۱۶ مهر ۱۳۹۲
ظریف
و سیاست
خارجی «آقا
اجازه»
حسین
علیزاده
*
محمدجواد
ظریف، کمتر
از دو ماه از
تصدی وزارت خارجه
به مجلس
فراخوانده
شد تا درباره
سفر حسن
روحانی و
هیأت همراه
به نیویورک
پاسخگو باشد.
به فاصله
اندکی پس از
گفتگوی
مستقیم
وزیران خارجه
ایران و
آمریکا و
تماس تلفنی
اوباما با حسن
روحانی که به
روایت او به
درخواست
اوباما صورت
گرفت، رهبر
جمهوری
اسلامی این
اقدامات را «نابجا»
توصیف کرد.
روزنامه
کیهان نیز در ۱۶
مهر ۹۲ تیتر
بزرگ خود را
پوزشخواهی
ظریف در
کمیسیون
سیاست خارجی
انتخاب کرد و
از قول او
نوشت: «مکالمه
روحانی با
اوباما و
دیدار
طولانی من با
جان کری
نابجا بود.»
سخنگوی
وزارت خارجه
با اشاراتی
اندک، عقبنشینی
ظریف را
کتمان کرد. ولی
واقعیت این
است که دولت
روحانی اگر
مسئولانه به
دفاع آشکار
از تشخیص و
عملکرد خود
در نیویورک
نپردازد، از
هم اکنون
زمینگیر میشود
و نمیتواند
ادعا کند که
برای
مذاکرات
هستهای، «اختیارات
تام» دارد.
تذکر
علنی به دولت
چرا؟
از زمان
عزل منوچهر
متکی، وزیر
خارجه دولت
دهم در حین
سفر رسمی به
سنگال
تاکنون، هیچ
خبری درز
نکرده که
رهبر جمهوری
اسلامی حتی
به صورت خصوصی،
تذکری در
مورد این
اقدام
نامتعارف به
احمدینژاد
داده باشد.
نابجا
دانستن
مکالمه با
رییس جمهور
آمریکا در
حالی است که
روحانی کمال
احتیاط را به
خرج داده بود
تا از مواجهه
رو در رو با
اوباما طفره رود.
بیم او این بود
که این
مواجهه موجب
عقیم کردن
دولت او در تهران
شود.
حال
خامنهای در
فاصله کمتر
از دو ماه از
استقرار
دولت روحانی
و در اولین
سفر وی به
نیویورک،
اولین تذکر
را نه در خلوت
که در جلوت به
سیاست خارجی
روحانی داده
است تا نشان
دهد سکان
سیاست خارجه
حتی در حد یک
مکالمه در
دست اوست و
اقدام
روحانی
نابجا بوده است.
اما به
رغم این احتیاط
و حزماندیشی،
اینک تیم
سیاست خارجی
روحانی
اولین تذکر
را از خامنهای
دریافت کرده
است. شاید
دلیل این
تذکر را
بتوان در
نوشته محمد
خاتمی در
گاردین جست
که طی آن تلاش
داشت سیاست خارجی
تعاملی حسن
روحانی را
ادامه سیاست
خارجی تنشزادیی
دولت خود
معرفی کند.
شاید هم
سخنان
رفسنجانی در
یادآوری این
نکته که آیتالله
خمینی موافق
حذف شعار مرگ
بر آمریکا
بود، دلیل
دیگر تذکر
خامنهای به
روحانی باشد. چه
بسا وی به این
ترتیب
خواسته
فاصله خود با
خاتمی و
رفسنجانی را
حفظ کند تا
بدانند
سیاست خارجی
در دست اوست
نه افراد
دیگر.
اگر فضای
مواجهه
کلینتون با
خاتمی را با
فضای روبرو
شدن روحانی
با اوباما در
نظر بگیریم،
در مییابیم
همان کسی که
در آن سال
خاتمی را از
ملاقات با
کلینتون
برحذر داشت،
کار روحانی
در گفتگوی
تلفنی با
اوباما را هم
نابجا میداند.
دولتی
که تام
الاختیار
نیست
باز کردن
گره های کور
دولت روحانی
در سیاست
خارجی برعهده ظریف
است. قرار است
دور جدید
مذاکرات
هستهای به
سرپرستی
ظریف با ۱+۵ به
زودی برگزار
شود اما پرسش
این است که
روحانی و
ظریف، پس از
تذکری که از
خامنهای
گرفتهاند،
چگونه میتوانند
مدعی داشتن
اختیارات
تام و تمام در
پیشبرد
سیاست هستهای
ایران باشند.
گشایش در
رفع تحریمها
جز با انعطاف
تهران ممکن
نیست؛
انعطافی که خود
خامنهای هم
از آن با
عبارت «نرمش» یاد
کرده است. اما
وقتی یک
مکالمه
تلفنی
اقدامی
نابجا تلقی میشود،
چه تضمینی
وجود دارد که
هر گونه
مصالحه در
مذاکرات
هستهای به «وادادگی»
تعبیر نشود؟
روشن است
که هرگونه
گشایش در رفع
تحریمها جز
با انعطاف
تهران ممکن
نیست؛
انعطافی که از
قضا خود رهبر
جمهوری
اسلامی از آن
با عبارت «نرمش»
یاد کرده است. با
این حساب،
وقتی یک
مکالمه
تلفنی
اقدامی نابجا
تلقی میشود،
چه تضمینی
وجود دارد که
هر گونه
مصالحه در
مذاکرات هستهای
به «وادادگی» تعبیر
نشود؟
نباید
فراموش کرد
که تعلیق
داوطلبانه
غنیسازی در
دوران خاتمی
با سرپرستی
حسن روحانی در
مذاکرات به
عنوان دبیر
وقت شورای
عالی امنیت
ملی،
توسط علی
لاریجانی «معاوضه
دُر غلتان با
آب نبات» تعبیر
شد.
بر
این مبنا میتوان
گفت که
نخستین ضربه
به هرگونه
موفقیت مذاکرات
هستهای
ایران و ۱+۵ در
دولت جدید
را، شخص
خامنهای به
تیم مذاکرهکننده
ایرانی زده
است.
سیاست
خارجی “آقا
اجازه”
دولتهای
موفق در عرصه
سیاست
خارجی،
برجستهترین
و
توانمندترین
کارگزاران
خود را که با
فنون مذاکره
آشنایی
دارند، به
عنوان دیپلمات
های خود می
گمارند. اما
موفقیت یک
دیپلمات نه
صرفاً در
توانمندیهای
او، بلکه در
عقبه سیاسی
است که او را
پشتیبانی میکند.
توان
مذاکراتی
محمدجواد
ظریف
بالاست، اما
پرسش این است
که عقبه
سیاسی او در
گفتگوها پیش رو
چیست؟ شاید
تاکنون تصور
میشد
پیروزی حسن
روحانی با
کسب بیش از ۱۸
میلیون رأی،
منبع قدرت و
توانمندی
دولت او و سیاست
خارجی «تعامل
سازنده» است. اما،
تذکر علنی
خامنهای به
روحانی و
تیم
سیاست
خارجیاش آن
هم در کمتر از
دو ماه از
استقرار
دولت جدید،
جای تردید
باقی نمیگذارد
که سیاست
خارجی دولت
روحانی را
زین پس باید
سیاست خارجی «آقا
اجازه» توصیف
کرد؛ مگر
خلاف آن ثابت
شود.
از آنجا
که سیاست
خارجی، عرصه
به کار بستن
ابتکار و
نوآوری است،
نخستین
قربانی “سیاست
خارجی آقا
اجازه” قربانی
شدن نوآوریهایی
است که
احتمال میرفت
ظریف در پیش
گیرد.
تذکر
خامنهای به
تیم سیاست
خارجی
ایران، این
شائبه را دامن
خواهد زد که
سپردن
پرونده هستهای
به وزارت
خارجه، چیزی
جز یک اقدام
تاکتیکی برای
خرید زمان
نیست.
آیا
ظریف تکرار
جلیلی خواهد
شد؟
در
گذشته،
انتقادهای
زیادی علیه
روش مذاکره سعید
جلیلی،
حتی از زبان
علیاکبر
ولایتی
مشاور بینالملل
خامنهای
شده است. فقدان
اراده جلیلی
در اتخاذ
تصمیم، تا
آنجا بود که
هرگاه وی در
برابر
پیشنهادی از
طرف مقابل
قرار میگرفت،
جلسه را ترک
میکرد و با
گوشی همراه خود
با شخص یا
اشخاصی در
تهران تماس
میگرفت و
باز میگشت.
این
فقدان قدرت
تصمیمگیری
تا بدانجا
بود که خاویر
سولانا او را
فردی «حامل
پیام» توصیف
کرد که توان
مذاکره هستهای
نداشت.
با
انتقال
پرونده هستهای
به وزارت
خارجه و
سپردن آن به
ظریف، گمان میرفت
که قرار است
مهمترین
پرونده
سیاست خارجی
ایران در این
دستگاه
متمرکز شود. اما
تذکر خامنهای
به تیم سیاست
خارجی
ایران، این
شائبه را دامن
خواهد زد که
این جز یک
اقدام
تاکتیکی
تهران برای
خرید زمان
نیست.
در چنین
فضایی تنها
مستفاد از
تغییر آرایش
مذاکرهکنندگان
ایرانی برای ۱+۵
این خواهد
بود که
تحولات
اخیر، به
منظور خرید
وقت و تکمیل
پروژه پنهان
سلاح هستهای
است.
اگر در
مذاکرات پیش
رو، ظریف
نتواند
اختیارات
تام و تمام
خود از طرف
مجموعه
حاکمیت و نه
فقط رییس
جمهور را
ثابت کند،
دیری نخواهد
پائید که
نخستین
قطعنامه
تنبیهی برای
دولت جدید
نیز صادر شود. دریافت
چنین
قطعنامهای
به معنی فلج
شدن دولت
روحانی
خواهد بود در آغاز
راه درازی که
در پیش رو
دارد.
منبع:
زمانه
_______________________________________________________________
مقالات
منتشر شده الزاما نقطه نظر، بيانگر
سياست و
اهداف نشریۀ اینترنتی
نهضت مقاومت
ملی ایران نميباشند. حق ويرايش
اخبار و مقالات
ارسالی برای
هیئت تحریریۀ نشریه محفوظ است.
|