دیپلماسی
سپاه در خدمت
منویات
رهبری
در واقع، ۲۶
شهریور
امسال وقتی
آقای خامنهای،
رهبر ایران
در دیدار با
فرماندهان
سپاه تاکید
کرد «لزومى
ندارد حتماً
سپاه در عرصهى
سیاسى برود
به پاسدارى
بپردازد»
بسیاری به تفسیر
و تحلیل
پرداختند و
از آغاز فصل
تازه در منش و
روش این نهاد
خبر دادند. ۱۹
آبان اما
عزیز جعفری،
فرمانده کل
سپاه با رد چنین
تفسیرهایی
از تداوم
دخالت سپاه
در سیاست خبر
داد و گفت: «آنها
که حرکت
سیاسی سپاه
را مقابل کار
خود میدانند،
فضاسازی میکنند
که سپاه
نظامی است و
نباید وارد
سیاست شود و
حرفهای
امام را به رخ
ما میکشند؛
البته ما
خیلی کاری به
آنها
نداریم و به
وظیفه
خودمان عمل
میکنیم.» عمل
به وظیفه
سپاه البته
خط قرمزهای
پر رنگی و
دایرهای
وسیع دارد.
مروری بر
اظهارنظرهای
فرماندهان
سپاه و رسانههای
وابسته به
این نهاد
نظامی در پنج
ماه گذشته
نشان میدهد
آنها به
صورت روزانه
و گسترده در
همه ابعاد
فعالیتهای
جاری
دیپلماسی
ایران، لب به
سخن گشوده و با
تعیین مرز،
طرح درخواستها
و اعلام خط
قرمز، درصدد
طراحی میدان
بازی بودهاند.
در این
مسیر، مهمترین
خط قرمز،
احتمال
رابطه با
آمریکاست.
مسئلهای که
به تعبیر علی
سعیدی،
نماینده
خامنهای در
سپاه، دنبال
کنندگان آن،
«بر طبل خفت میکوبند»
و تنها رهبر
است که میتواند
فرمان را
بپیچاند. از
دید سپاه،
نظر افکار
عمومی هم در
این زمینه
چندان موثر
نیست. علاوه
بر مخالفت
قوی رسانههای
سپاه با
نظرسنجی در
این باره، ۱۹
آبان
فرمانده
سپاه با
ادعای اینکه
«برخی به دنبال
ایجاد نوعی
دوقطبی در
داخل کشور
بوده و میخواهند
چنین القا
کنند که یک
گروه طرفدار
نرمش و
مذاکره با
آمریکا بوده
و گروهی دیگر
در کشور
مخالف این
موضوع هستند»،
تصریح کرد
این امر،
پدیده جدیدی
نیست و تاثیر
چندانی هم
ندارد. دامنه
اظهارنظرهای
آنان در این
زمینه با
مخالفت
فرمانده
سپاه با تماس
تلفنی
روحانی و
اوباما به
اوج رسید.
مخالفتهایی
که در واقع
مهر تاییدی
بود بر پرتاب
لنگه کفش به
رئیس جمهور
ایران توسط
بسیجیها در
هنگام
بازگشت از
سفر نیویورک.
در همین
حال،
درخواستهای
آنها برای
هر گونه
تغییر
حداقلی در
«رابطه با شیطان»
نیز به گفته
سردار
جعفری،
فرمانده کل
سپاه
حداکثری است:
«رفع کامل
تحریمها
علیه ملت
ایران،
آزادسازی داراییهای
بلوکه و
توقیف شده
ایران توسط
آمریکا، دستکشیدن
از دشمنیها
و توطئهها
علیه مردم
ایران،
پذیرش ایران
هستهای و
عدم سنگاندازی
در این مسیر
و...» راه حل
نهایی هم از
دیدگاه
فرمانده
سپاه چنین
است: «انقلاب
اسلامی از اساس
با نظام سلطه
و استکباری
مخالف است و
شعار و اصول
انقلاب تا
زمانی که
پابرجا باشد،
با مواضع
دشمن
استکبار و
نظام سلطه
ناسازگاری
دارد مگر
آنکه ماهیت
استکباری
آمریکا عوض
شود و اگر در
این صورت آدم
شود و رفتار
خود را درست
کند، میتوان
گفت ما جنگی
با هم نداریم.»
فرماندهان
سپاه در همین
حال کوشیدهاند
در وضعیتهای
مقطعی مانند
صدور نرمش
قهرمانانه
نیز میدان
دار باشند و
فضا را بر
تفسیرهای
مخالف تنگ
کنند. در مهمترین
تفسیر از این
تاکتیک
دیپلماتیک
رهبر ایران،
فرمانده
سپاه ۸ مهرماه در
گفتوگو با
سایت تسنیم
گفت: «نرمش
قهرمانانه
موجب آشکارتر
شدن چهره واقعی
دولت آمریکا
برای
افکارعمومی
جهان خواهد
شد. باشناختی
که از ماهیت
استکبار و
سلطه داریم،
اینکه تصور
خوشبینانهای
از رفتار
آمریکا
داشته
باشیم، سادهانگارانه
است چراکه
به نظر میرسد
دشمن هنوز آن
عبرتی را که
باید گرفته
میشد
نگرفته و
هنوز احتیاج
به زمان بیشتری
برای تغییر
دارد. با
تدبیر رهبر
معظم انقلاب،
انعطاف،
صداقت و حسننیت
جمهوری
اسلامی نیز
برای افکار
عمومی جهان
نمایانتر
میشود.»
خط قرمز
دوم،
تفسیرهای
غربی از
وضعیت درونی
ایران و
ارایه
تصویری سیاه
از آمریکاست.
در ماههای
اخیر، پس از
اظهارنظرهای
مکرر مقامات
آمریکایی به
ویژه اوباما
درباره اثرگذاری
تحریمها بر
مقاومت
ایران برای
مذاکره، پیش
از واکنش
صریح رهبر
ایران در این
باره،
فرماندهان
سپاه بارها
خشمگینانه
علیه رئیس
جمهور
آمریکا سخن
گفته بودند.
قاسم
سلیمانی،
فرمانده
سپاه قدس از جمله
چهرههایی
بود که مشروحتر
در این باره
گفت: «آمریکا
روزی بر سه
گزینه قدرت
خود یعنی
سیاسی،
نظامی و
اقتصادی میتازید،
امروز دروغ
میگوید که
ما با تحریم و
تهدید ایران
را به مذاکره
وادار کردیم
یا نظام
اسلامی ضعیف
شد، بلکه در
حال حاضر
آمریکا از
نظر اقتصادی
مقروضترین
کشور دنیا
است. آمریکا
همچنین در هر
کشوری دخالت
نظامی داشته
است، شکست
خورده و از
نظر سیاسی هم
در هیچ کجای
دنیا مورد
قبول نیست.
آمریکا در
شرایطی که بزرگترین
قدرت قلمداد
میشد در همه
ابعاد
فروریخته
است.» فرو
ریختگی آمریکا
را سردار
نقدی،
فرمانده
بسیج در
وجوهی جزئیتر
تبیین کرده
است: «هفت
میلیون نفر
از مردم این
کشور کارتنخواب
هستند، طبق
اعترافات
خودشان ۵۰ میلیون
نفر زیر خط
فقر زندگی میکنند،
تا ۸۰ سال آینده
دیگر نسل آنها
منقرض میشود،
میزان رسمی
طلاق در
آمریکا ۶۰ درصد
بوده، ۴۰ درصد از
متولدین در
آمریکا
حرامزاده
هستند» و «آمریکا
در زمینه
حقوق بشر
دارای نکبت
بارترین و
بارزترین
پروندههای
ضد حقوق بشر
است.» بر اساس
چنین
تصویری، آن چنان
که فرمانده
بسیج توضیح
میدهد:
«ایران
اسلامی هر
روز در افکار
عمومی پرنفوذتر
میشود لذا
نظام سلطه با
تمام قوا به
جنگ اسلام آمده»
و «تعارض
ایران و غرب
در جایگزینی
تمدن اسلامی
به جای تمدن غرب
است و نه
انرژی هستهای.»
خط قرمز
سوم از نظر
سپاه، به
توافقنامه
هستهای باز
میگردد. چه
پیش از
مذاکرات ژنو
و چه پس از
مذاکرات،
فرمانده
سپاه و
فرمانده
بسیج، مهمترین
کارشناسان
فنی و سیاسی
این عرصه
بودند که البته
با دیدگاهی
منتقدانه به
روند
توافقات مینگریستند.
در مهمترین
اظهارنظر
پیرامون این
توافقات،
جعفری،
فرمانده
سپاه با این
جمله کنایه
آمیز که «امیدواریم
در مذاکرات
هستهای
چیزهای
بیشتری
نداده
باشیم»،
هشدار داد: «البته
چیزهایی که
در این مهلت ۶
ماهه دادیم،
حداکثری است
و چیزهایی که
گرفتهایم،
حداقلی بوده
است اما مهم
آینده و عبور
نکردن از
خطوط قرمز
است و تاکنون
هم عبوری از
این خطوط
قرمز صورت
نگرفته است.»
در وجوه
دیگر، علاوه
بر واکنشهای
سلبی،
مسئولان
سپاه به
بازتعریف و
تشریح و
توضیح
رفتارهای
هستهای
ایران نیز
مشغول بودهاند،
حتی در
تکنیکیترین
مسائل. به
عنوان
نمونه، حسین
سلامی، جانشین
فرمانده
سپاه درباره
توافق ایران
و ۱+۵ برای
اکسید کردن
ورانیوم ۲۰
چنین توضیح
میدهد: «در ۲، ۳ سال
اخیر به غنیسازی
۲۰درصد
دست یافتیم،
نه هشت سال و
این هم باید
در نظر داشت
که تبدیل غنیسازی
۵
درصدی به ۲۰
درصد مستلزم
هیچ فرایند
جدیدی نیست و
به سادگی
قابل دسترسی
است و یک روزه
میشود این
امر را
دوباره آغاز
کرد.»
علاوه بر
مسائل هستهای،
سوریه نیز
یکی از دیگر
اولویتهای
سپاه در عرصه
دیپلماسی
بوده است. در
این حوزه، آنها
صراحت لحن
بیشتری داشتهاند.
به گفته
فرمانده
سپاه، «هر
اقدامی که
بتوانیم و
لازم باشد،
انجام میدهیم
تا سوریه حفظ
شود. با
افتخار هم
انجام میدهیم
و اعلام میکنیم
و سوریه در صف
مقاومت است و
فقط اعزام نیروی
سازماندهی
شده نظامی به
سوریه باقی
مانده است
چراکه قبلا
اعلام کردهایم
نیروی متخصص
برای انتقال
تجربه و
آموزش بهعنوان
مستشار به
سوریه
فرستادهایم
و این اقدام
ما نیز علنی
است.»
به فهرست
تلاشهای
دیپلماتیک
سپاه میتوان
سویههای
دیگر هم
افزود ولی
پرسش مهم این
است که آیا
چنین کوششهایی
در ایجاد
فضاسازی و یا
تاثیرگذاری
بر مدیریت کلان
دیپلماتیک
ایران موفق
بوده است؟
شاید بتوان
با استناد به
خبرهایی
درباره
تشکیل گروهی برای
توسعه دایره
نظارت بر
عملکرد هیات
مذاکره
کننده
ایرانی و عقب
نشینی گام به
گام دولت ایران
از ادعای
اختیار تام
درباره
رابطه با آمریکا
تا تاکید
مکرر بر
محدود بودن
مذاکرات به
جنبههای
فنی پرونده
هستهای،
بتوان گفت آنها
موفق شدهاند
کار خود را
پیش ببرند
ولی فارغ از
این گمانه
زنیها،
نکات مهم و
روشنتر را
میتوان در
سخنرانی ۱۹
دی ماه رهبر
ایران نیز
رصد کرد: «خیال
میکنند که
بهخاطر
فشار تحریم و
محاصره
اقتصادى،
ملّت دستهایش
را در مقابل
آنها بالا
برده و تسلیم
شده؛ نه آقا،
اشتباه میکنید...
یکى از برکات
همین
مذاکرات
اخیر این بود
که دشمنى
آمریکایىها
و مسئولین
دولت ایالات
متّحده
آمریکا با
ایران و
ایرانى، با
اسلام و
مسلمین
آشکار شد،
براى همه
مدلّل شد،
همه این را
فهمیدند... هر کس
دیگرى
درباره
حقوق بشر حرف
بزند،
آمریکایىها
حق ندارند
درباره
حقوق بشر حرف
بزنند؛ چون
دولت آمریکا
بزرگترین
نقضکننده
حقوق بشر در
دنیا است... ما
مدّعى نظام
ایالات متّحدهى
آمریکا و
بسیارى از
دولت هاى
غربى هستیم،
بهخاطر نقض
حقوق بشرى که
آنها انجام
میدهند. ما
مدّعى
هستیم، ما از
آنها سؤال
میکنیم، ما
گریبان آنها
را میگیریم
در پیشگاه
دادگاه
افکار عمومى
دنیا؛ و آنها
جوابى
ندارند. »
جرس -رضا
حقیقت نژاد
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ
اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق
ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت
تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|