۴ تیر
ماه صدمین
سالروز تولد
شاپور
بختیار است.
یاد
این
سیاستمدار
آزاده را گرامی
بداریم!
احد
قربانی
دهناری
شاپور
بختیار: من
اول انسانم،
بعد ايرانيم
و بعد
مسلمانم
شاپور
بختیار
(۱۳۷۰-۱۲۹۳)
سیاستمدار،
دبیرکل حزب
ایران، عضو
جبهه ملی
ایران، از بنیانگذاران
نهضت مقاومت
ملی پس از
کودتای ۲۸
مرداد ۱۳۳۲ و
آخرین نخستوزیر
ایران، پیش
از انقلاب
۱۳۵۷ بود.
دولت بختیار
با آمدن
خمینی به
ایران و بیطرفی
ارتش، در ۲۲
بهمن ۱۳۵۷
سقوط کرد.
شاپور
بختیار
تحصیلات
دورهٔ
ابتدایی را
در شهرکرد
گذارند و
تحصیلات
متوسطه را ابتدا
در اصفهان و
سپس در بیروت
به پایان
رساند. او
مدرک دیپلم
خود را از
مدرسه
فرانسوی بیروت
دریافت کرد.
آشنایی او با
دنیای سیاست
و نظریات
سوسیال
دموکراتها و
علاقه به
فرهنگ و ادبیات
فرانسه
خصوصاً شعر
از همان
دبیرستان فرانسوی
شروع شد و تا
آخر با او
ماند. بختیار
قصد داشت
بلافاصله
بعد از اتمام
دبیرستان به
پاریس برود
اما در ۱۳۱۳
اعدام پدر و ۴
تن از خویشاوندانش
به جرم شورش
مسلحانه، در
جهت سرکوب
ایلات توسط
رضاشاه چارهای
جز بازگشت به
ایران برای
او باقی
نگذاشت.
وی در
۱۳۱۵ به
فرانسه رفت و
در دانشگاه
سوربن ثبتنام
کرد. در ۱۳۱۸
با مدرک
کارشناسی از
این دانشگاه
فارغالتحصیل
شد. بختیار در
جنگ داخلی
اسپانیا (از سال
۱۹۳۶ تا ۱۹۳۹)
در صف
طرفداران
جمهوریخواه
و مخالفان
ژنرال
فرانکو شرکت
کرد. با شروع
جنگ جهانی
دوم و اشغال
فرانسه
تحصیلاتش با
وقفهای ۲
ساله روبهرو
شد. شاپور
وارد نهضت
مقاومت ملی
فرانسه شد و
به عنوان یکی
از سربازان
فرانسه (ارتش
سربازان
خارجی مقیم
فرانسه) در
گردان
اورلئان در
راه آزادی
این کشور
جنگید. در
۱۳۲۴ دکترای
خود را در
حقوق و علوم سیاسی
از دانشگاه
سوربن
دریافت کرد.
او دو مدرک
کارشناسی در
زمینههای
فلسفه و
اقتصاد
عمومی، نیز
دارد. شاپور
بختیار
سیاستمداری
شعردوست و
شعرشناس بود
و به حافظ انس
و شیفتگی
خاصی داشت. او
به زبان
فرانسوی و
انگلیسی
تسلط داشت و
علاوه بر آن
با زبانهای
آلمانی و
عربی آشنایی
داشت. او با
بسیاری از
نویسندگان و
سیاستمداران
برجستهٔ غرب
و فرانسه آشنایی
و مراوده
داشت.
بختيار
سياستمداری
دموکرات بود
و باوری تزلزل
ناپذير به
جدايی دين از
دولت – يا
دنیاگرائی (Secularism) - داشت. او
به مناسبات
ميان اين دو
نهاد ژرف انديشيده
بود و به نيکی
از پيامدهای
خسرانآور
امتزاج اين
دو نهاد
آگاهی داشت.
او رساله دکتری
خود را به
موضوع «جدايی
نهاد دين از
نهاد قدرت سياسی
در جوامع
بدوی» اختصاص
داده بود.
بعد از
انقلاب،
بختیار ۶ ماه
در ایران
مخفیانه
زندگی کرد و
در تیر ۱۳۵۸
به فرانسه
رفت. او در قالب
نهضت مقاومت
ملی ایران به
فعالیت علیه
جمهوری
اسلامی
ایران
پرداخت. در
دوران
مبارزاتش در
خارج از
کشور، اولین
سوءقصد
ناموفق به جانش
در تابستان
۱۳۵۹ رقم
خورد.
برنامهٔ
ترور او توسط
گروهی به
رهبری انیس
نقاش صورت
گرفت. دومین
ترور ۱۱ سال
پس از آن،
منجر به قتل
بختیار در سن
۷۷ سالگی در
پاریس شد.
بختيار
به روشنی و
دورانديشی
مردم ايران
را از «ديکتاتوری
نعلين» بر حذر
داشت و آن را
به مراتب بدتر
از
ديکتاتوری
فرسوده چکمه
پيشگويی میکرد.
پرهیز
بختیار در
هیاهوی
انقلاب و
خیالپرستی
انقلابیون
گم شد.
بختيار
پايبندی به
کرامت انسان
را در برنامهی
دولت خود
تصریح کرد. در
بخش سياست
خارجی، تعهد
«بی قيد و شرط»
از اعلاميه
جهانی حقوق
بشر را
گنجانده بود:
«سياست دولت
ايران
پشتيبانی
بدون قيد و
شرط از اصول
منشور ملل
متحد و
اعلاميه
جهانی حقوق
بشر و ميثاق
های مربوط
ميباشد و در
راه اجرای
اين هدف در
حفظ و حمايت
از حقوق بشر و
کمک به تحقق
خواسته های
مشروع مللی
که در راه
رهایی از قيد
هرگونه
استعمار يا
آثار آن تلاش
می کنند
اهتمام
خواهد نمود.»
بختیار،
کمتر از يک
سال پس از
انقلاب، در
سخنرانی
هايد پارک
لندن در
شهريور ۱۳۵۸
گفت: «من اول
انسانم، بعد
ايرانيم و
بعد مسلمانم».
سخنانی که با
فضای سياسی و
اجتماعی
آنروز ايران
سازگاری
نداشت و اکثریت
قریب به
اتفاق مردم و
دست اندر
کاران سیاست
در ایران،
ژرفای آن را
درک نمی
کردند.
گوتنبرگ،
سوئد
ahad.ghorbani@gmail.com
http://ahad-ghorbani.com/
http://www.facebook.com/ahad.ghorbani.dehnari
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|