیباسازی
شهرها به
عنوان یک
ارزش قلمداد
شده است - که
واقعاً این
گونه هم هست - کاشت
انواع گیاهان
در شهرها
افزایش
داشته است که
این امر به نوبه
خود افزایش
مصرف آب در
شهرها را به
دنبال داشته
است.
آنچه در
این عرصه
عمدتاً
مغفول
مانده،
انتخاب نوع
گیاهانی است
که باید در هر
شهر بسته به اقلیم
آن کاشته شود. متأسفانه
بسیار دیده
میشود که در
شهرهای کم
آب، گیاهان و
درختانی
کاشته میشود
که آب زیادی
مصرف میکنند.
به عنوان
مثال در سالهای
گذشته در
تهران
درختان بید
پرشماری
کاشتند که هر
چند زیباست
ولی در قیاس
با درختان
مناسب با این
اقلیم مانند
چنار، کاج،
سرو نقرهای
چندین برابر
آب مصرف میکند
و عمر کمتری
هم دارد. چمن
هم زیباست
ولی مدام
باید آبیاری
شود در حالی که
میتوان
کاشت آن را
محدود به
فضاهایی
مانند پارکها
کرد و در
حاشیه معابر
و جاهای
دیگر، از روشهای
دیگری برای
زیباسازی
معابر
استفاده کرد،
از سنگهای
تزئینی
گرفته تا
گیاه
پاپیتال و ... .
آنچه در
چهار بند فوق
آمد، مهمترین
راهکارهای
برون رفت از
وضعیت فعلی
است تا
بتوانیم
مصرف آب در
کشور را
مدیریت و
فاجعه پیش رو
را کنترل
کنیم. هر روز
هم که میگذرد،
کار سختتر
میشود و
تشنگی نزدیکتر.
منبع: ایران
امروز
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|