۰۳ آذر ۱۳۹۲
دیدگاه
توافق
هستهای در
ژنو: نرمشی که
قهرمانانه
نشد
حسین
علیزاده
«عزیزان…این،
تصویرى زیبا
از مجاهدت
ملت ایران در
همهى صحنههاى
زندگى
انقلابى
اوست…همین
مجاهدت کمنظیر
بود که…در همهى
درگیریهاى
ملت ایران با
شیطان بزرگ،
به ملت ما
پیروزى و
سرافرازى
بخشید. امشب
نیز یک بار
دیگر حریف
قوىپنجه و
مستکبر طعم
تلخ شکست را
از دست شما
چشید. خرسند
باشید که ملت
ایران را
خرسند کردید.»
این
متن پیام
تبریک ۱۱۰
کلمهای
خامنهای به
مناسبت
پیروزی ۲-۱
تیم ملی
فوتبال
ایران بر
امریکا از
سری بازیهای
جام جهانی ۱۹۹۸
فرانسه بود
که طی آن بُرد
ایران را «چشاندن
طعم تلخ شکست» بر
حریف قوی
پنجه و «مستکبر»
توصیف کرده
بود.
مروری
بر این پیام
تبریک، اینک
که مذاکرات
هستهای
ایران و ۵+۱ به
دنبال فرمان «نرمش
قهرمانانه» خامنهای
با امضای
موافقتنامهای
به نتیجهای
رسیده، از
این نظر در
خور توجه است
که اگر مفاد
توافق
آنگونه که
خامنهای آن
را
قهرمانانه (مثل
برد در بازی
فوتبال) میخواست،
تحقق یافته
چرا چندان که
باید در پیام
تبریک کوتاه
او در پاسخ به
تبریک
روحانی، ذوق زدگی
و شادمانی
مشاهده نمیشود.
او در پیام ۷۰
کلمهای خود
آورده است که:
«دستیابی
به آنچه
مرقوم داشتهاید،
در خور تقدیر
و تشکر از
هیأت
مذاکرات هستهای
و دیگر دستاندرکاران
است و میتواند
پایهٔ
اقدامات
هوشمندانهٔ
بعدی قرار گیرد…
ایستادگی در
برابر زیادهخواهیها
همواره باید
شاخص خطّ
مستقیم حرکت
مسئولان این
بخش باشد و
چنین خواهد
بود انشاءالله.»
اگر
این توافق
آنگونه باشد
که خامنهای
آن را «ایستادگی
در برابر
زیادهخواهی»
دانسته چرا
جشن شادی را
در طرف مقابل
میتوان دید
و در طرف
ایرانی نه؟
چرا ذوق زدگی
و شعف،
آنگونه که در
پیام تبریک
فوتبالی
خامنهای
دیده میشود،
در پیام
تبریک هستهای
او دیده نمیشود؟
آنچه
در پیام
تبریک
روحانی به
خامنهای
مندرج است
چیزی نیست
بیش از
عباراتی کلی
که روحانی آن
را اثبات «حقانیت…در
فعالیتهای
هستهای» با
رعایت «حقوق
هستهای و حق
غنیسازی» توصیف
کرده است.
کلی
گویی مندرج
در پیامهای
متقابل
تبریک
روحانی و
خامنهای در
حالی است که
شخص باراک
اوباما در
دقایق اولیه
امضای
قرارداد،
پیام
تلویزیونی
مفصلی را با
اشاره به ریز
توافقات
مخابره کرد و
بر دستاوردهای
امریکا و
متحدانش
تاکید کرد.
نگاهی
به تفاصیل و
جزئیاتی
توافقی که
تهران متعهد
شده به آن
پایبند
باشد، این
پرسش را مطرح
میسازد که: به
چه دلیل
خامنهای
این توافقات
را «ایستادگی
در برابر
زیادهخواهی»
توصیف کرده
است در حالی
که پذیرفته
است تعهداتی
را فراتر از
سالهای
پایانی دولت
خاتمی برعهده
بگیرد آن هم
فقط در برابر
دسترسی به
برخی داراییهای
توقیف شده
ایران و
برداشته شدن
اندکی از تحریمها
از صنعت نفت و
خودروسازی و
پتروشیمی؟
نرمشی
که
قهرمانانه
نبود
جمهوری
اسلامی در
حالی به پای
میز مذاکرات
حاضر شد و خود
را ملزم به
سازشی در حد
شکست کرد که تا
اندکی پیش
خامنهای
شرائط
اقتصادی
کشور را در
شرائط بدر و
خیبر (نشان از
قوت اقتدار) دانسته
بود. مواضع
رهبری
جمهوری
اسلامی در
برابر تحریمها
به شرح
زیربود:
-
انکار
تاثیرگذاری
تحریم ها
-
فرمان دور
زدن تحریم ها
-
فرمان
اقتصاد
مقاومتی
برای مقابله
با تحریم ها.
اینک
این یک حقیقت
عریان است که
فرمان «دور
زدن تحریم» مطلقاً
توهمی بیش
نبود چرا که
طی مذاکرات
با ۵+۱، رفع
تحریمها
خواست اصلی
جمهوری
اسلامی را
تشکیل میداد.
روزگاری
که رهبر “فرزانه”
فرمان
اقتصاد
مقاومتی در
برابر تحریمها
را صادر کرده
بود، زمانی
بود که رئیس
وقت بانک
مرکزی (بهمنی) شرائط
اقتصادی
ایران را در
شرایط شِعب
ابی طالب (دوران
رنج محنت
مسلمانان
صدر اسلام) توصیف
کرده بود.
کافی
است در ایران
یک نظر سنجی
صورت گیرد که
آیا حتی در
میان ارباب
قدرت کسی
باورمند به
ناکارآمدی
تحریمها
است. اگر نه،
چگونه رهبر
جمهوری
اسلامی،
کشور را در
پرتگاهی
قرار داد که اینک
برای نجات از
آن پرتگاه
دست یاری به
سوی امریکا
دراز کرده
است؟
قدرت
نمایی دون
کیشوتی
تنها
سه هفته پیش
از توافق
ژنو، خامنهای
در سخنانی
سرتاسر
متوهمانه که
به مناسبت بزرگداشت
۱۳ آبان (سالگرد
اشغال سفارت
امریکا) ایراد
کرد، نظامش
را در اوج
اقتدار و
توانمندی
ارزیابی کرد
و چنین گفت: «از
امروز
جمهورى
اسلامى، هم
سلاح دارد،
هم پول دارد،
هم علم دارد، هم
فناورى
دارد، هم
قدرت ساخت
دارد، هم
اعتبار بینالمللى
دارد، هم
میلیونها
جوان آماده
به کار دارد… ما
اصلاً قابل
مقایسه با
سىسال قبل
نیستیم. اتّفاقاً
در جبهه
مقابل ما
وضعیت بهعکس
است؛ آن روز
آمریکایىها
در اوج قدرت
بودند،
امروز
نیستند.»
اگر
چنین است که
خامنهای تا
سه هفته پیش،
نظامش را در
اوج اقتدار
میدید پس
چرا انکار و
امتناعی را
که در پرونده
هستهای در ۸
ساله دوران
احمدی نژاد
جریان داشت،
ادامه نداد؟
جز این است که
خامنهای
کاسه چه کنم
چه کنم خود را
به پیش
امریکا و متحدانش
برد، تا سقوط
اقتصادی
نظامش را
جلوگیری
کند؟
رجزخوانی
بالا را
خامنهای در
حالی ایراد
کرد که دور
اول مذاکرات
هستهای
ایران و ۵+۱ به
سرپرستی
جواد ظریف
انجام شده و
مطالبات امریکا
و متحدانش به
اطلاع خامنهای
رسیده بود،
مطالباتی که
سرانجام در ۳
آذر۹۲ به
نتیجه نهایی
رسید.
به
راستی خامنهای
چه پاسخی
برای
پیروانش
دارد که اگر
نظام تحت امر
او این چنین
در اوج
اقتدار و
عظمت است، چرا
باید به
توافقی با ۵+۱
دست زند که
باراک
اوباما با
نظر به آن،
رفع تحریمها
را «اندک و
برگشت پذیر» توصیف
کرده است؟
مگر غیر این
است که
واشنگتن، حضور
ایران در
مذاکرات را
نتیجه
تاثیرگذاری
تحریمهای
فلج کننده و
سیاستهای
درست امریکا
و متحدانش
ارزیابی
کرده است؟
منبع:
زمانه
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|